بایگانی برچسب: s

سرسختی ذهنی چیست و چطور به‌ دست می‌آید؟

همهٔ ما در اطراف خودمان آدم های موفق زیادی را می‌شناسیم: دوستمان، همسایهٔ روبه‌رویی، افرادی‌ که در سرتاسر جهان از دستاوردهایشان در اخبار می‌شنویم یا در اینترنت از آنها مطلب می‌خوانیم. همهٔ این افراد ممکن است آدم‌های موفقی باشند که بارها به رازهای موفقیت‌شان فکر کرده‌ایم. هریک از آنها روش‌های مربوط‌ به خودشان را دارند که با آن به موفقیت رسیده‌اند. بااین‌حال، یک راز مشترک بین همهٔ افراد موفق دنیا وجود دارد و آن این است که این افراد سرسختی ذهنی دارند.

سرسختی ذهنی همان چیزی است که برای موفقیت به آن نیاز دارید

مطالعات نشان می‌دهند که سرسختی ذهنی یکی از مؤلفه‌های اصلی موفقیت است. آنجلا داکورث (Angela Duckworth) در کتاب مشهورش با عنوان سرسختی (Grit) نوشته است:

راز رسیدن به دستاوردهای برجسته، استعداد نیست بلکه ترکیبی خاص از اشتیاق و پشتکار است.

این همان چیزی است که آن را سرسختی ذهنی می‌نامیم. سرسختی ذهنی نقش مهمی در دستیابی به اهدافمان دارد.

گاهی اوقات درمسیرِ رسیدن به اهداف مان احساس خستگی می‌کنیم و به‌ جایی می‌رسیم که موفقیت برایمان ناممکن جلوه می‌کند. اینجاست که امیدمان را از دست می‌دهیم و هدفمان را رها می‌کنیم.

بنابراین می‌توان گفت سرسختی ذهنی همان توانایی چسبیدن به هدف، در زمان‌هایی است که شرایط سخت شده و موانع نمایان می‌شوند. فقط افرادی می‌توانند از موانع عبور کنند که میزان سرسختی ذهنی‌شان زیاد باشد. دیگران ممکن است به‌راحتی رؤیاهایشان را رها کنند.

سرسختی ذهنی مختص افراد خاصی نیست

خبر خوب اینکه سرسختی ذهنی چیزی نیست که فقط عده‌ای خاص از آن بهره‌مند باشند. همهٔ ما می‌توانیم این ویژگی را در خودمان ایجاد کنیم و با تقویت آن به اهدافمان برسیم. سرسختی ذهنی به ما کمک می‌کند سخت کار کنیم و به اهداف و آرزوهای بلندمدت خودمان بچسبیم.

این مفهوم به‌خوبی ویژگی‌های افراد موفق را توصیف می‌کند. برای مثال، افراد موفق همیشه سعی می‌کنند خوشی و لذت را به‌ تعویق بیندازند و سخت کار کنند. آنها در مقابله با وسوسه‌ها عالی عمل می‌کنند و همهٔ تلاششان را برای غلبه بر ترس هایشان انجام می‌دهند. شاید فکر کنید مگر آدم‌های موفق از چیزی می‌ترسند؟ مسلما بله. آنها هم می‌ترسند ولی شجاع هستند. تفاوت این‌دو از زمین تا آسمان است.

برای دست‌یافتن به سرسختی ذهنی تمرین کنید

برای تقویت سرسختی ذهنی باید ذهنیتی مثبت داشته باشید، روی دلایل کاری که می‌خواهید انجام دهید تمرکز کنید و از افرادی‌ که در کنارتان هستند تا حمایت‌تان کنند، کمک بگیرید. برای این منظور باید ۷ عادت زیر را که سبب ذخیرهٔ انرژی ذهنی‌تان می‌شود در خودتان ایجاد کنید. به شما اطمینان می‌دهیم که سرسختی ذهنی را به‌ دست خواهید آورد.

۱. همیشه طوری عمل کنید که انگار همه‌چیز تحت‌کنترل شماست

خیلی‌ها فکر می‌کنند شانس در موفقیت یا شکست نقش مهمی دارد؛ مثلا اگر موفق شوند، می‌گویند شانس با ما یار بود؛ اگر شکست بخورند می‌گویند بدشانسی آوردم.

بیشتر افراد موفق هم ممکن است به نقش شانس در موفقیت یا شکست‌شان توجه داشته باشند؛ اما فرقشان با آدم‌های معمولی این است که افراد موفق هرگز منتظر شانس نمی‌مانند و از آن طرف، هرگز نگران بدشانسی هم نیستند. بنابراین طوری عمل می‌کنند که انگار موفقیت یا شکست‌شان به‌طور کامل دست خودشان است. اگر موفق شوند، خودشان باعث آن شده‌اند؛ اگر هم شکست بخورند، باز هم خودشان مسبب آن‌اند.

اگر انرژی ذهنی‌تان را صرف نگرانی دربارهٔ اتفاقات احتمالی در آینده نکنید، آنگاه انرژی کافی برای تلاش‌کردن خواهید داشت؛ بنابراین اتفاقاتی که مطلوبتان است، رخ خواهند داد.

شانس را نمی‌توانید کنترل کنید، اما خودتان را حتما می‌توانید.

۲. چیزهایی را که نمی‌توانید تأثیری روی آنها داشته باشید، کنار بگذارید

قدرت ذهنی مانند قدرت ماهیچه‌هاست. آدمی با توانایی‌های نامحدود وجود ندارد. بنابراین به این فکر کنید که قدرت ذهنتان هم محدود است و لازم نیست توان آن را برای چیزهایی مصرف کنید که هیچ تأثیری در آنها ندارید.

برای نمونه، برخی افراد مدام نگران مسائل سیاسی هستند، برخی دیگر نگران خانواده‌شان هستند، بعضی‌ها هم دغدغهٔ گرم‌شدن کرهٔ زمین را دارند. هرچه هست، شما به آن اهمیت می‌دهید و انتظار دارید برای دیگران هم مهم باشد.

اگر واقعا مسائلی وجود دارند که نگران آنها هستید، هرکاری از دستتان برمی‌آید انجام دهید و آن را رها کنید. دیگر چرا به آن فکر می‌کنید؟ اگر در خانواده کسی مشکلی دارد، به او گوش دهید و با او همدلی کنید. اگر کمک می‌خواهد، هر کاری می‌توانید برایش بکنید. نگران طبیعت هستید، ردپای کربن خودتان را کاهش دهید و پلاستیک کمتری مصرف کنید. در کمپین‌های داوطلبانه شرکت کنید و عادت‌های خوب را انتشار دهید.

دیگر چه کاری از دستتان ساخته است؟ تا همین‌ جا کافی است. شما سهمتان را ادا کرده‌اید. خودتان را تغییر دهید و سعی نکنید دیگران را تغییر دهید. آنها تا خودشان نخواهند، تغییر نخواهند کرد.

۳. از گذشته فقط درس بگیرید، نه اینکه به خودتان سنجاقش کنید

گذشته ارزشمند است. نه‌تنها از اشتباهات خودتان، بلکه از اشتباهات دیگران هم بیاموزید.

سپس رهایش کنید.

گفتنش آسان‌تر از انجام دادنش است، قبول. اما باور کنید این به زاویهٔ دیدِ خودتان بستگی دارد. هنگامی‌که اشتباهی مرتکب می‌شوید، آن را به‌چشم فرصتی ببینید برای یادگیری چیزی‌ که نمی‌دانید. اگر هم دیگران اشتباهی را انجام می‌دهند، آن را فرصتی برای مهربانی، بخشش و درک متقابل بدانید.

مدام به گذشته‌ها فکر نکنید. گذشته نباید شما را محدود کند؛ فقط باید به شما آموزش دهد. فکر کنید و ببینید که چه‌چیزی خوب پیش نرفت؛ اما این کار را فقط برای این انجام دهید که بررسی کنید دفعهٔ بعد، شما و دیگران چه‌کار می‌توانید بکنید که این‌ بار درست پیش برود.

۴. در شادی موفقیت دیگران سهیم باشید

بسیاری از افراد موفقیت را نوعی «بازی با مجموع صفر» در نظر می‌گیرند؛ یعنی اگر او موفق است، جایی برای موفقیت من وجود ندارد و من باید از موفقیت او ناراحت باشم. این افراد تصور می‌کنند درخشیدنِ کسی باعث می‌شود دیگران به‌ چشم نیایند.

عصبانیت از موفقیت دیگران، قاتل انرژی ذهنی است: همان انرژی‌ای که می‌توانیم در جاهایی بهتر به‌ کار ببریم و از آن بهترین استفاده را ببریم، انرژی‌ای که برای سرسختی ذهنی به آن نیاز داریم.

وقتی دوستتان کاری فوق‌العاده انجام می‌دهد، این بدان معنا نیست که شما نمی‌توانید کار فوق‌العاده‌ای انجام دهید. اتفاقا موفقیت او در حوزه خودش، ممکن است مکمل موفقیت شما در حوزه فعالیت خودتان باشد. همیشه سعی کنید افراد موفق را به‌سمت خودتان بکشانید. حضور چند فرد موفق در کنار هم، می‌تواند به‌ پیشرفت کلی همهٔ شما کمک کند. اصلا اگر آدم‌های ناموفق دور و برتان باشند، ممکن است شما را هم تا سطح خودشان پایین بکشند!

۵. گله و شکایت را کنار بگذارید

کلماتی‌که به‌ کار می‌برید قدرت دارند، به‌ویژه روی خودتان. منفی باشند یا مثبت، فرقی نمی‌کند. آنها قدرتشان را روی شما و دیگران اِعمال می‌کنند.

نالیدن و شکایت‌کردن از وضعِ موجود و مشکلاتتان، همه‌چیز را بدتر خواهد کرد.

بنابراین اگر چیزی خوب پیش نمی‌رود، وقتتان را برای نالیدن تلف نکنید. آن انرژی ذهنی را برای بهتر کردن شرایط صرف کنید. به‌جای حرف‌زدن درباره اینکه چه‌چیزی خوب پیش نمی‌رود، درباره این صحبت کنید که چه کارهایی انجام دهید تا اوضاع بهتر شوند؛ حتی اگر مجبور شوید با خودتان گفت‌وگو کنید.

درباره دوستان و همکارانتان هم همین کار را بکنید. به‌جای اینکه خودتان را به شانه‌ای برای گریه‌کردن آنها تبدیل کنید، از آنها بخواهید ناله و شکایت نکنند. به آنها تفهیم کنید که دوستان خوب باید به هم کمک کنند تا مشکلات‌شان رفع شود نه اینکه با هم بنشینند و به زمین و زمان فحش بدهند!

۶. به‌فکر تأثیرگذاشتن روی دیگران نباشید

کسی‌که شما را به‌خاطر لباس‌ها، اتومبیل، دارایی‌ها و موقعیت شغلی تان دوست دارد، درواقع اشیای متعلق به شما را دوست دارد نه خودتان را. بنابراین روی این افراد انرژی ذهنی‌تان را صرف نکنید.

چنین روابطی همان‌قدر که سطحی هستند، غیرواقعی هم هستند. بنابراین خودتان باشید و به این فکر نکنید که چطور روی دیگران تأثیر بگذارید تا شما را دوست داشته باشند. آنچه شما را شادتر می‌کند، ایجاد روابط واقعی با دیگران است.

وقتی ذهنتان را از این افراد آزاد کنید، انرژی ذهنی بیشتری برای افرادی خواهید داشت که واقعا در زندگی‌تان اهمیت دارند.

۷. حساب موهبت‌هایتان را داشته باشید

هر شب، قبل‌از خاموش‌کردن چراغ، چند لحظه درنگ کنید و در آن لحظات، نگرانی درباره نداشته‌هایتان را کنار بگذارید. درباره هر چیزی که دیگران دارند و شما ندارید هم فکر نکنید.

حالا به داشته‌هایتان فکر کنید. واقعا باید شکرگزار آنها باشید، این‌طور نیست؟

وقتی این خصوصیات را در خودتان تقویت کنید، انرژی ذهنی‌ای که تاکنون هدر می‌دادید برمی‌گردد و ذخیره می‌شود. حالا هرقدر هم که به مشکل بربخورید، بازهم با انرژی زیاد پیش می‌روید و به هدفتان می‌چسبید. این همان سرسختی ذهنی است که در ابتدای مطلب، روش رسیدن به آن را قول دادیم!

حالا بنشینید و ارزیابی کنید که آیا هدفی در زندگی‌تان وجود داشته است که آن را رها کرده باشید؟ فکر می‌کنید چه عاملی باعث شد که دیگر به آن نچسبید؟ اگر سرسختی ذهنی داشتید، به آن می‌رسیدید؟  آن را با ما هم در میان بگذارید.

منبع: چطور

۵ تصور نادرستی که باعث هدر رفتن فرصت‌های زندگی‌مان می‌شود

بسیاری از کسانی که نوجوانی و جوانی را پشت سر گذاشته‌اند و وارد دوره‌ی میان‌سالی شده‌اند، معتقدند با تصور ثبات وضع فعلی، در مدیریت فرصت‌های زندگی و توجه به انتخاب دقیق اهداف خود، به‌اندازه‌ی کافی تلاش نکرده‌اند. به‌ندرت می‌توان کسی را یافت که با عاقبت‌اندیشی و چشم‌پوشی از لذت‌های آنی یا به‌تعویق‌انداختن آن لذت‌ها، خود را برای تجربه‌ی موفقیت در سال‌های آتی آماده کند. با این توضیحات، سؤال اساسی این است: «چرا پس از عبور از مرز سی‌سالگی، ناگهان چشم باز می‌کنیم و می‌بینیم هنوز دستاوردی درخور توجه کسب نکرده‌ایم؟» پرسش مهم دیگر نیز این است: «آیا راهی برای جبران آن یا امیدی برای شروع دوباره زندگی می‌توان متصور بود؟» همراه ما باشید تا پاسخ این پرسش‌ها را باهم مرور کنیم.

۱. فکر می‌کنیم همواره فرصت کافی برای آزمون و خطا داریم

به‌جرئت می‌توان گفت قسمت عمده‌ای از تصمیم‌ها و انتخاب‌های ما، پیش از این، موضوع انتخاب دیگران نیز بوده است؛ به‌عنوان مثال، ما اولین کسی نیستیم که قصد مهاجرت داریم یا اولین کسی نیستیم که می‌خواهیم شریک زندگی‌مان را انتخاب کنیم یا بخواهیم از او جدا شویم.

هیچ‌کدام از انتخاب‌های‌ ما مستقل نیست؛ به‌بیان دیگر، هر انتخاب ما، خواه‌ناخواه بر انتخاب‌های بعدی‌مان تأثیر می‌گذارد. بر همین اساس، می‌توان عمل تصمیم‌گیری را به یک زنجیر و هر انتخاب را به حلقه‌ای از این زنجیر تشبیه کرد؛ با این اوصاف، هرچه آگاهی ما بیشتر باشد، می‌توانیم از خطرات و تبعات نامطلوب انتخاب‌های نادرست، جلوگیری کنیم.

واضح است که برای موفقیت در امر تصمیم‌گیری، توجه به تجربیات مفید دیگران و استقبال از آن تجربه‌ها، بسیار راهگشا خواهد بود؛ زیرا شریک‌شدن در آموخته‌های افراد دیگر، به ما کمک می‌کند تا آسان‌تر و با سرعت بیشتری به سوی حل مسائل و تحقق اهداف‌مان حرکت کنیم. با وجود این، ذهنیت بسیاری از ما مثل سنگ، شکل‌ناپذیر و نامنعطف است؛ طوری که حتی اگر تجربه‌های زندگی به میخ‌هایی آهنین تبدیل شوند، به ذهنیت سنگی‌مان نفوذ پیدا نمی‌کنند.

برای مثال، هر سال مرگ‌ومیر افراد زیادی در سراسر کشور را به‌علت گازگرفتگی شاهد هستیم؛ اما معمولا این‌گونه مسائل، زمانی در کانون توجه ما قرار می‌گیرند که در برابر برخی از اشتباه‌ها بهایی گزاف پرداخت کنیم که تا مدت زمانی طولانی، حتی شاید تا پایان زندگی، با وجود تلاش شدید، از بند پیامدهای منفی‌شان نتوانیم خلاص شویم.

البته لازم است که در الگوبرداری از رفتار افراد صاحب‌تجربه، براساس ضابطه‌ها و معیارهای قابل‌قبول و متناسب با نیازمان عمل کنیم؛ زیرا هرکدام از ما علایق، توانمندی‌ها، مصلحت‌ها و اولویت‌های منحصربه‌فرد خودمان را داریم؛ در نتیجه، شراکت در آموخته‌ها و اندوخته‌های کسی که با عینک خاص خودش به مسائل ما نگاه می‌کند، مستعد زیان و پشیمانی است.

۲. به سرمایه‌های دیگران دل خوش کرده‌ایم

یکی از مهم‌ترین دلایل کم‌کوشی و اهمال‌کاری ما در امر تجربه‌اندوزی و عاقبت‌اندیشی، دل‌خوش‌کردن به چیزهایی است که مالکیت‌شان نه در دست ما که در اختیار دیگری است؛ مثل کسی که با تکیه بر ثروت والدین خود، از تن‌دادن به مهارت‌آموزی و تلاش برای کسب استقلال رأی و عمل، سر باز می‌زند.

کافی است چنین کسی یک لحظه به این فکر کند که در مواقعی خاص، والدین او نتوانند یا نخواهند از او پشتیبانی کنند. واقعا چه‌چیزی می‌تواند در این وضعیت بحرانی، او را استوار نگه دارد؟

به‌عنوان مثالی دیگر، فردی با تکیه به اینکه یکی از بستگان یا آشنایان دفتر خدمات ساختمانی دارد، رشته‌ی مهندسی عمران را انتخاب می‌کند. حال اگر به هر دلیل، شخص مدنظر نتواند یا نخواهد از این مهندس عمران آینده، در دفتر ساختمانی خود استفاده کند، تکلیف چیست؟

گذشته از این، باید بدانیم کمتر کسی را خواهیم یافت که بی‌عوض، سرمایه‌ی خود را در اختیار ما قرار دهد. حتی گاهی اوقات، والدین‌مان رفاه مطلوب و رشک‌برانگیزی برایمان فراهم می‌کنند، اما مشروط به اینکه مثلا با کسی ازدواج کنیم که خودشان مدنظر دارند، یا شغل و رشته‌ای را بپذیریم که خودشان پیشنهاد می‌کنند.

در این وضع، برخی از ما، حاضر نیستیم چنین انتخاب‌هایی را به والدین خود یا به هر فرد دیگر واگذار کنیم. اگر جزو این دسته از افراد باشیم، در صورت امکان، برای پرهیز از تجربه‌ی گرفتاری در چنین تنگناهایی، باید از همین الان دست‌به‌کار شویم. هیچ‌کس نمی‌داند در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد. در این میان کسی می‌تواند با رخدادهای پیش‌بینی‌ناپذیر احتمالی آینده، مؤثرتر مقابله‌ کند که در ارزیابی فرصت‌ها و گزینش آنها دقت نظر بیشتری به خرج داده باشد.

۳. با مسئولیت‌گریزی، اشتباهات خود را تکرار می‌کنیم

اگر در میان اطرافیان خود، کسی را یافتیم که بی‌چک‌وچانه، به اشتباه‌های خود اقرار کرده و برای جبران آنها تلاش می‌کند، شایسته است که قدر او بدانیم. اگر گفته شود: «اقرار به اشتباه، از اشتباه‌نکردن دشوارتر است.» به‌سادگی نمی‌توان صحت این حکم را زیر سؤال برد؛ زیرا پذیرفتن اشتباه، لااقل در ظاهر، ما را در موضع ضعف و سلطه‌پذیری قرار می‌دهد؛ همچنین مسئولیت جبران اشتباه و پرهیز از تکرار آن را بر دوش ما می‌گذارد. ما با توسل به مکانیسم‌های دفاعی، آگاهانه یا ناآگاهانه می‌کوشیم از پیشامد چنین وضعی دوری کنیم. اما به فرض جَستن از بند مسئولیت‌پذیری، آیا حذف مسئله، موجب حل‌وفصل آن می‌شود؟

کسی که از پذیرفتن مسئولیت امتناع می‌کند، برای آسودگی و عافیت‌خواهی خود یک قدم مثبت برداشته است؛ اما عاقبت، بهای این امنیت‌طلبی و تن‌پروری را به هر طریق ممکن خواهد پرداخت. از مهم‌ترین نشانه‌های ابتلا به چنین عارضه‌ای، گَزیده‌شدن متعدد از یک سوراخ است. در این حال، گویی مسائل حل‌نشده‌مان مثل یک لشکر نادیدنی، ما را محاصره کرده‌اند، و ما نیز برای خروج از این وضع، مدام با چشمان بسته به در و دیوار می‌زنیم. بی‌تردید نتیجه‌ی اسارت در این چرخه‌ی رفتاری، سرگردانی، واماندگی و فرسودگی است.

آنگاه، در ادامه‌ی این وضع، به بازی‌کردن نقش قربانی روی می‌آوریم. همواره خود را بازنده و مظلوم جلوه می‌دهیم تا با ایجاد احساس گناه در دیگران، حل مسئله را به آنها واگذار کنیم.

این یک مکانیسم دفاعی و یک ابزار کنترل است. در این صورت، وقتی چنین چکشی به‌دست می‌گیریم، خواسته یا ناخواسته همه را به‌شکل میخ می‌بینیم؛ طوری که در گردهمایی‌ها و دورهمی‌ها قصه‌ای تکراری برای تعریف داریم. گله می‌کنیم که این روزها همه میخ شده‌اند!

۴. به حرف مردم بیش از اندازه اهمیت می‌دهیم

به گفته‌ی حافظ: «هرکسی بر حَسَب فکر، گمانی دارد». واقعیت آن است که نه قرار است دیگران را شبیه خود کنیم، نه لازم است خود مشابه آنها بشویم؛ اما چرا بسیاری از ما، مشتاق پیچیدن نسخه برای دیگران یا دریافت تأیید از ایشان هستیم؟

در جواب باید گفت ظاهرا تأیید دیگران، سند خدشه‌ناپذیری برای صحیح بودن عقیده و عملکرد فعلی ماست. هرکس ما را تأیید می‌کند، گویی زیر برگه‌ی عقیده و عملکرد ما را مُهر می‌زند. چه بسیار فرصت‌ها و سرمایه‌هایی که به باد فنا داده‌ایم یا می‌دهیم تا تأیید دیگران را دریافت کنیم.

تأیید دیگران به ما القا می‌کند که ما پذیرفتنی و خواستنی هستیم. این مسئله، ما را از تلاش و تقلا و تردید در عقاید و تصحیح عملکردمان بازمی‌دارد. به گفته‌ی  David Mcraney نویسنده‌ی کتاب You are not so smart: «ذهن انسان، بیشتر به‌دنبال امنیت می‌گردد تا واقعیت. و امنیت از تأیید دانسته‌های قبلی حاصل می‌شود.»

همچنین، نقل به مضمون، بنا بر گفته‌ی برتراند راسل: «بسیاری از ما به مسیر اشتباه خود ادامه می‌دهیم؛ چون برایمان دشوار است به تاول‌های کف پای خود بگوییم مسیر را اشتباه آمده‌ایم.»

۵. به‌جای موفق‌شدن دنبال موفق‌بودن هستیم

یکی از مهم‌ترین عوامل پریدن‌مان از این شاخه به آن شاخه، ناآشنایی با انگیزه‌های واقعی‌مان است. ما گم‌کرده‌ای داریم که هربار نشانه‌های وجود آن را در چیزی یا در جایی تشخیص می‌دهیم. بعد که به آن نزدیک می‌شویم، می‌فهمیم انگار چندان هم هدف خوشایندی را نشان نکرده‌ایم. باز شبحی از گم‌کرده‌ی خود را در چیز دیگری می‌بینیم و بی‌برنامه به‌سمت آن کوچ می‌کنیم. با گذشت زمان، در صورت استمرار این عادت رفتاری‌مان، ناگهان چشم باز می‌کنیم و می‌بینیم زمان و انرژی خود را هدر داده‌ایم؛ ولی همچنان هزار کار ناتمام و هزار آرزوی ناکام‌ داریم.

برخی از افراد به گفته‌ی حافظ به خود نهیب می‌زنند: «بِطالتم بس، از امروز کار خواهم کرد». اما برخی دیگر در سراشیبی نابودی و تباهی فرو می‌افتند. یا منزوی می‌شوند یا متوقع. شاید هم به نصیحت‌کننده‌هایی تبدیل شوند که انتظار دارند فرزندان یا بازماندگان‌شان به‌جای آنها موفق شوند.

عده‌ای دیگر، باز به اشتباه خود ادامه می‌دهند؛ درحالی‌که به‌ظاهر فکر می‌کنند مشغول جبران گذشته‌اند؛ اما غافل از اینکه در بسیاری از موارد، نمی‌توان ره صدساله را یک‌شبه رفت؛ زیرا موفقیت یک فرایند است نه یک رخداد.

به‌عنوان مثالی عینی و ملموس، فرض کنید یک خانم چهل‌ساله، تا به این سن، به ازدواج و فرزندآوری بی‌اعتنا بوده یا به هر دلیل، در به‌دست‌آوردن چنین موقعیتی ناموفق بوده است؛ اما اکنون، پس از ازدواج، آیا می‌تواند با هدف به‌دنیاآوردن فرزندان بیشتر، طی بارداری‌های متعدد، متوقع باشد که به‌جای نُه ماه، در عرض دو ماه وضع حمل کند؟

گاهی اوقات، ازدست‌دادن فرصت‌ها، دایره‌ی انتخاب‌های ما را چنان محدود می‌کند که حتی تصور خروج از این محدودیت‌ها، ناممکن به‌نظر می‌رسد.

منبع: چطور

تقویت اعتماد به نفس در نوجوانان با ۱۰ روش کاربردی

دوران نوجوانی چیزی شبیه به گرگ‌ومیش صبحگاهی است. زمانی که نه متعلق به شب است و نه روزهنگام تلقی می‌شود. فرزند دلبندتان دیگر نه کودک است و نه به‌اندازه‌ی کافی بزرگ شده است. اغلب نوجوانان در این دوره از زندگی، آشفته، بی‌ثبات، حساس و خجالتی می‌شوند. اما نکته‌ی قابل توجه این است که پدرها و مادرها چه نقشی در ایجاد و افزایش اعتماد به نفس در نوجوانان دارند؟

باید بدانیم که ما به‌عنوان پدر و مادر، می‌توانیم نقش بسیار مهمی در افزایش اعتماد به نفس در نوجوانان داشته باشیم. پس خودتان را دستِ‌کم نگیرید. به این فکر کنید که چطور می‌توانید شخصیت فرزند نوجوان‌تان را طوری شکل بدهید که در تصمیمات آتی زندگی‌اش، آگاهی و اعتماد به نفس کافی داشته باشد؟ عزم‌تان را جزم کنید و نقش مهمی در شکل‌گیری اعتماد به نفس فرزندتان داشته باشید. ما هم در راه رسیدن به این هدف، همراه شما خواهیم بود و در این نوشته تصمیم داریم درباره‌ی راهکارهای افزایش اعتماد به نفس در نوجوانان با شما صحبت کنیم.

اعتماد به نفس چیست؟

همه می‌دانند که اعتماد به نفس مهم‌ترین کلیدِ رسیدن به موفقیت در زندگی است. اعتماد به نفس در یک جمله خلاصه می‌شود: «احساسی که درباره‌ی خودم دارم.»

اعتماد به نفس:

  • بر نحوه‌ی عملکرد فرد در برابر دیگران تأثیر می‌گذارد؛
  • بازتاب عملکرد فرد را به‌وضوح نشان می‌دهد؛
  • نقش مهمی در شکل‌گیری شخصیت فرد بازی می‌کند؛
  • با شاد بودن هر فرد ارتباط مستقیمی دارد.

دلیلِ اهمیتِ اعتماد به نفس در نوجوانان چیست؟

اعتماد به نفس به نوجوانان کمک می‌کند با چالش‌ها، تردیدها، نارضایتی‌ها و فرازونشیب‌هایی که در زندگی پیشِ روی‌شان قرار خواهد گرفت، روبه‌رو شوند.

روابط، احساسات، فشارهایی که از طرف همسالان گریبانگیر نوجوان می‌شود، رقابت و سطح توقعات خودش و دیگران، همگی روی اعتماد به نفس نوجوان تأثیر می‌گذارند. اعتماد به نفس به نوجوان کمک می‌کند اهدافش را پیگیری کند و آنها را به‌دست بیاورد، دوران جوانی‌اش را به شیوه‌ی مناسبی سپری کند، روابط بهتری برقرار کند و به فردی شاد با ذهنی قدرتمند تبدیل شود.

نقش والدین در ایجاد اعتماد به نفس در نوجوانان چیست؟

«والدین» بیش از هر فرد دیگری، در ایجاد اعتماد به نفس در نوجوانان نقش دارند. والدین با حمایت خود می‌توانند تأثیر عمیق و مهمی در شکل‌گیری شخصیت نوجوان داشته باشند. همان‌طور که حتما خودتان هم می‌دانید، رفتار و گفتار شما تأثیر زیادی روی فرزند نوجوان‌تان دارد. چگونگی احساسات شما در قبال نوجوان و احساس او نسبت به خودش، مستقیما روی اعتماد به نفس او تأثیر می‌گذارد. رفتار شما در برابر نوجوان‌تان، تعیین‌کننده‌ی رفتار دیگران با اوست. اگر خود شما به فرزندتان بها ندهید، نمی‌توانید انتظار داشته باشید جامعه او را به رسمیت بشناسد.

۱۰ نکته برای افزایش اعتماد به نفس در نوجوانان

۱. با نوجوان‌تان محترمانه برخورد کنید

فراموش نکنید فرزند شما دیگر یک کودک نیست بلکه دارد به یک جوان بالغ تبدیل می‌شود، پس مانند هر بزرگسال دیگری شایسته‌ی احترام است. همواره نوجوان‌تان را با احترام مورد خطاب قرار بدهید. هرگز نگذارید لحن و آهنگ صدایتان اهانت‌آمیز یا تحقیرکننده باشد. همیشه به مشکلات و نگرانی‌هایش اهمیت بدهید و با ترس‌های او مانند ترس‌های زمان کودکی‌اش برخورد نکنید.

۲. نوجوان‌تان را تحسین کنید

در تعریف کردن از فرزندتان سخاوتمند باشید. وقتی نوجوان‌تان را به‌خاطر خصوصیات و کارهای خوبش تمجید می‌کنید، اعتماد به نفس او را بالا می‌برید و به تکرار کارهای خوب و بهتر شدن، تشویقش می‌کنید. احساسات خود را ابراز کنید، اجازه بدهید فرزندتان بداند به وجودش افتخار می‌کنید و به‌خاطر داشتن چنین فرزندی، به خود می‌بالید.

۳. تا جایی که ممکن است، از نوجوان‌تان انتقاد نکنید

انتقاد و نکوهش، اعتماد به نفس فرزند نوجوان شما را کم می‌کند. اگر نوجوان‌تان درگیر چیزی است که شما دوست ندارید یا نمی‌پسندید، درباره‌اش با او صحبت کنید. نوجوانان معمولا انتقاد را تمسخر تلقی می‌کنند و تصور می‌کنند که مایه‌ی سرافکندگی شما شده‌اند. وقتی مجبورید از او انتقاد کنید، به لحن خود دقت کنید!

۴. او را به انجام فعالیت‌های فوق‌برنامه تشویق کنید

بگذارید نوجوان‌تان علایق خود را دنبال کند. او را به شرکت در فعالیت‌های بیشتر تشویق کنید. فرزندتان می‌خواهد در کار مورد علاقه‌اش، برتر باشد. فعالیت‌های فوق‌برنامه فرصت خوبی برای درس گرفتن از موفقیت‌‌ها و شکست‌ها، چالش‌های متفاوت و سنجش میزان اعتماد به نفس فرزند شماست. این نوع فعالیت‌ها روحیه‌‌اش را بالا می‌برند و به او می‌آموزند برای رسیدن به هدف مشترک، باید با دیگران همکاری کند.

۵. به او کمک کنید مهارت‌های دوستی را یاد بگیرد

همه‌ی ما می‌دانیم که نمی‌توانیم دوستی‌ها و روابط فرزندمان را انتخاب یا کنترل کنیم، اما می‌توانیم در مواردی همچون احترام در روابط و پذیرش افراد مختلف، او را راهنمایی کنیم. احترام و درک متقابل در روابط، از اهمیت زیادی برخوردارند، پس آنها را به فرزندتان آموزش‌ بدهید. دوستی‌هایی که نوجوان شما تجربه می‌کند، روی اعتماد به نفسش تأثیر می‌گذارند. به او یاد بدهید چگونه دوستی‌های خوب و بد را از هم تفکیک کند.

۶. به نوجوان‌تان بیاموزید بعضی چیزها واقعا مهم نیستند!

بسیاری از نوجوانان تحت فشار رقابت با همسالان خود یا دیگران قرار می‌گیرند. نوجوان آرزو دارد شبیه مدل‌ها، بازیگران یا دیگر افراد مشهور باشد و وقتی در این راه شکست می‌خورد، اعتماد به نفسش لطمه می‌بیند. با فرزندتان صحبت کنید و به او بگویید که این موضوع آن‌قدرها هم مهم نیست. به او یاد بدهید آنچه اهمیت دارد رفتار مناسب، بهداشت و سلامت جسم و ذهن است.

۷. به او بیاموزید روی توانایی‌هایش تمرکز کند

به نوجوان خود بیاموزید بیشتر روی نقاط قوت خود تمرکز کند و هرگز او را با همسالان، دوستان، خواهر، برادر و دیگر بچه‌های فامیل مقایسه نکنید. نوجوان‌تان باید درک کند که افراد مختلف نقاط قوت متفاوتی دارند. مقایسه فقط باعث چشم و هم‌چشمی می‌شود. به نوجوان‌تان بیاموزید که او فقط باید با خودش رقابت کند و مدام به فکر بهتر کردن خودش باشد. بهترین راه برای پیشرفت در زندگی، رقابت با خودش است و برای این کار، باید بر نقاط قوتش تمرکز کند.

۸. به او بیاموزید روحیه قوی‌ داشته باشد

به نوجوان‌تان بیاموزید در برابر آزاری که از سوی جامعه و افراد دیگر به او می‌رسد، صبور باشد و آستانه‌ی تحمل خود را بالا ببرد. این موارد اعتماد به نفس او را تحت تأثیر قرار می‌دهند. آرامش، لبخند زدن بر مشکلات و صبوری، از قواعدِ خوبِ زندگی هستند. نوجوان باید یاد بگیرد احساسات منفی خود را به شیوه‌ای درست مدیریت کند. نوجوان شما باید بداند دیگران با تمسخر یا آزار، نمی‌توانند به او لطمه بزنند و این کار به‌هیچ‌عنوان نباید اعتماد به نفس او را تحت‌الشعاع قرار بدهد.

۹. در صورت نیاز، از افراد حرفه‌ای کمک بگیرید

اگر نوجوان شما شدیدا از کمبود اعتماد به نفس رنج می‌برد تا جایی که این موضوع روی فعالیت‌های درسی یا روابط اجتماعی او تأثیر قابل ملاحظه‌ای گذاشته است، بهتر است از دیگران کمک بگیرید. ابتدا از فردی که با فرزندتان رابطه‌ی خوبی دارد، کمک بخواهید. چنانچه راه‌حل اول نتیجه نداد، بهتر است به یک مشاور حرفه‌ای مراجعه کنید تا مشکل واقعی فرزندتان را پیدا و برطرف کند.

۱۰. حامی نوجوان خود باشید

شاید متوجه نباشید که کوچک‌ترین رفتارتان، بی‌اهمیت‌ترین چیزهایی که می‌گویید و حتی معمولی‌ترین کارهای روزمره‌‌ای که انجام می‌دهید، چقدر در اعتماد به نفس فرزندتان تأثیر دارند. او باید مطمئن باشد که شما «همیشه» پشتیبانش هستید. حمایت شما مانند یک کاتالیزور در رشد اعتماد به نفس فرزند نوجوان‌تان عمل می‌کند. وقتی فرزندتان بداند کسی هست که می‌تواند به او تکیه کند، زندگی‌اش را با اعتماد به نفس و قدرت بیشتری پیش می‌برد.

هر زمان که نوجوان شما درگیر موقعیتی مثبت یا منفی می‌شود، به خاطر داشته باشید که این فقط مرحله‌‌ای از زندگی‌ است و خیلی زود می‌گذرد.

دوستان عزیزم؛ نوجوانی و مشکلات آن بخشی از روند رشد فرزند شماست، پس برای گذر از این دوران، صبور باشید و تمام تمرکزتان را روی همراهی و کمک به فرزند نوجوان‌تان بگذارید.

منبع: چطور

۸ تکنیک زبان بدن که اعتماد به نفس شما را افزایش می‌دهند

اعتماد به نفس یکی از کلید‌های موفقیت در زندگی کاری و حرفه‌ای به حساب می‌آید. افرادی که اعتماد بالایی به توانایی‌های خود دارند در جامعه، محیط کاری یا زندگی شخصی راحت‌تر از سد مشکلات خود رد می‌شوند. با ما همراه باشید تا نمود بیرونی این عامل را در بدن و به طور کلی زبان بدن یا بادی لنگویج بررسی کنیم.

تحقیقات نشان می‌دهند که افراد با اعتماد به نفس بالاتر به نسبت افرادی که اعتماد پایین‌تری به خود دارند به درجات بالاتری از موفقیت می‌رسند. اگر فکر می‌کنید به اندازه‌ی کافی اعتماد به نفس بالایی ندارید از بدن خود شروع کنید و چند تکنیک ساده اما کاربردی را یاد بگیرید. با استفاده از زبان بدن (Body Language) می‌توان به تمرین اعتماد به نفس پرداخت.

۱. سر خود را بالا نگه دارید  

افرادی که از اعتماد به نفس بالایی برخوردار هستند هیچ‌وقت به پایین، میز یا پای خود نگاه نمی‌کنند؛ همیشه سر خود را بالا نگه می‌دارند و مستقیم را نشانه می‌روند. برای تمرین این تکنیک فرض کنید که یک نفر همیشه کله‌ی شما را از پشت به سمت بالا می‌کشد.

۲. استوار بایستید  

فیگور‌های بدن تاثیر بالایی در درک مخاطب از حالات شما خواهد داشت. بنابراین وقتی ایستاده هستید یا حین راه رفتن خیلی محکم و قوی باشید تا اعتماد به نفس و قدرت شما را نشان دهد. در غیر این‌صورت پیامی که به مخاطب خود می‌دهید خوشایند نخواهد بود. شانه‌های خود را عقب ببرید و عضلات سینه‌ی خود را در حالی‌ که صاف ایستاده‌اید، رها کنید.

۳. پاهای خود را در حالت باز قرار دهید

شاید فکر کنید کسی به پاهای شما توجهی ندارد، اما حالت درست پا قدرت شما را نشان می‌دهد. پاهای به هم چسبیده معمولا برای افراد خجالتی است.

به عنوان یک قاعده‌ی کلی، پاهای شما باید در راستای شانه‌ها در حالی‌که به سمت بیرون اشاره‌ دارند، قرار گیرند. در چنین حالتی اعتماد به نفس بالاتری را به نمایش می‌گذارید. پس از کنار هم قرار دادن پا یا روی هم انداختن آن‌ها خودداری کنید.

در همین حین به جهت پاهای خود نیز دقت کنید. معمولا پاهای باز و به سمت بیرون علاقه، احترام و اعتماد شما را می‌رسانند در حالی‌که پاهای بسته و جهت روبه‌رو بی‌میلی شما را منتقل می‌کنند.

۴. کف دست‌ها را به سمت بالا قرار دهید

در حین حرف زدن و گفت‌و‌گو‌های خود فیگور‌هایی بگیرید که کف دست شما به سمت بالا اشاره کند. چنین حالتی صداقت شما را در گفتار و رفتار به مخاطب می‌رساند.

۵. دست‌های خود را پنهان نکنید

دست‌های خود را هیچ‌وقت پنهان نکنید. قرار دادن دست‌ها در جیب بدترین کار است و اعتماد به نفس پایین، استرس و نگرانی شما را به مخاطب منتقل می‌کند. بنابراین دست‌های خود را همواره در معرض دید مخاطب قرار دهید. دست به سینه ایستادن هم تاثیر مشابهی چون پنهان کردن دارد و کمی غیرمودبانه به نظر می‌رسد.

۴۳۴bf6e6-5c81-43bd-ab45-b20b7e164ba0

۶. ارتباط چشمی بسیار بااهمیت است

ارتباط چشمی یکی از مهم‌ترین تکنیک‌هایی است که در زبان بدن کاربرد دارد که صداقت و اعتماد به نفس بالای شما را به فرد منتقل می‌کند. اگر این کار برای شما سخت است می‌توان در حین حرف زدن دو ثانیه به بینی، دو ثانیه به چشم‌ها، دو ثانیه به لب و دو ثانیه به کل صورت فرد خیره شد. چنین چرخشی در نگاه، شما را خسته و مخاطب را معذب نمی‌کند.

۷. تپق نزنید

یکی از راه‌های سنجش اعتماد به نفس بررسی طرز حرف زدن، لحن و انتخاب کلمات است. بنابراین حجم صدا و نوع حرف زدن شما تاثیر به سزایی در مخاطب خواهد گذاشت. برای رسیدن به نتیجه‌ی مطلوب ماهیچه‌های شکم خود را به سمت داخل ببرید، بدین شکل صدا قوی‌تر و اعتماد به نفس شما بالاتر به نظر می‌رسد.

در مرحله‌ی بعد تلاش کنید که جملاتی صریح، کوتاه و به دور از تپق بیان کنید. برای جذاب‌تر شدن مکالمه‌ی خود نیز می‌توان تن صدا را تغییر داد.

۸. خود را مشتاق نشان دهید

این‌که دیگران در مورد شما چه فکری می‌کنند اصلا مهم نیست، به مخاطب خود فکر کنید. بنابراین وقتی درگیر یک مکالمه هستید به جای این‌که به خود توجه داشته باشید به مخاطب خود و پیام‌های رد و بدل شده تمرکز کنید. در یک رابطه‌ی کلامی خود را مشتاق نشان دهید.

خیلی مهم است که اطرافیان شما اعتماد به نفس شما را از آنچه هست بیشتر در نظر بگیرند. بنابراین با انجام یک سری تکنیک‌های ساده‌ی زبان بدن می‌توان به درجه‌ی بالاتری از اعتماد به نفس رسید.

نظر شما در این خصوص چیست؟ آیا از تکنیک‌های زبان بدن برای پیشبرد اهداف خود استفاده می‌کنید؟

منبع: زومیت

چه چیزی ما را در طول زندگی شاد و سالم نگه‌ می‌دارد؟

جمله‌‌ی معروفی است که می‌گوید: “خوشحالی مهم‌تر از موفقیت است.” افراد زیادی را می‌بینیم که در یک یا چند زمینه به موفقیت‌های چشم‌گیری رسیده‌اند، اما حس رضایت درونی از زندگی را ندارند. محققان هاروارد طی یک بررسی ۷۵ ساله به نتیجه‌ی ساده‌ اما بسیار مهمی رسیده‌اند. با ما همراه باشید.

در اواخر اسفند ماه قرار داریم. از کریسمس مسیحیان مدت کمی گذشته و نوروز ما ایرانی‌ها هم چند روز دیگر شروع خواهد شد. با این اوصاف فرصت خوبی برای یادآوری فیلم “It’s a Wonderful Life” است.

احتمالا شخصیت “جرج بیلی” با بازی “جیمی استوارت” را به خاطر داشته باشید. شاید جمله‌ی الهام‌بخش داخل کتاب در صحنه‌ی آخر هم در خاطرتان مانده باشد: 

“جورج عزیز، به یاد داشته باش هیچ انسانی به اشتباه آفریده نشده است تا زمانی‌ که دوستانی دارد.”

این جمله یکی از دستاوردهای کلیدی مطالعه‌ی ۷۵ ساله‌ی دانشگاه هاروارد است که به بخش “Grant Study” معروف است.

“رابرت والدینگر”، دکتر روانپزشکی است که از سال ۲۰۰۳ ادامه‌ی سرپرستی تیم مطالعاتی گرانت را به عهده گرفته است. وی می‌گوید:

نتایج نشان داد که میزان شادی ارتباطی به ثروت و شهرت و سخت‌کوشی ندارد. واضح‌ترین پیامی که این پژوهش ۷۵ ساله به ما داد این بود که یک ارتباط خوب، ما را شادتر و سالم‌تر نگه می‌دارد. 

در مطالعه‌ی انجام شده، از سال ۱۹۳۸ زندگی دو گروه از افراد بررسی شده است (که از قضا تمامی آنها مرد بوده‌اند!)؛ یک گروه دانشجویان دانشگاه هاروارد بودند که  از جمله‌ی این افراد می‌توان به “جان اف کندی” رئیس‌جمهور سابق ایالات متحده و “بن بردلی” ویراستار روزنامه‌ی واشنگتن پست در دوره‌ی واترگیت اشاره کرد.

گروه دوم پسرانی از ایالت بوستون بودند که در مناطق فقیرنشین و در بین خانواده‌های مشکل‌دار زندگی می‌کردند. حدود ۶۰ نفر از ۷۲۴ نفری که در این برنامه مطالعاتی شرکت کرده بودند، هنوز در قید حیات هستند و دهه‌ی ۹۰ زندگی خود را سپری می کنند. اکثر آنها در جنگ جهانی دوم شرکت کرده بودند. بعضی از آنها مانند کندی و بردلی به موفقیت‌های چشمگیری رسیده بودند و بعضی دیگر در رشد زندگی شخصی خود با شکست مواجه شدند.

در این مطالعه جنبه‌های زیادی از زندگی این مردان بررسی شده است؛ اما آنچه برای ما اهمیت دارد راز شادی و سلامتی این افراد است:

۱. روابط خوب تنهایی را از بین می‌برد

بنا به گفتهی والدینگر: “افراد منزوی، شادی کم‌تری را تجربه می‌کنند و سلامتی آنها با شروع میانسالی رو به تحلیل می‌رود. عملکرد مغز آنها زودتر از دیگران کند می‌شود و طول عمرشان نسبت به بقیه کوتاه‌تر است. حقیقت تلخ ماجرا اینجا است که بیش از یک پنجم آمریکایی‌ها تنها زندگی می‌کنند.”

۲. کیفیت روابط مهم‌تر از کمیت آنها است

والدینگر در ادامه می‌گوید: “یکی از مواردی که سلامتی ما را تهدید می‌کند زندگی در شرایط جر و بحث و دعوا است. برای مثال، ازدواج‌های پر تنش و بی‌احساس آثاری بدتر از طلاق و جدایی بر روی سلامتی ما خواهند داشت. این در حالی است که روابط گرم و صمیمانه، حامی ما در برابر این تهدیدها است.”

۳. روابط خوب، از مغز حمایت می‌کنند

افرادی که در روابط خود این احساس را دارند که می‌توانند به شریک عاطفی خود تکیه کنند، حافظه‌ی قوی‌تر و بلندمدت‌تری خواهند داشت و در مقابل افرادی که نسبت به شریک عاطفی خود این احساس را ندارند، زودتر با افت حافظه مواجه خواهند شد.

 بنابراین والدینگر پیشنهاد می‌کند که روابط خود با افراد را دست کم نگیریم:

راه حل، واقعا ساده است. زمانی را که صرف دنیای دیجیتال می‌کنید با افراد بگذرانید. به رابطه‌ی ساکن و کسل‌کننده‌ی خود با کارهای جدید مانند پیاده‌روی‌های طولانی و قدم زدن‌های شبانه تازگی بدهید. ارتباطتان را با اعضای خانواده از سر بگیرید و اگر با فردی از فامیل مدت‌ها است که صحبت نکرده‌اید به سراغش بروید.

منبع: زومیت

چرا موفق ترین مدیران و کارآفرینان به حلقه ای از افراد نزدیک به خود نیاز دارند

آیا معتقدید همه‌ی چیزهایی که برای موفقیت خود، کمپانی و صنعتی را که در آن فعالیت می‌کنید نیاز دارید، در اختیار گرفته‌اید؟ اگر جوابتان به این سوال مثبت است پس با مشکل مواجه هستید. موفق‌ترین کارآفرینان و مدیران می‌دانند که همه جواب‌هایی که نیاز دارند را نمی‌دانند و حتی این انتظار را هم ندارند. با ما همراه باشید.

مطالعه‌ای که در ادامه خواهید خواند از زبان Mindy Mackenzie، مشاور مدیرعامل و نویسنده کتاب The Courage Solution: The Power of Truth-Telling است. وی می‌گوید:

من بسیاری از کسب و کار‌های متوسط را می‌شناسم که فکر می‌کنند کسانی نردبان موفقیت را بالا می‌روند که شبیه به یک مبارز تنها باشند. اما من با بسیاری از مدیران کسب و کار‌های موفق کار کرده‌ام و همه آن‌ها این حقیقت را پذیرفته‌اند که هر مدیری برای موفقیت به گروهی از افراد نزدیک خود برای کمک در مسائل کاری و زندگی نیازمند است.

مایندی مکنزی، نام این گروه کوچک مشاور و مراقب را «گروه شخصی دلسوز» نام‌گذاری می‌کند و معتقد است که هر کسب و کاری که بخواهد حتی به درجه‌ای از موفقیت برسد، به این‌چنین گروهی نیازمند است. وی در ادامه حرف‌های خود می‌گوید:

«شما می‌توانید بهترین ماشین و بهترین راننده را داشته باشید، اما بدون یک حلقه از اشخاص دلسوز هیچگاه به سمت پیروزی حرکت نمی‌کنید.»

b640248d-7f17-4b97-8fb1-9a1c9d75e236کنزی می‌گوید گروه وی را ۶ نفر تشکیل می‌دهند که اکثر آن‌ها را بیشتر از سال‌ها و حتی دهه‌ها می‌شناسند. او می‌تواند هر زمان که نیاز به مشاوره، نظر‌خواهی یا کلا صحبت کردن داشت با آن‌ها وقت بگذارند.

«بسیاری از آن‌ها شخصیت مرا می‌دانند، خود من را دوست دارند و مفهوم کلمه کسب و کار را فهمیده‌اند، پس نیاز نیست برای تعریف یک موضوع توضیح زیاد و اضافی بدهم.»

برای مثال در خانه هم یک مادر یک گروه دلسوز دارد که در کار‌ها به وی کمک می‌کنند و بدون این‌که نیاز به یاد دادن چیزی باشد، خیلی از موضوعات را می‌توان سریع‌تر و بهتر حل کرد.

اما چگونه می‌شود یک «گروه شخصی دلسوز» برای خود داشت؟!

۱. از طرز فکری صحیح شروع کنید

دریافت کمک با دانستن این‌که نیاز به کمک دارید شروع می‌شود و باید بگذارید دیگران نیز این موضوع را بدانند. «آسیب‌پذیر باشید و برای کمک درخواست کنید.» این موضوع را بدانید که شما نیاز به کمک دارید و همه جواب‌ها را در اختیار ندارید و در آینده هم همه جواب‌ها را به‌دست نخواهید آورد که البته این یک موضوع کاملا طبیعی است. 

درست کردن طرز فکر خود برای شروع درخواست کمک، بسیار مهم است. دلیل بسیار متداولی که مردم نمی‌توانند کمک دریافت کنند، نتوانستن در درخواست صحیح آن است.

۲. افرادی را انتخاب کنید که به آنها اعتماد دارید

آیا کسی هست که برای مدت زمان زیادی می‌شناسید، برای مثال یک تامین‌کننده، یک شریک یا حتی مشاور و دوست خود که هم برای هوش و خوش‌فکری و هم بخاطر شخصیت وی آن شخص را بشناسید؟ چنین شخصیتی می‌تواند اعتماد به نفس شما را نگه دارد و مشورت‌های بسیار خوبی به شما دهد.

البته حلقه مشاورانی که مسائل مهم را با آن‌ها در میان می‌گذارید نباید هر کسی از اطراف زندگی و محل کار شما باشد. نگاه آن‌ها به مسائل مهم است اما زمانی که به مهم‌ترین مشورت‌ها نیاز دارید، شیوه‌ی فکر‌ آن‌ها نمی‌تواند به شما کمک کند.

۳. وقت خود را سرمایه گذاری کنید

d5afc6a0-3148-4e22-9bea-f30ba2983772شبیه به هر چیز دیگری در کار و زندگی، شما فایده‌های زیادی از ارتباط با افراد دلسوز و آینده‌نگر اطراف خود دریافت خواهید کرد. بنابراین همواره با تک تک این حلقه از افراد نزدیک خود در ارتباط باشید، نگذارید ارتباط شما مدت زمان زیادی طول بکشد و در زمان‌هایی که نیاز به کمک دارید فقط به ایمیل و تماس گرفتن قانع شوید.

گروه نزدیک شما می‌توانند با پشتیبانی، توصیه‌های کاربردی و نگاهی تازه، جان تازه‌ای به کاری که در حال انجام آن هستید، بدهند. اما اگر در ارتباط با آن‌ها نباشید، نمی‌توانید این فایده‌های لازم و مفید را از این افراد دریافت کنید.

منبع: زومیت

بیل گیتس می‌گوید این ۵ رویکرد موفقیت شما را تضمین می‌کنند

اگر شما به دنبال الگویی برای موفقیت در زندگی می‌گردید، چه کسی بهتر از بیل گیتس؟ شرکتی که او تاسیس کرد یک صنعت جدید و کامل را به وجود آورد. او با دارایی تقریبا ۸۰ میلیارد دلار، ثروتمندترین مرد جهان است. فعالیت‌های بشردوستانه‌اش به همه‌جا می‌رسد و دنیا را به مکان بهتری تبدیل می‌کند. البته که به رویایش هم دست یافت: یک کامپیوتر دسکتاپ روی همه‌ی میزها. اما چه خصلت‌هایی به موفقیت گیتس کمک کرد؟ در ادامه‌ می‌توانید با تعدادی از مهم‌ترین عادت‌ها و رویکردهای بیل گیتس که به موفقیت‌اش کمک کردند، آشنا شوید.

۱. نه گفتن
این نصیحتی است که بیل گیتس از وارن بافت دریافت کرد و به شدت به درد هر کسی می‌خورد، فرقی هم نمی‌کند که پول‌دار و موفق باشید یا نباشید. همیشه بر سر راهتان با فرصت‌ها یا کارهایی برای انجام دادن مواجه خواهید شد. در این دنیای شلوغ و پرهیاهو این‌که بدانید چگونه و چه زمانی به پروژه‌های مختلف، رویدادهای اجتماعی و دیگر درخواست‌هایی که از شما وقت می‌گیرند نه بگویید یک مهارت مهم است که باید کسب کنید. نه گفتن به شما این فرصت را می‌دهد که تشخیص دهید چه امری واقعا مهم است و بر همان تمرکز کنید.
۲. استقبال از انتقاد
گیتس توصیه می‌کند که «از اخبار بد استقبال کن و یاد بگیر که چه چیزی نیاز به بهبود دارد.» گرچه گوش دادن به کسی که به شما می‌گوید خراب‌کاری کرده‌اید، هیچ‌وقت خوشایند نیست، اما بدون بازخورد هم پروسه‌ی یادگیری و رشد شما کندتر می‌شود. گوش دادن به انتقاد می‌تواند به شما چشم‌انداز جدید دهد. البته که بعضی از انتقادها مفید نیستند و شما باید خودتان انتقاد سازنده را تشخیص دهید.
 ۳. خوش‌بینی
خوش‌بین بودن در این دنیا کار سختی است. اما بدون خوش‌بینی هیچ‌کس نمی‌تواند یک شرکت تاسیس کند، برای ایده‌ی جدیدی سرمایه‌گذاری کند یا محصول جدیدی را وارد بازار کند. بیل گیتس ارزش خوش‌بینی را می‌داند، چرا که در کارش به برخی از ناراحت‌کننده‌ترین مشکلات جهان مثل قاچاق انسان، گرسنگی، فقر می‌پردازد. او در یکی از سخنرانی‌هایش در دانشگاه استنفورد گفته: «خوش‌بینی اغلب با امید کاذب اشتباه گرفته می‌شود. اما ناامیدی کاذب هم وجود دارد.»
 ۴. عدم ترس از شکست
بیل گیتس در کتاب The Road Ahead نوشته: «موفقیت معلم خوبی نیست، باعث می‌شود انسان‌های باهوش فکر کنند که هیچ‌وقت شکست نمی‌خورند.» ممکن است محصول موفق امروز، فردا کنار گذاشته شود. این اتفاق می‌تواند برای کامپیوترهای شخصی دسکتاپ و سیستم عامل ویندوز هم بیفتد.
 شاید شما از موفقیت بیشتر لذت ببرید. اما در واقع شکست است که به شما بهتر از  هر چیزی درس می‌دهد و فرصت رشد و ترقی را می‌دهد. دفعه‌ی بعد که شکست می‌خورید، این نکته را در نظر داشته باشید.
 ‌۵. توانایی تمرکز بر هدف
در یک نامه‌ی سالانه از طرف بنیاد بیل و ملیندا گیتس، گیتس درس‌هایی از تاریخچه‌ی ماشین بخار ارایه داد. او نوشت: «اگر شما هدف مشخصی را برای خود تعیین کنید و به سمت آن پیش بروید، می‌توانید به پیشرفت فوق‌العاده‌ای دست یابید.» او در ادامه گفت که پیدا کردن هدف درست و راه مناسب برای پیش رفتن و رسیدن به آن سخت‌تر از چیزی است که فکرش را می‌کنید.
منبع: ایستنا

شیوه‌هایی که افراد سالم، شاد و موفق بر طبق آن زندگی می‌کنند – قسمت دوم

زندگی شادتر، سالم‌تر و موفق‌تر آرزوی هر انسانی است. در قسمت قبل ۱۶ مورد از توصیه‌هایی که راه شما را برای رسیدن به احساس موفقیت و سلامتی هموار می‌کرد، ذکر شد. برای مطالعه‌ی قسمت دوم این مطلب با ما همراه باشید.

توصیه‌های بسیاری برای کسب موفقیت در عرصه‌های مختلف زندگی اجتماعی و کاری توسط افراد موفق در آن عرصه ارائه شده است. شاید پیروی از این روش‌ها و توصیه‌ها برای رسیدن به موفقیت کافی نباشد؛ اما قطعا بهره‌مندی از آن‌ها برای شروع اثربخش خواهد بود. در ادامه‌ی مطلب ۱۶ مورد دیگر از این توصیه‌ها ذکر شده است.

۱۷. از دیگران به خاطر کارهایی که برای شما انجام می‌دهند، تشکر کنید

دیدن این‌که کسی صادقانه و صمیمانه از شما تشکر می‌کند واقعا حیرت‌آور است. این تشکر صمیمانه و صادقانه ممکن است خیلی برای ما اتفاق نیافتد. انسان‌ها به خوبی این صداقت و صمیمیت را درک می‌کنند. عبارت “ممنونم” ممکن است ساده به نظر برسد، اما اگر با صداقت و صمیمیت همراه باشد از روحیه‌بخش‌ترین کلماتی است که می‌توان به زبان آورد.

مطالعاتی که در این مورد صورت گرفته است نشان می‌دهد که تشکر کردن باعث می‌شود احتمال این‌که افراد بخواهند برای ما کاری را انجام دهند ۶۶ درصد افزایش پیدا کند.

وقتی این عادت را در خودمان ایجاد کنیم که از دیگران به خاطر کارهایی که برای ما انجام می‌دهند به طور زبانی تشکر کنیم، با گفتن عبارت “ممنونم” این عادت کم کم به یک حس درونی و واقعی در ما تبدیل می‌شود.

۱۸. هر روز به افراد مهم زندگی خود بگویید که دوستشان دارید

مطالعات علوم روانشناسی نشان می‌دهد که هر چقدر شما محبت خود را بیشتر ابراز نمایید، دیگران نیز شما را بیشتر دوست خواهند داشت. متاسفانه، افراد در مورد دوست داشتن دیگران ذهنیت غلطی دارند و تصور می‌کنند دوست داشتن دیگران نشانه‌ی ضعف و آسیب‌پذیر بودن است.

گاهی اوقات ما توان و قدرت این را پیدا نمی‌کنیم که به دیگران بگوییم چقدر دوست‌شان داریم؛ در صورتی که خیلی راحت آن‌ها را تحقیر و سرزنش می‌کنیم. همه ما به خوبی با حس بدی که عدم توانایی در گفتن “دوستت دارم” به ما می‌دهد آگاه هستیم. چرا تردید داریم که محبت خود را به دیگران ابراز کنیم؟

هریت بیچر استو در این مورد می‌گوید:

 تلخ‌ترین اشک‌هایی که بر سر مزار رفتگان ریخته می‌شود به خاطر حرف‌هایی است که هرگز به آن‌ها نگفتیم و کارهایی است که هرگز برای آن‌ها انجام ندادیم.

۱۹. بعد از بیدار شدن از خواب، ظرف ۳۰ دقیقه‌ی اول روز ۳۰ گرم پروتئین مصرف کنید

دونالد لیمن استاد برجسته‌ی دانشگاه الینویز و متخصص علوم تغذیه توصیه می‌کند که حداقل ۳۰ گرم پروتئین برای صبحانه مصرف شود. همچنین تیم فرس در کتاب “بدن چهار ساعته” توصیه می‌کند که ۳۰ دقیقه بعد از بیدار شدن از خواب، ۳۰ گرم پروتئین مصرف کنید. بر طبق گفته‌ی تیم فریس، پدرش با انجام این کار، توانسته است در طی یک ماه هشت کیلوگرم وزن خود را کاهش دهد.

غذاهایی که سرشار از پروتئین هستند برای مدت طولانی‌تری شما را سیر نگه می‌دارند زیرا مدت بیشتری در معده باقی می‌مانند و همچنین میزان قند خون را ثابت نگه می‌دارند. این مواد باعث می‌شوند کمتر احساس گرسنگی کنید. مصرف پروتئین، اشتهای شما را برای خوردن کربوهیدرات‌های سفید کاهش می‌دهد. کربوهیدرات‌های سفید مانند نان تست، دونات، پیراشکی و … ارزش غذایی کمی دارد و باعث چاقی می‌شوند.

تیم فریس توصیه می‌کند که‌:
• ۴۰ درصد از کالری صبحانه خود را از طریق مصرف پروتئین تامین نمایید.
• در وعده‌ی صبحانه، دو عدد تخم مرغ بخورید (هر تخم مرغ تقریبا حاوی ۶ گرم پروتئین می‌باشد).
• اگر تخم مرغ دوست ندارید می‌توانید گوشت بوقلمون یا شیر مصرف کنید.
• کسانی که تخم مرغ، گوشت و لبنیات مصرف نمی‌کنند، می‌توانند از پروتئین‌های گیاهی مانند انواع سبزیجات و حبوبات یا انواع مغزها که سرشار از پروتئین هستند، استفاده کنند.

۲۰. پادکست‌ها و کتاب‌های صوتی خود را با سرعتی دو برابر سرعت عادی گوش کنید

گوش کردن به کتاب های صوتی با سرعت همیشگی و عادی، روشی است که دیگر به گذشته تعلق دارد. امروزه روند و سبک تازه‌ای پیش روی افراد قرار دارد.

در سال ۲۰۱۰ وبلاگ Gigaom روشی را با عنوان “گوش کردن سریع به پادکست‌ها” ارائه کرد که از اتلاف وقت شما جلوگیری می‌کند. نرم‌افزاری که Fast Audio نامیده می‌شود این نوید را به شما می‌دهد که در زمانی نصف زمان همیشگی بتوانید کتاب‌های صوتی و آموزشی خود را گوش کنید.

اگر می‌خواهید از این تکنولوژی نوین استفاده کنید باید از اپلیکیشن Pod cast- Play back که با عنوان Smart Speed شناخته می‌شود، استفاده کنید. کاری که این اپلیکیشن انجام می‌دهد این نیست که محتوای صوتی را با سرعتی دو برابر سرعت استاندارد پخش کند بلکه بخش‌های اضافی را که در آن هیچ دیالوگی وجود ندارد حذف می‌کند. همچنین با حذف بخش‌هایی مانند مقدمه، نتیجه‌گیری و وقفه‌ی بین جملات، حجم فایل را کاهش می‌دهد و در نتیجه سرعت گوش کردن شما را افزایش می‌دهد.

با استفاده از این روش خواهید دید که طی زمانی که یک فنجان چای می‌نوشید حجم زیادی از اطلاعات را با گوش کردن به پادکست‌ها و کتاب‌های صوتی خود بدست خواهید آورد.

۲۱. مشخص کنید که طی پنج سال آینده به کجا باید برسید و سعی کنید طی دو سال به آن هدف دست پیدا کنید

همیشه برای رسیدن راه سریع‌تری نیز هست. در واقع، اگر شدیدا متکی به برنامه‌های از پیش تعیین شده‌ی خود باشیم، تعیین اهداف بلند مدت ممکن است رشد و پیشرفت ما را کند نماید و یا این‌که پتانسیل‌های وجودی ما را کاهش دهد. تیم فریس در مصاحبه‌ با‌ success magazine می‌گوید که او اهداف ۵ یا ۱۰ ساله ندارد؛ بلکه بر روی آزمایشات و پروژه‌های خود در یک دوره‌ی زمانی ۶ الی ۱۲ هفته‌ای کار می‌کند. اگر این پروژه‌ها خوب پیش بروند، درهایی که بر روی او گشوده می‌شوند بی‌شمار خواهند بود. تیم فریس ترجیح می‌دهد به جای این‌که فقط در یک مسیر گیر بیافتد، برطبق بهترین احتمالاتی که پیش رویش قرار می‌گیرد حرکت نماید. او می‌گوید این رویکرد باعث می‌شود که پیشرفت خیلی بیشتری داشته باشد و زودتر به اهداف خود برسد.

۲۲. چیزهای غیرضروری را از زندگی خود حذف کنید

گرگ مک کوان در این مورد می‌گوید:

 شما عملا نمی‌توانید به هر چیز بی‌ارزشی در زندگی‌تان، بیش‌تر از ارزش واقعی آن بها بدهید.

بیشتر چیزهایی را که داریم هرگز مورد استفاده قرار نمی‌دهیم. ممکن است برخی از لباس‌هایی که داریم را هرگز نپوشیده باشیم. اطراف خود را انباشته از وسایلی کرده‌ایم که هرگز از آن‌ها استفاده نمی‌کنیم. این چیزهای اضافی، انرژی را از زندگی ما می‌گیرند.

خلاص شدن از شر چیزهایی که هرگز مورد استفاده قرار نمی‌گیرند درست مانند این است که خون تازه‌ای در رگ‌های شما جاری شود. وقتی چیزهای اضافی و بلااستفاده را از زندگی خود حذف می‌کنید موجی از انرژی مثبت وارد زندگی شما می‌شود و برای انجام کارهای خود انگیزه پیدا می‌کنید.

۲۳. روزانه یک قاشق روغن نارگیل بخورید

روغن نارگیل فواید بسیار زیادی دارد‌:
• روغن نارگیل باعث افزایش کلسترول خوب (HDL) در بدن می‌شود و از ساخت کلسترول بد جلوگیری می‌کند.
• کمک می‌کند که چربی بیشتری را بسوزانید و باعث می‌شود که وزن ایده‌آل و مطلوبی داشته باشید.
• مانع از پیری پوست می‌گردد و شما را شاداب و جوان نگه می‌دارد.
• خاصیت تب‌بری دارد و مانند یک داروی ضد التهاب عمل می‌کند.
• دارای خواص ضد باکتریال است و از بروز بیماری‌ها جلوگیری می‌کند.
• باعث بهبود حافظه و عملکرد شناختی می‌گردد (حتی در کسانی که مبتلا به آلزایمر هستند)
• باعث افزایش هورمون تستسترون در مردان می‌شود و سطح هورمون‌ها را در هر دو جنس متعادل نگه می‌دارد.
روغن نارگیل جایگزین بسیار خوبی برای کافئین است و از نظر ارزش غذایی بسیار سالم و انرژی‌زا است. با خوردن میزان کمی از این روغن، این ماده مانند یک تونیک انرژی‌بخش عمل می‌کند که هیچ عارضه‌ی جانبی ندارد.

۲۴. از آب میوه‌های طبیعی استفاده کنید

با استفاده از آب میوه‌های طبیعی ویتامین‌ها و مواد مغذی مورد نیاز بدن خود را تامین کنید. مصرف آب میوه طبیعی:
• شما را در برابر بیماری‌های قلبی-عروقی، سرطان و بیماری‌های التهابی محافظت می‌کند.
• بدن انسان به خاطر قرار گرفتن در معرض مواد شیمیایی و آلودگی‌های محیطی ممکن است دچار آسیب های سلولی شود؛ آب میوه‌ی طبیعی، بدن ما را در برابر آسیب‌های سلولی محافظت می‌کند.

می‌توانید هر ماه با مصرف آب میوه‌ی تازه طی سه الی ده روز بدن خود را از آلودگی‌ها تصفیه کنید و دوباره سلامتی خود را باز یابید یا اینکه می‌توانید آب میوه را در برنامه غذایی روزانه‌ی خود بگنجانید.

۲۵. خواسته‌ها و آرزوهای خود را باور داشته باشید

ناپلئون هیل در کتاب “‌فکر کنید و ثروتمند شوید” می‌نویسد:

یک اصل مهم و اساسی در بدست آوردن ثروت، این است که باید خواسته‌ی خود را باور داشته باشید.

هیل در کتاب خود بیان می‌کند که باید خواسته‌ی خود را در ذهن تجسم کنید و باور داشته باشید که به آن دست پیدا خواهید کرد. او در کتابش می‌نویسد:

هر آنچه را که بتوانید در ذهن‌تان تصور کنید و به آن باور داشته باشید برای شما دست‌یافتنی خواهد بود.

اگر رویاهای خود را باور نداشته باشید، احتمال تحقق یافتن آن‌ها کم‌تر می‌شود. اما اگر باور داشته باشید که آرزوهای شما روزی به واقعیت تبدیل خواهند شد، کل هستی دست به دست هم می‌دهند تا شما به خواسته‌ی خود برسید.

بر طبق گفته‌های هیل در کتاب ‌”فکر کنید و ثروتمند شوید”:
• باور داشتن، نقطه‌ی شروع ثروتمند شدن است.
• باور داشتن، بنیان و شالوده‌ی تمام معجزات و رازهایی است که قوانین علمی توجیهی برای آن‌ها ندارد.
• ایمان و باور داشتن، تنها عاملی است که افکار یک ذهن عادی را به افکاری معنوی و متعالی مبدل می‌سازد.
• باور ذهنی انسان تنها عاملی است که نیروهای طبیعت را در جهت تحقق خواسته‌های او به حرکت در می‌آورد.
• وقتی باور انسان با دعا و نیایش آمیخته شود باعث ارتباط ما با یک قدرت برتر خواهد شد که تحقق خواسته‌هایمان را امکان‌پذیر می‌سازد.
شاید برای خیلی از ما، باور داشتن آرزوها و خواسته‌هایمان کار دشواری باشد؛ اما برای تمام کسانی که در زمینه‌ی تجارت و کسب و کار موفق بوده‌اند، باور داشتن آرزوهایشان یک رکن اساسی بوده که این افراد را به موفقیت رسانده است.

۲۶. انتظارات معقولی از خود داشته باشید و همواره نگران نتایج و پیامدها نباشید

تحقیقات نشان می‌دهند که اگر در حد توانایی‌هایتان از خودتان انتظار داشته باشید عملکرد خیلی بهتری خواهید داشت تا این‌که همواره انتظار داشته باشید که نتایج خاصی را بدست بیاورید. جاش کافمن در کتاب “the personal MBA” می‌نویسد:

زمانی که اهداف خود را مشخص می‌کنید باید بدانید که همه چیز تحت اختیار شما نیست و شما همواره بر روی نتایج کنترل ندارید؛ اما می‌توانید اقدامات و تلاش‌هایتان را مدیریت و کنترل نمایید.

انتظار بهترین عملکرد را از خود داشته باشید و خیلی نگران نتیجه‌ی کارها نباشید؛ خواهید دید که به طور طبیعی بازدهی و کارایی شما افزایش پیدا می‌کند و بهترین نتیجه‌ی ممکن را بدست خواهید آورد. به بیانی ساده تر، کاری را که درست است انجام بدهید به دنبال آن، نتایج و پیامد های آن کار را خواهید دید.

۲۷. هر روز حداقل یک ساعت بدون هیچ نگرانی و مشغله‌ی ذهنی به خودتان استراحت دهید و لذت ببرید

بسیاری از ما برای رسیدن به موفقیت، به کارمان اعتیاد پیدا کرده‌ایم و بدون هیچ استراحتی تمام زندگی خود را به کارمان اختصاص داده‌ایم. اما برای رسیدن به موفقیت، داشتن استراحت و آرامش ذهنی کاملا ضروری است. بدون استراحت کافی، کارایی شما کمتر از حالت عادی خواهد بود. درست مانند ورزش کردن؛ اگر شما طی ورزش و فعالیت بدنی وقفه‌های کوتاهی به خود استراحت ندهید نمی‌توانید به فعالیت خود ادامه دهید. بسیاری از افراد سعی می‌کنند به خودشان انگیزه بدهند و مدت طولانی‌تری همچنان به کار و فعالیت خود بپردازند؛ اما این روش در درازمدت جواب نمی‌دهد و شما را از پای در خواهد آورد.

۲۸. از کسانی که با آن‌ها بدرفتاری کرده‌اید، عذرخواهی کنید

همه‌ی ما در طول روز اشتباهاتی می‌کنیم و متاسفانه در اکثر اوقات مثل بچه‌ها رفتار می‌کنیم؛ فرافکنی می‌کنیم و اشتباهات خود را به گردن دیگران میاندازیم.

تحقیقات نشان می‌دهد افرادی که از دیگران صراحتا عذرخواهی نمی‌کنند استرس و نگرانی‌های بیشتری را تجربه می‌کنند.

شما در زندگی خود به احساسات فروخورده و انرژی‌های منفی نیازی ندارید؛ بنابراین سعی کنید اشتباهات خود را جبران کنید از دیگران عذرخواهی کنید، سپس قضیه را رها کنید. این‌که دیگران شما را ببخشند یا نبخشند چیزی نیست که در کنترل شما باشد.

۲۹. با پنج نفری که در زندگی شما الهام‌بخش هستند، ارتباط داشته باشید و این رابطه را حفظ کنید

جیم ران در مورد تاثیر افراد بر شخصیت می‌گوید:

پنج نفری که شما بیشتر وقت خود را با آن‌ها می‌گذرانید هر کدام بخشی از شخصیت شما را می‌سازند.

کسانی که شما اوقات خود را با آن‌ها می‌گذرانید مهم هستند. مهم‌تر از آن، نوع افرادی است که وقت خود را با آن‌ها می‌گذرانید. افرادی که اطراف شما هستند شخصیت شما را نشان می‌دهند. آیا دوستان شما افرادی هستند که باعث پیشرفت شما می‌شوند یا افرادی هستند که شما را از آنچه که هستید هم پایین‌تر می‌آورند؟ سخت‌کوش هستند یا تنبل؟ چه نوع تفکراتی دارند؟ سطح درآمدشان چقدر است؟ سطح سلامت جسمانی آن‌ها چگونه است؟

تمامی این موارد بر روی شما و زندگی‌تان تاثیرگذار هستند. یکی از سخت‌ترین و دردناک‌ترین تجربیات در دنیا این است که با کسانی که مدت‌های طولانی با آن‌ها دوست و هم‌صحبت بوده‌اید دیگر احساس راحتی نکنید. وقتی شما در زندگی پیشرفت می‌کنید و همچنان در پی رشد و پیشرفت بیشتر نیز هستید، کم‌کم شروع به یافتن دوستان جدیدی می‌کنید؛ بنابراین افراد جدیدی اطراف شما را می‌گیرند. هرگز اجازه ندهید که دوستان سطح پایین، شما را پایین نگه دارند و مانع پیشرفت شما باشند. دنبال دوستان جدید بگردید؛ اما کسانی را که روزگاری دوستان شما بوده‌اند رها نکنید و محبت خود را از آن‌ها دریغ نکنید.

۳۰. ده درصد از درآمدتان را پس انداز کنید

اگر ۱۰ درصد از حقوق ماهیانه‌ی خود را پس‌انداز کنید با ایجاد یک حساب‌ پس‌انداز می‌توانید بهترین سود ممکن را برای آینده‌ی خود بدست بیاورید. اگر خودتان را مجاب کنید تا ۱۰ درصد از هدایا و مزایای شغلی خود و ۱۰ درصد از درآمدهای جانبی خود را پس‌انداز نمایید به جای این‌که ۳۰ سال یک آپارتمان کوچک را اجاره کنید می‌توانید خانه‌ا‌ی کوچک بخرید.

نهایتا اگر نتوانید به جایگاه مالی مورد نظر خود دست پیدا کنید و نتوانید خانه‌ای برای خود تهیه نمایید حداقل می‌توانید شادتر زندگی کنید و بیشتر احساس خوشبختی کنید. پس‌انداز کردن یک اصل مهم در ایجاد ثروت است؛ ولی بیشتر افراد، تمام درآمد خود را خرج می‌کنند و حتی بالاتر از سطح توانایی مالی خود زندگی می‌کنند؛ بنابراین مقروض و بدهکار می‌شوند.

۳۱. ده درصد از درآمدتان را به دیگران ببخشید

ضرب‌المثلی هست که می‌گوید:

کسی که راحت‌تر می‌بخشد، ثروتمندتر می‌شود.

اکثر مردم سعی می‌کنند تا آنجایی که می‌توانند ثروت جمع کنند. به هر حال یک اصل طبیعی در ایجاد ثروت بخشندگی است. جو پولیش در مورد بخشندگی می‌گوید:

دنیا موهبت‌های خود را به افراد بخشنده ارزانی می‌کند و از افراد خسیس می‌گیرد.

۳۲. روزانه ۸ لیوان آب بنوشید

بخش عمده‌ای از بدن ما را آب تشکیل می‌دهد. اگر روزانه به اندازه‌ی کافی آب بخورید این کار باعث لاغر شدن و تناسب اندام شما می‌شود. نوشیدن آب به مقدار کافی همچنین باعث می‌شود که پوست شاداب‌تر و سالم‌تری داشته باشید. تاثیری که آب بر روی سلامتی انسان دارد مساله‌ای انکارناپذیر است؛ وقتی به اندازه ی کافی آب می‌نوشیم عملکرد مغزمان بهتر است و از هر لحاظ احساس بهتری داریم. اگر شما روزانه به اندازه‌ی کافی آب نمی‌خورید کار غیرعاقلانه‌ای انجام می‌دهید؛ بنابراین باید اولویت‌های زندگی خود را به طور جدی مورد بازنگری قرار دهید.

شیوه‌هایی که افراد سالم، شاد و موفق بر طبق آن زندگی می کنند – قسمت اول

رسیدن به موفقیت، سلامتی و یک زندگی شاد برای همه‌ی انسان‌ها خوشایند و خواستنی است. در مطلب پیش روی روش‌ها و توصیه‌های مفیدی برای رسیدن به این اهداف بیان خواهد شد با ما همراه باشید.

توصیه‌های بسیاری برای کسب موفقیت در عرصه‌های مختلف زندگی اجتماعی و کاری توسط افراد موفق در آن عرصه ارائه شده است. شاید پیروی از این روش‌ها و توصیه‌ها برای رسیدن به موفقیت کافی نباشد اما قطعا بهره‌مندی از آن‌ها برای شروع اثربخش خواهد بود.

۱. مصرف کافئین را کم کنید

بسیاری از افراد فکر میکنند با مصرف کافئین عملکرد خیلی بهتری دارند اما حقیقتا این‌طور نیست. با مصرف هر روزه کافئین، آن‌چنان به کافئین وابستگی پیدا می‌کنیم که با استفاده از نوشیدنی‌های کافئین‌دار فقط به عملکرد و حالت همیشگی خود باز می‌گردیم. بنابراین وقتی مصرف کافئین را متوقف می‌کنیم عملکرد ما از حالت عادی ضعیف‌تر می‌شود و در انجام کارهایمان ناتوان می‌شویم. آیا این سبک زندگی، احمقانه نیست؟

با خوردن غذای سالم، داشتن خواب کافی و ورزش کردن بدن ما به طور طبیعی انرژی بیشتری نسبت به زمان مصرف کافئین کسب می‌کند. بنابراین مصرف کافئین را متوقف کنید و ببینید که چه اتفاقی می‌افتد. به دلیل قطع مصرف کافئین شاید دچار سردردهایی شوید اما بعد از گذشت چند روز حس فوق‌العاده‌ای خواهید داشت.

 ۲. صبح، ظهر و شب مراقبه داشته باشید

در مصاحبه‌ی اخیری که در Genius Network Mastermind صورت گرفته است جو پولیش از تونی رابینز سوال می‌کند که برای تمرکز کردن، چه کاری انجام می‌دهد؟

جو سوال می‌کند:

آیا شما برای تمرکز کردن، به مراقبه می‌پردازید؟

تونی پاسخ می‌دهد:

  نمی دانم کاری که انجام می‌دهم مدیتیشن و مراقبه است یا نه، اما می‌دانم که ذهنم را پالایش می‌دهم.

تونی رابینز به جای مدیتیشن و مراقبه، هر روز صبح بر طبق عادت همیشگی چند نفس عمیق می‌کشد و با استفاده از تکنیک‌های تجسم و تصویرسازی ذهنی، به حالتی از تمرکز و پالایش ذهن دست می‌یابد. اما از مدیتیشن به عنوان وسیله‌ای برای رسیدن به تمرکز می‌توانیم استفاده کنیم. از هر روشی که استفاده می‌کنید، هدف این است که به تمرکز دست پیدا کنید.

دوست دارید امروزتان چطور باشد؟ در طی ۲۴ ساعت آینده، چه کارهایی برایتان بیشترین اهمیت دارند؟ مدیتیشن صبحگاهی را فراموش نکنید.
مدیتیشن‌‌های صبحگاهی انگیزه‌دهنده هستند و باعث می‌شوند که نتایج بهتری را به دست بیاوریم. مدیتیشن ظهرگاهی، راهبردی است و مدیتیشن شبانگاهی برای شما آموزش دهنده است.

۳. هر هفته یک کتاب بخوانید

افراد موفق همواره در پی یادگیری و آموزش هستند ولی افراد عادی در پی سرگرمی هستند. این یکی از ویژگی‌های افراد موفق است که هر هفته حداقل یک کتاب مطالعه می‌کنند.

به راحتی می‌توانیم هر هفته، فقط در طی رفت و آمد خود به دانشگاه یک کتاب صوتی را به طور کامل گوش کنیم. اگر هر روز صبح ۱۵ الی ۳۰ دقیقه از زمان خود را صرف مطالعه‌ی مطالب آموزنده نمایید تغییرات بزرگی را در زندگی خود شاهد خواهید بود.

مطالعه هر روزه باعث می‌شود که عملکرد بهتری داشته باشید. در دراز مدت خواهید دید که صدها کتاب را مطالعه کرده‌اید و در زمینه‌های مختلف معلوماتی کسب نموده‌اید. بنابراین دیدگاه‌های شما تغییر پیدا می‌کند و دنیا را طور دیگری خواهید دید. نگاه شما عمیق‌تر و موشکافانه‌تر خواهد شد و ارتباط بین موضوعات مختلف را بهتر درک خواهید کرد.

۴. از اتفاقات هر روز خود ۵ دقیقه، یادداشت روزانه بنویسید

این عادت، زندگی شما را متحول خواهد کرد. یادداشت‌های روزانه‌ی شما باعث می‌شود که:

• اتفاقات خاص زندگی خود را با جزئیات بنویسید.
• یادگیری خود را بالا ببرید.
• خلاقیت خود را بالا را ببرید.
• به عنوان یک درمانگر شخصی به شما کمک می‌کند تا احساسات و هیجانات خود را تخلیه کنید.
•به طور واضح و مشخص بدانید که چه آینده‌ای را می‌خواهید برای خود رقم بزنید.
• سریع‌تر بتوانید اهدافتان را در زندگی مشخص کنید.
• به خاطر داشته‌های خود شکرگزارتر از سابق باشید.
•مهارت نوشتاری شما بهبود پیدا کند.

برای دستیابی به موارد بالا فقط ۵ دقیقه یادداشت‌برداری روزانه کافی به نظر می‌رسد. گِرگ مک کوان مولف کتاب “ایسنشیالیزم” توصیه می‌کند که نوشتن شما کمتر از ۵ دقیقه طول بکشد وی معتقد است که یادداشت روزانه شما نهایتا باید چند جمله و یا چند پاراگراف کوتاه باشد، این مساله باعث می‌شود که احساس خستگی نکنید و یادداشت‌برداری روزانه‌تان را رها نکنید.

۵. با فردی ازدواج کنید که باعث رشد و تکامل شما می‌شود

در دهه اخیر، به موضوع تاثیر ازدواج مناسب در رسیدن به موفقیت و یا افزایش کارآیی افراد کمتر پرداخته شده است، اما بررسی‌های انجام شده توسط اقتصاددانان نشان می‌دهد که با در نظر گرفتن سن، میزان تحصیلات و سایر ویژگی‌های دموگرافیک، افراد متاهل ۱۰ تا ۵۰ درصد نسبت به افراد مجرد بازدهی بیشتری دارند.

وقتی متاهل هستید در زندگی اهداف والاتری دارید و همین مساله باعث می‌شود که بهره‌وری شما افزایش یابد. ازدواج بیش از هر کتاب یا سمیناری سبب رشد و تکامل شما می‌شود، زیرا معایب و نقاط ضعف شما را آشکار می‌کند و شما را در جهت بر طرف نمودن این معایب به چالش می‌کشد.

۶. از کارهایی که دوست دارید در طی زندگی خود انجام دهید، لیستی تهیه کنید و فعالانه تک تک آنها را به انجام برسانید

اکثر افراد به جای این‌که زندگی خود را بر مبنای خواسته‌ها و آرزوهایشان طرح‌ریزی کنند برعکس عمل می‌کنند و خواسته‌ها و آرزوهایشان را بر مبنای زندگی خود طرح‌ریزی می‌کنند. چه کارهایی را باید قبل از پایان زندگی به انجام برسانید؟

از همین امروز شروع کنید و زندگی خود را بر مبنای اهدافتان برنامه‌ریزی کنید. استفان کووی در کتاب “هفت عادت افراد کارآمد” بیان می‌کند که “باید در ذهنتان، از پایان آغاز کنید”، به عبارت دیگر باید در ذهن خود، پایان و مقصد را به روشنی تجسم نمایید سپس به سوی آن حرکت کنید.

۷. مصرف شکر را محدود کنید

اگر مصرف شکر را محدود کنید، تغییراتی بنیادین در ذهن شما صورت خواهد گرفت. مطالعات پی در پی نشان می‌دهند که شکر تصفیه شده نه تنها باعث چاقی می‌شود بلکه بر روی مغز انسان نیز اثر سوء دارد. بر طبق نظر دکتر ویلیام کودا مارتین شکر تصفیه شده سم مهلک است، زیرا در طی فرایند تصفیه تمامی مواد معدنی و ویتامین‌های آن از بین می‌رود و از این لحاظ هیچ ارزش غذایی ندارد. تحقیقات نشان می‌دهد که مصرف شکر تصفیه شده سبب بدخلقی، اضطراب، تصمیم‌های عجولانه و حتی کندذهنی می‌شود.

مانند کافئین، اگر شما مصرف شکر تصفیه شده را قطع کنید ممکن است دچار عوارض ناخوشایندی شوید. قطع ناگهانی مصرف شکر ممکن است باعث بروز سردردهای شدید گردد. اما درست مانند هر عادت خوبی که در شما شکل می‌گیرد، اثرات مثبت قطع مصرف شکر در دراز مدت خود را نشان خواهد داد. اگر از همین حالا به طور کامل مصرف شکر تصفیه شده را کنار بگذارید طی یک تا پنج سال آینده، وضعیت سلامتی شما چگونه خواهد بود؟ چه تغییرات مثبتی در وضعیت سلامت شما رخ خواهد داد؟

۸. هفته‌ای یک روز از مصرف هر نوع غذا و هر نوع نوشیدنی پرکالری اجتناب کنید

هفته‌ای یک روز اجتناب از مصرف غذا و نوشیدنی‌های پرکالری باعث می‌شود که شما سالم و قوی بمانید. خودداری از خوردن هر نوع غذا و نوشیدنی پرکالری باعث می‌شود که به سیستم گوارش خود استراحتی بدهید، در این صورت ارگان‌های بدن شما فرصت کافی دارند تا خود را بازسازی کنند و التیام بخشند.

اگر به طور منظم، یک روز در هفته این کار را انجام دهید:
• کارکرد سیستم گوارش شما بهبود پیدا می‌کند و ناراحتی‌های گوارشی التیام می‌یابد.
• قدرت ذهنی و توانایی تشخیص‌ شما افزایش پیدا می‌کند.
• قدرت و توانایی جسمی شما افزایش می‌یابد.
• مواد سمی از بدن زدوده می‌شود.
• قدرت بینایی شما بهبود می‌یابد.
• احساس تندرستی خواهید کرد.

مانند هر عادت دیگری با تمرین مداوم، مصرف غذای پرکالری برای شما آسان‌تر خواهد شد. این بهترین کاری است که سلامت شما را تضمین می‌کند. اجتناب از غذا خوردن یکی از آداب شناخته شده است که در هر مذهبی وجود دارد و سبب پالایش روح و تهذیب نفس می‌گردد. این شیوه را امتحان کنید و تاثیر شگفت‌آور آن را ببینید.

۹. بیست و چهار ساعت در هفته از اینترنت استفاده نکنید

برای افزایش بهره‌وری ذهنی نیز مانند مساله غذا خوردن نیازمند برخی مداخلات هستیم. یکی از کارهایی که می‌توان انجام داد پشت سر گذاشتن یک روز از هفته بدون اینترنت است. مساله کاملا واضح است، انسان موجودی است که ذاتا به چیزهایی که دوست دارد و از آن‌ها لذت می‌برد، اعتیاد پیدا می‌کند. ما به قهوه‌، شکر، اینترنت و هر چیز دیگری که برای ما خوشایند است اعتیاد پیدا می‌کنیم. البته همه‌ی این چیزها به خودی خود بد نیستند و با استفاده‌ی عاقلانه از آن‌ها می‌توانیم سطح زندگی و سلامت خود را ارتقا دهیم.

هدف این است که با اجتناب از اینترنت به مدت ۲۴ ساعت، به خودتان و همچنین کسانی که دوست‌شان دارید بیشتر توجه کنید و سعی کنید که با آن‌ها دوباره ارتباط برقرار کنید. توجه داشته باشید که تمرین اجتناب از اینترنت و غذا، نباید همزمان و در یک روز صورت بگیرد، وقتی می‌خواهید با اطرافیان ارتباط دوباره برقرار کنید، غذا خوردن با آن‌ها یکی از موثرترین روش‌هایی است که رشته‌های محبت و پیوند بین افراد را محکم‌تر می‌کند.

وقتی با اطرافیان خود ارتباط برقرار می‌کنید و تمام توجه خود را به آن ها معطوف می‌نمایید از دیدن این‌که چقدر با آن‌ها تفاهم و نقطه‌ی اشتراک دارید، شگفت‌زده خواهید شد. برای افرادی که به اینترنت اعتیاد دارند شاید در ابتدای کار، سخت باشد که بدون این‌که هر چند دقیقه یک بار به صفحه‌ی تلفن همراه خود نگاه کنند، یک ارتباط و گفتگوی واقعی با اطرافیان خود داشته باشند.

۱۰. مدام در پی اخبار جهان در رسانه‌ها و یا خواندن روزنامه‌ها نباشید

اگرچه تعداد جنگ‌ها و مرگ و میر ناشی از جنگ، در جهان کاهش پیدا کرده است و ما خیلی در اخبار تلویزیون و یا در جراید شاهد خبرهایی در مورد جنگ‌های گسترده نیستیم، اما خروجی این رسانه‌ها یک چیز است و همه‌ آن‌ها یک چیز را در دستور کار خود قرار داده‌اند. رسانه‌ها مسائل را خیلی بزرگ می‌کنند سپس با عادی و پیش پا افتاده جلوه دادن آن‌ها، موجب ترس و وحشت مردم می‌شوند و اگر این کار را نکنند تعداد مخاطبان آن‌ها کاهش پیدا می‌کند. پیتر دیامندیس یکی از متخصصان در زمینه‌ی نوآوری و کارآفرینی در این مورد می‌گوید:

  من اخبار تلویزیون را تماشا نمی‌کنم اطلاع از این اخبار برای من چندان فایده‌ای ندارد.

۱۱. کاری را که از آن وحشت دارید، هر روز انجام دهید

بنابر گفته‌ی تیم فریس: 

میزان موفقیت هر فرد در زندگی معمولا با تعداد کارهای سخت و ناراحت کننده‌ای که فرد مایل است آنها را انجام دهد، سنجیده می‌شود.

اما شما نباید همیشه در حال جنگ و مقابله با ترس‌های خود باشید. در حقیقت، می‌توانید ۹۹ درصد از زمان، همان فرد ترسویی باشید که هستید. فقط نیاز است که ۲۰ ثانیه در زمانی که لازم است فرد شجاعی باشید و ترس خود را کنار بگذارید. اگر بتوانید شجاعانه به مدت ۲۰ ثانیه بر ترس خود غلبه کنید هر روز بدون این‌که خودتان آگاهی داشته باشید در موقعیت‌ها و شرایطی قرار می‌گیرید که از نظر اقتصادی و اجتماعی زندگی شما را متحول خواهد کرد.

بنابراین سوالی را که از پرسیدن آن وحشت دارید، بپرسید. نظری را که از ابراز آن وحشت دارید، بیان کنید. بر ترس خود غلبه کنید و هر کاری را که فکر می‌کنید لازم است انجام دهید. خود اتفاقات به اندازه‌ی پیش‌بینی‌هایی که از آن‌ها در ذهن خود داریم سخت و ناگوار نیستند پس کاری را که از انجام آن وحشت دارید به انجام برسانید و این اضطراب و کشمش درونی را خاتمه دهید.

در اکثر موارد، ترس‌های شما بی‌پایه و اساس هستند. بنابر نظر سث گودین منطقه امن ما و منطقه آرامش خاطر ما یکی نیستند و با هم فرق دارند. به‌طور مثال اگر شما از تلفن کردن به فرد خاصی ترس دارید، اگر تلفن را بردارید و با او صحبت کنید با این تلفن کردن، شما از منطقه‌ی امن خود خارج نشده‌اید و از نظر روانشناختی همچنان احساس امنیت می‌کنید. بنابراین اکثر چیزهایی که بیرون از منطقه آرامش شما قرار دارند لزوما امنیت روانی شما را به خطر نمی‌اندازند. به عبارت دیگر وقتی شما از منطقه آرامش خود خارج می‌شوید این بدان معنا نیست که از منطقه امن خود نیز خارج شده‌اید.

۱۲. به دیگران محبت کنید

از خود سوال کنید: “آیا امروز کار خوبی انجام داده‌ام؟ آیا به کسی کمک کرده‌ام؟ آیا کسی را خوشحال کرده‌ام؟” اگر جواب منفی است پس آن روز شکست خورده‌اید.

دیل لامارتین تومپسن می‌گوید:

 اگر ما آنقدر مشغول و گرفتار خودمان هستیم که نمی‌توانیم به دیگران کمک کنیم، از هدف اصلی زندگی دور افتاده‌ایم.

کمک کردن به دیگران یکی از بزرگ‌ترین لذت‌های زندگی انسان است. کمک کردن به دیگران ما را با تمام جنبه‌های وجودی‌مان آشنا می‌کند و باعث می‌شود ارتباط عمیق‌تری با دیگران داشته باشیم. توماس مانسون در این مورد می‌گوید:

اجازه ندهید حل مشکلات زندگی شما با اهمیت‌تر از محبت و عشق ورزیدن شما به دیگران شود.

 ۱۳. شب زود به رختخواب بروید

تحقیقات نشان می‌دهد که دانش‌آموزانی که زود به رختخواب می‌روند و صبح نیز زود از خواب بیدار می‌شوند دانش‌آموزان موفق‌تری هستند. کریستف رندلر از دانشگاه هاروارد در این زمینه می‌گوید:

افرادی که شب زود به رختخواب می‌روند و صبح زود از خواب بیدار می‌شوند کارآمد‌تر هستند و نسبت به بقیه‌ی افراد، مشکلات را بهتر پیش‌بینی می‌کنند و بهتر از دیگران از پس مسائل و مشکلات زندگی بر می‌آیند. بنابراین این افراد در زندگی شخصی و حرفه‌ای خود موفق‌تر عمل می‌کنند.

زود به رختخواب رفتن مزایای دیگری نیز دارد که به آن ها اشاره می‌شود:
• بهتر می‌توانید برای کارهای خود برنامه‌ریزی کنید.
• باعث بهبود سلامت عمومی بدن می‌شود.
• خواب بهتری خواهید داشت.
• باعث خوش‌بینی، رضایت‌مندی بیشتر از زندگی و دقت در انجام کارها می‌شود.

باید به خودتان بها بدهید، پس از بیدار شدن از خواب، اول به کارهای شخصی خودتان برسید. می‌توانید ورزش کنید، مطالب الهام‌بخشی را مطالعه و یا گوش کنید و یا در دفتر یادداشت روزانه‌ی خود مطالبی را بنویسید. تاثیر مثبت این نوع از فعالیت‌های صبح‌گاهی خیلی قوی‌تر از تاثیر یک فنجان قهوه است.

۱۴. حداقل ۷ ساعت خواب شبانه داشته باشید

باید قبول کنیم که خواب شبانه به اندازه‌ی خوردن و آشامیدن اهمیت دارد. با وجود این، میلیون‌ها نفر دچار کم‌خوابی هستند و به دلیل این کم‌خوابی مشکلاتی را تجربه می‌کنند. بررسی سازمان ملی خواب امریکا نشان می‌دهد که حداقل ۴۰ میلیون نفر دچار اختلالات خواب هستند. این بررسی‌ها نشان می‌دهد که ۶۰ درصد بزرگسالان و ۷۰ درصد کودکان چند شب در هفته دچار بی‌خوابی می‌شوند، همچنین بیش از ۴۰ درصد از بزرگسالان در طی روز دچار خواب‌آلودگی شدید می‌شوند و این مشکل حداقل چند روز از ماه، فعالیت‌های روزانه‌ی آن‌ها را مختل می‌نماید. ۲۰ درصد افراد هم گزارش کرده‌اند که چند روز در هفته دچار مشکل خواب‌آلودگی می‌شوند.

محققان داشتن خواب کافی را با موارد زیر مرتبط می‌دانند:
• داشتن حافظه‌ی قوی‌تر
• زندگی طولانی
• کاهش خشم و عصبانیت
• افزایش قدرت خلاقیت
• افزایش دقت و تمرکز
• استرس کمتر
• کاهش وابستگی به کافئین
• کاهش تصادفات و حوادث حین کار
• کاهش علائم افسردگی

۱۵. دوش آب سرد بگیرید

دوش آب سرد باعث سلامت ذهن و جسم انسان می‌شود زیرا با ایجاد تغییرات طولانی‌مدت در سیستم ایمنی، گردش خون و دستگاه گوارش، کیفیت زندگی شما را بالاتر می‌برد و با افزایش سوخت و ساز بدن، در کاهش وزن نیز موثر است. مطالعات نشان می‌دهد که گرفتن دوش آب سرد به‌طور منظم علائم افسردگی را کاهش می‌دهد زیرا باعث ترشح موادی در مغز می‌شود که خلق انسان را بهبود می‌بخشند.

در حین دوش گرفتن اگر به آرامی نفس بکشید این کار سبب آرامش یافتن شما می‌شود و احساس نشاط و سرزندگی بیشتری می‌کنید. ایده‌های نویی به ذهنتان می‌آید و برای رسیدن به اهداف خود انگیزه پیدا می‌کنید. فراموش نکنید که دوش آب سرد در افرادی که به سرمای آب حساس هستند ممکن است باعث افت فشار خون و حالت سنکوپ شود.

۱۶. به درخواست‌ها، موقعیت‌ها و کارهایی که به نفع شما نسیتند “نه” بگویید

به همه کس و همه چیز “بله” نگویید. ۲۰ ثانیه شجاعتی که باید در طی روز داشته باشید شامل این “نه” گفتن‌ها نیز می‌باشد. بعضی موقعیت‌ها وجود دارند که شما دقیقا نمی‌دانید در آن‌ها باید بله بگویید یا نه بگویید، عموما شما نمی‌توانید در چنین مواقعی قاطعانه “نه” بگویید چون ممکن است شرایط پیرامون شما باعث شود که شما اشتباها با چیزی موافقت کنید و یا این‌که قدرت “نه” گفتن را پیدا نکنید.

اما در شرایطی که دقیقا می‌دانید چه می‌خواهید و چه چیزی به نفع شما است، این شجاعت و آینده نگری را خواهید داشت که حتی به موقعیت‌هایی که عالی به نظر می‌رسند “نه” بگویید، زیرا نهایتا از نظر شما این موقعیت‌ها، موانعی هستند که شما را از آنچه که می‌خواهید دور می‌کنند. جیم کالینز در کتاب “از خوب به عالی” می‌نویسد:

 اگر موقعیتی که فقط یک بار در زندگی برای شما پیش می‌آید، آن چیزی نباشد که شما می‌خواهید، آن موقعیت، موقعیت خوبی نیست.

شما کدام یک از موارد گفته شده را در زندگی خود رعایت می‌کنید؟ در قسمت‌های آینده به توصیه‌های بیشتری در مورد زندگی سالم و موفق پرداخته خواهد شد.

منبع: زومیت