یادگیری برنامهنویسی اندروید و تولید اپلیکیشنهای موردنظر شما کار سادهای نیست، به ویژه اینکه هیچ دانشی از برنامهنویسی نداشته باشید. اما گوگل قصد دارد با هموار کردن مسیر آموزش، برنامهنویسی اپلیکیشنهای اندرویدی را به کاربران مبتدی یاد دهد. با ما همراه باشید.
افراد زیادی هستند که به برنامهنویسی و به ویژه تولید اپلیکیشنهای اندرویدی علاقه دارند تا بتوانند برای خود درآمدی را رقم بزنند. اما یادگیری برنامهنویسی به خصوص برای کاربران مبتدی اصلا ساده نیست و باید دنبال کلاس یا فایلهای آموزشی بگردید. اما گوگل تصمیم گرفته راهی ساده و بهتر را پیش پای شما بگذارد. این کمپانی با معرفی دورهی بدون مدرک اصول اندروید (هفتهی اول رایگان است) در Udacity تصمیم دارد از متخصصان خود برای نوشتن اپلیکیشنهای سادهی اندرویدی استفاده کند و نیازی نیست نسبت به کدنویسی دانش قبلی داشته باشید.
این دورهی آنلاین به شما کمک میکند تا به اندازهی کافی با اندروید استودیو آشنا شده و بتوانید در زمان موردنظر برنامهی خود را به اتمام برسانید. قرار نیست اپلیکیشنی در حد اینستاگرام تولید کنید ولی میتوانید در برنامهنویسی اندروید به سطح خوبی برسید.
در صورت نیاز میتوانید با پرداخت هزینه از آموزشهای بیشتر و مشورتهای شغلی بهرهمند شوید و گوگل شما را تشویق میکند اگر قصد دارید به عنوان یک توسعهدهنده فعالیت کنید، در دورهی بدون مدرک برنامهنویسی اندروید مبتنی بر فرصتهای شغلی نیز شرکت کنید. اگر جزو ۵۰ نفر برتری باشید که دورهی پایه را با موفقیت به پایان میرساند، آنگاه گوگل به شما گواهی پایان دوره را اهدا میکند.
با اینکه تولیدکنندگان سیستمعاملها، ابزارهای مختلفی را برای شروع کار برنامهنویسی و تولید اپلیکیشن در اختیار کاربران قرار میدهند ولی کمتر پیش میآید که نحوهی استفاده و آموزش این ابزارها را برای افراد مبتدی منتشر کنند.
با توجه به اینکه میدانیم اپل نیز تصمیم گرفته به افراد مبتدی و کودکان برنامهنویسی را بیاموزد، نظر شما دربارهی اقدام گوگل چیست؟
به نظر میرسد موضوع استفاده از انرژی خورشیدی تا حدی اهمیت دارد که برندی چون اپل نیز قصد دارد با تاسیس زیرمجموعهی جدید خود اقدام به فروش انرژی خورشیدی کند. با ما همراه باشید.
اپل عرضهی محصولی جدید به نام انرژی خورشیدی را در دستور کار خود قرار داده که با تمام محصولات معرفی شده از سوی کوپرتینونشینها تفاوت دارد. به نظر میرسد استفاده از انرژی خورشیدی تا حدی اهمیت پیدا کرده که اپل نیز قصد دارد با تاسیس یک شرکت تابعه به نام Apple Energy LLC، مازاد انرژی خورشیدی به دست آمده از مقر این کمپانی در کوپرتینو و نوادا را به فروش برساند.
آنگونه که وبسایت ورج گفته، جدیدترین گزارش منتشر شدهی اپل از مسئولیتهای محیط زیستی این کمپانی نشان میدهد اپل به تنهایی میتواند ۹۳ درصد از انرژی موردنیاز خود در سراسر دنیا را تولید کند. به همین دلیل اپل قصد دارد با گسترش مقرهای خود پروژههای جدیدی چون ایستگاههای شارژ را برای اپلکار فراهم کند.
وبسایت ۹to5mac براساس اسناد به دست آمده از Federal Energy Regulatory Commission اعلام کرده اپل میتواند با نرخ بازار انرژی خود را بفروشد و از آنجایی که اپل هیچگاه به عنوان یک کمپانی بزرگ در زمینهی انرژی مطرح نبوده، طبیعتا قیمت انرژی الکتریکی نیز افزایش نخواهد یافت. در حالی که به نظر میرسد کوپرتینوییها قصد دارند انرژی مازاد خود را بهطور مستقیم برای منازل یا صاحبان تجارت عرضهکنند، بسیاری از کمپانیها مازاد انرژی خود را برای استفاده در کمپانیها و کارخانهها به کار میگیرند.
به نظر میرسد با توجه به اخذ مجوز از FERC، اپل دو ماه پس از ۶ ژوئن میتواند کار تاسیس LLC را آغاز کند.
استیو جابز، یکی از تاثیرگذارترین افراد در حوزهی فناوری بود. او همان کسی است که مک، آیفون، آیپاد و آیپد را به جهانیان معرفی کرد. شرکت اپل هنگام بازگشت جابز در شرف ورشکستگی بود، اما به لطف تدابیر هوشمندانهی او، این کمپانی حالا باارزشترین کمپانی تاریخ تجارت جهان است. با ما همراه باشید تا به ۷ درس بسیار مهمی که میتوان از استیو جابز گرفت، بپردازیم.
زندگی همهی ما غرق در رسانه، فناوری و تبلیغات است. اما استیوجابز اینگونه نبود. سراسر زندگی وی مملو از خلاقیت، ابتکار و وسواسی عجیب برای رسیدن به کمال بود. برای عاشقان طراحی و مهندسی، حوزهای وجود ندارد که به آن علاقه داشته باشند و اپل به آن وارد نشده یا حداقل بر آن تاثیری نگذاشته نباشد.
وقتی که یک وسیلهی گرانقیمت مثلا یک ریموت جدید برای خودروی جدیدم میخرم، به این فکر میکنم که واقعا چرا هیچ چیپ پردازشی و قابل برنامهریزی در آن وجود ندارد و نرمافزار آن باید تا ابد روی نسخهی ۱.۰ باقی بماند؟ با مرور این افکار عصبانی میشوم و به این فکر میکنم که چهطور اپل از پس کارهای جالب چند سال اخیر خود برآمده است؟ وقتی به اپلیکیشنهای برخی روزنامهها و نشریات نگاه میکنم هم همین حس عصبانیت را دارم. گویی تمام آنها فاقد تفکری نظاممند به خصوص در بخش طراحی خود هستند.
سالها است که هر چیزی را در مورد اپل مطالعه میکنم. البته به عنوان یک نویسندهی فناوری، اپل را خستهکنندهترین کمپانی برای دنبال کردن میدانم. همیشه جزییات فوقالعاده کمی از محصولات این شرکت به بیرون درز پیدا میکند. همه چیز در اپل پشت درهای بسته اتفاق میافتد و رازداری با تار و پود این شرکت درآمیخته است. در اپل حتی به مدارک دانشگاهی سطح بالا نیز توجه چندانی نمیشود.
چرخش بیسابقهی این کمپانی و تبدیل شدن آن به باارزشترین کمپانی جهان چیزی نیست که تصادفی اتفاق افتاده باشد. ریشههای این موفقیت را باید در استیو جابز و ایدههایش جستجو کرد. شگفتیهایی که در اپل وجود دارند بسیارند. از استفاده از شیشه به جای پلاستیک ارزانقیمت در مکبوک گرفته تا صندوقی رویایی حاوی ۲۰۰ میلیارد دلار پول نقد برای روزهای سخت پس از جابز. ۷ درسی که از استیو جابز میتوان گرفت از این قرار است:
تمرکز
اپل شرکتی ۶۰۰ میلیارد دلاری با شمار کمی محصول است. پنج دستهی اصلی محصول در این کمپانی وجود دارد که عبارتند از کامپیوترها، تبلتها، تلفنهای همراه هوشمند، پخشکنندههای موسیقی و ساعت هوشمند. تمامی این محصولات در کمتر از ۳۰ خط تولید مختلف ساخته میشوند. جابز معتقد بود که تمرکز به معنای نه گفتن است. اپل همیشه این توانایی را داشته است تا به بازارهای جدید وارد شود، اما به جای این کار، مدیران اپل تصمیم گرفتهاند که روی حوزههای کاری کنونی خود تمرکز کرده و بهترین باشند. برای مثال هماکنون آیفونها تنها در دو سایز و با بهرهگیری از پردازنده، حافظهی رم، کیفیت بدنه و حافظهی داخلی یکسانی روانهی بازار میشوند، در حالی که کمپانیهای رقیب اپل، همه ساله دهها مدل گوشی را در اندازههای مختلف به بازار میفرستند. اپل تنها براساس دستورالعملهای کیفیت محور خود جلو میرود و به حرف هیچ منتقد یا حتی کاربری توجه چندانی نمیکند.
خلاقیت طراحی
در حقیقت، مهندس بودن به استیو جابز کمک چندانی در طراحی نکرد. چرا که برخلاف یک مهندس که دقیق است و با اندازهها سر و کار دارد، جابز بیشتر تمرکزش روی زیباییشناسی بود. او در این مورد میگوید:
برخی افراد تصور میکنند که طراحی تنها در این خلاصه میشود که یک محصول چگونه به نظر میرسد، اما اگر کمی عمیقتر فکر کنید متوجه میشوید که طراحی به معنای این است که دستگاه مورد نظر چگونه کار میکند. خلاقیت تنها متصل کردن چیزها به یکدیگر است. وقتی از افراد خلاق بپرسید که چگونه چیزی را ساختند، کمی دستپاچه میشوند، چون در حقیقت آنها آن را نساختند، بلکه تنها با دید دقیقشان چیزی را مشاهده کردند که دیگران نمیتوانند. پس از مدتی آن چیز جدید برایشان کاملا واضح و بدیهی به نظر میرسد، چون آنها توانایی ایجاد ارتباط بین تجارب مختلف خود را دارند و میتوانند با این کار، چیزهای جدید خلق کنند.
توجه وسواسگونه به جزییات
ویا گاندورتا، یکی از مدیران گوگل میگوید:
یک روز صبح تماسی از استیو جابز دریافت کردم. جابز به من گفت که مدتی یک نقص بسیار کوچک در رندر شدن تصویر لوگوی گوگل در آیفون وجود داشته است و بابت آن از من عذرخواهی کرد.
استیو جابز به شکل بسیار وسواسی به جزییات اهمیت میداد و میخواست دستگاه مورد نظر، تا جای ممکن بینقص باشد. او میگفت:
سعی کنید همیشه معیار کیفیت باشید. بسیاری از مردم در محیطی که از آن انتظار کمال میرود قابل استفاده نیستند.
وقتی که به اکوسیستم اپل نگاه میکنید، هیچ نقطهی اشتباهی که جدا از کل محیط باشد به چشمتان نخواهد خورد. نگاهی که در ردههای بالای این کمپانی جریان دارد، بدون کاهش دقت و شدت تا پایینترین جزء این شرکت نیز ادامه دارد. آدام لشینکسی در توضیح این که «اپل چگونه کار میکند» میگوید:
جابز به تنهایی همان چسبی است که این رویکرد را سر هم میکند. روشهای او، سازمانی را پدید آوردهاند که افکار او را به بارزترین شکل ممکن بروز میدهد. خیلی مهم است. جابز سالها است که دیگر خودش درگیر اپل نیست.
یک کارمند محلی اپل در این مورد میگوید:
شما میتوانید از تمام افراد شاغل در اپل بپرسید جابز چه میخواهد. بدون شک بیش از ۹۰ درصد آنها پاسخ درست را به شما خواهند داد، حتی اگر در عمرشان هرگز استیو جابز را از نزدیک ملاقات نکرده باشند.
مسئولیت پذیری
مسئولیتپذیری یکی از کلیدیترین ویژگیهای موجود در ردههای بالای مدیریتی کمپانی اپل و سنگ بنای مدیریت این شرکت است. در ردههای فردی نیز مسئولیتپذیری هم در قبال موفقیت و هم در قبال شکست، در تمامی کارکنان اپل وجود دارد، چرا که اگر اینگونه نبود، در این کمپانی دوام نمیآوردند. جابز در این مورد میگوید:
آیا میدانید ما در اپل چند کمیته داریم؟ صفر! ما در اپل هیچ کمیتهای نداریم. کمپانی ما دقیقا مثل یک استارتاپ است. در حقیقت ما بزرگترین استارتاپ روی سیاره زمین هستیم که هر هفته یک بار و به مدت ۳ ساعت یکدیگر را ملاقات کرده و در مورد آنچه که مشغول انجامش هستیم صحبت میکنیم. یک تیم عظیم کاری نیز در راس کمپانی قرار دارد که کار گروهی را فیلتر کرده و به خارج از شرکت هدایت میکند.
جابز همیشه میگفت تو باید به وسیلهی ایدههایت به جلو رانده شوی، نه به وسیلهی مدیران بالادست و سلسله مراتب.
بازاریابی
هنگامی که یک مجلهی معروف در سال ۱۹۸۵ با استیوجابز مصاحبه کرد، سخن جالبی از او در مورد مکینتاش ضبط شد. جابز گفت:
ما مک را برای خودمان ساختیم. ما افرادی هستیم که باید این پروژه را در صورت شکست یا موفقیت آن قضاوت میکردیم. ما نمیخواستیم بیرون از شرکت رفته و به بازاریابی بپردازیم. فقط میخواستیم بهترین چیزی را که میتوانیم، بسازیم.
۱۲ سال بعد و در سال ۱۹۹۷، او یکی از معروفترین سخنانش را گفت:
بسیاری از اوقات، مردم نمیدانند که چه میخواهند و این شما هستید که باید آنچه را که لازم دارند به آنها بدهید.
پس از این برای هر محصولی که در اپل تولید شده، بازاریابی بسیار گسترده و تحقیقاتی عظیم در مورد انتخاب مشتریان صورت گرفته است. در واقع بسیاری از سازندگان، پیش از ارائهی یک محصول، تحقیقاتی را در راستای بازاریابی انجام داده و با آنالیز دادههای به دست آمده، روی گروههای خاصی تمرکز میکنند.
پول
اپل باارزشترین برند جهان، بزرگترین کمپانی تاریخ تجارت بشر و ثروتمندترین کمپانی حال حاضر جهان است. این شرکت عظیم ۶۰۰ میلیارد دلاری، بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار پول نقد در حسابهای خود دارد. هر بار که تصمیمی در این شرکت بزرگ گرفته میشود، تمام تمرکز افراد بر این است که چگونه عمل کنند تا بیشترین سود ممکن عاید شرکت شود. مدیریت اپل اگر دستگاهی را حتی اندکی ناکارآمد یا ناقص تشخیص دهد، کوچکترین ترسی از رد کردن و باز فرستادن آن به مرحلهی طراحی روی کاغذ ندارد، چرا که مهمترین هدف در این شرکت (و البته سایر کمپانیهای بزرگ دنیا) کسب سود بیشتر است و هیچ چیز نباید موجب شود که این شرکت حتی ذرهای در رسیدن به اهدافش باز بماند. در کمپانی اپل، پول به عنوان سلاحی استراتژیک استفاده میشود. این کمپانی میلیاردها دلار را صرف افزایش ظرفیت تولید و تامین قطعات میکند تا فشار بیشتری را بر رقبای خود وارد کند.
استیو جابز میگفت:
سوابق ما نشان میدهد که با استفاده از پول نقدمان میتوانیم بسیار قدرتمند ظاهر شویم. ما اجازه نمیدهیم این میزان پول، ما را به کارهای ابلهانه وادار کند. ما پولمان را نگه میداریم، چون بدون شک، در آینده، یک یا چند فرصت استراتژیک برای ما وجود خواهد داشت (و آن موقع است که ما به ذخایر پولمان نیاز داریم.)
میراث
تعداد بسیار کمی کمپانی در جهان وجود دارند که چنین پروسهی نظاممندی را برای انتقال هستهی اصلی تفکرات و DNA خود در پیش گرفتهاند تا از فراموش شدن یا حتی ایجاد کوچکترین تغییری در آن جلوگیری کنند. برای انجام این کار، جابز به سراغ بااستعدادترین فرد رفت. Joel Podolny که در آن زمان، رییس دانشکدهی مدیریت دانشگاه ییل بود. او شغل خود را رها کرد تا در اپل و در برنامهای کاملا مخفیانه موسوم به دانشگاه اپل مشغول به کار شود. هدف یک چیز بود: کاشتن تفکرات خاص در اپل تا ابد!
یک نویسندهی آمریکایی حوزهی فناوری میگوید:
درسهای کمپانی اپل برای من بسیار حساس و مهم بودهاند و کاربرد آنها را در جاهای بسیاری دیدهام. مثلا به یاد دارم که مدتی مشغول کار برای یک شرکت نروژی بودم که سرمایهگذاری بسیار کلانی روی استفاده از تجارب دیگران میکرد. همین تمایل مدیریت شرکت به درک موفقیتها و شکستهای سایر کمپانیها و علل وقوع آن، نقش مهمی در پیشرفت آن ایفا کرد. از طرفی به عنوان فردی که نویسندگی و تجارت رسانه را دوست دارد، همیشه به فکر موج بیسابقهی تجارت اخبار هستم که از شیوههای وخیم و سوال برانگیز مدیریت رنج میبرد. من معتقدم که در چنین شرایطی، کمپانیهای خبری میتوانند با تعیین و شناخت DNA اصلی خود، مواردی را که موجب تقویت آن میشود پیدا کرده، ساختارهای آینده را روی آن تشکیل داده و به این مشکلات پایان دهند. در چنین مواردی اپل بهترین الگو است.
با گسترش روزافزون اینترنت، نیاز بهدیتاسنترهای بزرگ هر روز بیشتر احساس شده و کمپانیهای بزرگ اینترنتی و کامپیوتری به ساخت دیتاسنترهای بزرگتر ترغیب میشوند. در ساخت دیتاسنترها، مهمترین مساله، امنیت ساختمانی آنهاست. با این وجود شرکتها به زیبابودن طرح معماری ساختمانهای خود نیز اهمیت زیادی قائل میشوند.
اما موضوعی که ما در این مطلب به آن میپردازیم، میزان پاک بودن این دیتاسنترها، به لحاظ تاثیرات زیست محیطی است. در عکسهای پیش رو، ۱۰ دیتاسنتر پاک، بزرگ و زیبای جهان را به شما معرفی میکنیم.
در ادامه با ما همراه باشید.
دیتاسنتر پکن دیجیتال، پکن، چین
این دیتاسنتر در سال ۲۰۰۸ و قبل از شروع بازیهای المپیک پکن ساخته شده که طراحی آن توسط استودیوی معماری پی-ژی انجام شد. این ساختمان علاوه براینکه به عنوان دیتاسنتر فعال است، در بازیهای المپیک مدیریت مسائل فنی و تکنیکی بازیها نیز در آن انجام میشد.
غیر از قدرت پردازش بالای اطلاعات در این مرکز، طراحی زیبای آن بسیار قابل توجه است. شکافهای روی دیوار آن که با نور روشن شده است، طرحی مشابه بارکد را تداعی میکند. ایده طراحی این ساختمان بر مبنای «المپیک سبز» بوده و به همین دلیل، لامپهای بکار رفته در آن از نوعی LED میباشد که ۶۰ درصد لامپهای معمولی انرژی مصرف میکنند. علاوه بر این دیوارههای شیشهای ویژه این ساختمان، از نفوذ حرارت به داخل جلوگیری کرده و مانع از هدر رفتن انرژی سرمایشی و البته گرمایشی میشوند. پس از اتمام بازیهای المپیک ۲۰۰۸، این ساختمان علاوه بر کاربری دیتاسنتر خود، به موزه فناوریهای مدرن تبدیل شد.
دیتاسنتر اپل، مایدن، کارولینای شمالی، ایالات متحده
اپل مدعیاست همواره به دنبال کاهش مصرف انرژی و همچنین کاهش تاثیرات منفی زیست محیطی در ادارات و ساختمانهای خود بوده است. براساس گزارشها، در سال ۲۰۱۳، ۱۰۰ درصد دیتاسنترهای اپل و همچنین ادارات آن، با انرژیهای تجدیدپذیر فعالیت میکنند.
این شرکت در حال حاضر به دنبال ایجاد شرایطی است تا نسبت به انرژی الکتریکی بینیاز شده و به خودکفایی برسد. اطراف دیتاسنتر مایدن، از چهارصدهزار مترمربع پنلهای انرژی خورشیدی پوشیده شده است. این پنلها قادر به تولید سالیانه ۴۲ میلیون کیلووات ساعت انرژی الکتریکی هستند. این مقدار پاسخگوی ۶۰ درصد از مصارف این دیتاسنتر بوده و مابقی آن از طریق نیروگاههای نزدیک این دیتاسنتر تامین میشود.
دیتاسنتر سیتی گراپ، فرانکفورت، آلمان
در سال ۲۰۰۸، وقتی دیتاسنتر سیتیگراپ در فرانکفورت افتتاح شد، به سبزترین دیتاسنتر دنیا مشهور شد. این دیتاسنتر اولین ساختمان در آلمان است که موفق به اخذ گواهی بینالمللی LEED شده است. این به این معنی است که این ساختمان به صورت کاملاً کارآمد از انرژی، آب، نور و هوا استفاده میکند، در حالی که محیطی کاملاً سالم را برای کارکنان خود نیز مهیا میکند و همچنین تاثیرات منفی زیست محیطی خود را به حداقل رسانده است.
در کنار اینها، این دیتاسنتر از طراحی بسیار زیبایی نیز بهرهمند است. یکی از دیوارهای این ساختمان پوشیده از چمن است که علاوه بر زیبایی آن، محیطی آرام برای استراحت کوتاه کارکنان خود فراهم کرده است.
دیتاسنتر تلههاوس وست، لندن، انگلستان
فعالیت اصلی این دیتاسنتر، اجاره ظرفیتهای سرورهای خود به شرکتهای دیگر است. با وجود اینکه تلههاوس به دلیل امنیت بالای اطلاعات و اعتماد بسیاری که ایجاد کرده است شهرت فراوانی دارد، اما دلیل وجود این دیتاسنتر در این لیست، نحوه استفاده از انرژی در آن است.
اطراف تلههاوس، هیچ نیروگاه خورشیدی و یا بادی برای خرید انرژی الکتریکی نیست. اما مدیران کمپانی با انتقال برق نیروگاههای خورشیدی و بادی و اتصال آن به ساختمان خود، از سال ۲۰۱۱، ۱۰۰ درصد انرژی خود را از طریق انرژیهای تجدید شده و ذخیره شده بدست آوردهاند. اکنون تمام تجهیزات این دیتاسنتر به وسیله انرژی بهدست آمده توسط نیروگاههای خورشیدی و بادی فعالیت میکنند.
دیتاسنتر تلفونیکا، آلکالا دو هنارس، اسپانیا
در آلکالای اسپانیا و در زمینی به اندازه ۸ زمین فوتبال، که متعلق به تلفونیکا؛ بزرگترین شرکت ارتباطی اسپانیاست، دیتاسنتری بزرگ جهت خدمات ابر برای کاربران اسپانیا، انگلستان و آلمان ساخته شده است.
سرورهای این دیتاسنتر دهها کیلومتر مربعی، همچنین به اجاره شرکتهای دیگر نیز داده میشود. این دیتاسنتر بزرگترین دیتاسنتر اروپا و همچنین سومین دیتاسنتر بزرگ دنیا محسوب میشود. تلفونیکا برای این دیتاسنتر گواهی طلایی LEED را نیز کسب کرده است که مهر تاییدی است بر ضریب اطمینان و کیفیت بالای خدمات این دیتاسنتر.
دیتاسنتر eBay، فونیکس ، ایالات متحده
«اگر ما بتونیم اینجا باشیم، یعنی همه جا میتونیم باشیم». این جمله دین نیلسون، مدیر ارشد eBay، پس از تصمیم به ساخت دیتاسنتر در صحرای آریزوناست. ساخت یک دیتاسنتر که نیاز حیاتی به سرد بودن دارد، در یکی از گرمترین نقاط آمریکا، یک ریسک بزرگ محسوب میشد.
دمایی بین ۱۸ تا ۲۶ درجه سانتیگراد زیر صفر، درجه حرارت ایدهآلی برای فعالیت سرورهاست. اما مدیران eBay تصمیم گرفتند این کار را در دمایی نزدیک به ۴۶ درجه انجام دهند. روش اختراعی آنها کاهش حرارت به وسیله آب بود. در این روش تجهیزات در ظروفی بزرگ شبیه به واگن قرار میگیرند که این ظروف دمای اطراف تجهیزات را به وسیله آب خنک کرده و به میزان مناسب برای کار آنها میرساند. این شیوه باعث بهرهوری ۹۵ درصدی انرژی شده و میتوان گفت که تقریباً همان مقدار انرژی که باعث فعالیت تجهیزات میشود، برای خنک کردن تجهیزات نیز کافیاست.
دیتاسنتر گوگل، هامینا، فنلاند
گوگل به لحاظ حجم داده (دیتا) در رتبه اول فهرست شرکتهای کامپیوتری است. دیتاسنترهای این غول دنیای فناوری، در اقصی نقاط دنیا پراکنده بوده و تقریباً همه آنها از استانداردهای «سبز» پیروی میکنند. اما دیتاسنتر هامینای فنلاند در کنار دریای بالتیک، در میان دیگر دیتاسنترهای گوگل مورد ویژهای محسوب میشود.
سرورهای این دیتاسنتر در ساختمانی که پیش از این کارخانه کاغذسازی بوده قرار گرفتهاند و باید گفت که این ساختمان توسط معمار معروف فنلاندی آلوار آلتو طراحی شده است. گوگل برای خرید، تغییر کاربری و بازسازی این ساختمان ۳۵۰ میلیون دلار هزینه کرد که این مبلغ در نوع خود رکورد محسوب میشود، زیرا به طور مثال، دیتاسنتر بزرگ تلفونیکا در اسپانیا، ۲۰۰ میلیون دلار هزینه برداشت. در این ساختمان برای خنک کردن تجهیزات، از آب خلیج فنلاند که در کمترین دمای ممکن خود است، استفاده میشود.
دیتاسنتر ورن گلوبال، ریکاویک، ایسلند
این دیتاسنتر، به عنوان مرکز تحقیقات تئوری و عملی شرکت بزرگ خودروسازی بی ام دبلیو مورد استفاده قرار میگیرد. توسط ابررایانههای این مرکز، ایرودینامیک خودروهای جدید محاسبه شده و همچنین تست تصادفات در اینجا انجام میشود.
با انتقال ابررایانهها از آلمان به ایسلند و قرارگرفتن در این مرکز، از تولید سالیانه ۳۵۷۰ تن دیاکسید کربن جلوگیری شد. این مرکز به وسیله انرژیهای برق آبی و گرمای زمین تغذیه میشود. این انرژیها از چشمه آب گرم نزدیک این مرکز که سالیانه ۱۰ مگاوات برق تولید میکند، به دست میآید. باید یادآور شویم که ریکاویک ایسلند مملو از چشمههای آب گرم است. این دیتاسنتر هیچگونه تاثیرات مضر زیست محیطی نداشته و علاوه بر این، برق تولید کرده را به شرکتهایی که قصد استفاده از انرژیهای پاک را دارند بفروش میرساند.
دیتاسنتر هیولت پکارد (HP)، بیلینگهام، انگلستان
آب و هوای بادخیز شمال انگلستان و همچنین بادهای دریای شمال، به دیتاسنتر HP این امکان را میدهد که در اغلب فصول سال، نیازی به تهویه هوا نداشته و در هزینههای خود ۴۰ درصد صرفهجویی کند.
باد با عبور از دو فن غولپیکر و البته فیلتر، وارد ساختمان شده و از تجهیزات عبور کرده و دمای آنها را در پایینتر از ۲۴ درجه سانتیگراد حفظ میکند. این سیستم که برای اولین بار در این ساختمان ابداع شده است، ۶ درصد بر کل هزینه ساختمان افزود که این هزینه با توجه به صرفهجویی صورت گرفته، پس از ۴ سال جبران شد. توربینها، که از تکنولوژی خاصی برخوردارند، به صورت تمام وقت کار کرده و میزان کربن تولید شده را به نصف کاهش میدهند. از آب باران ریخته شده بر روی سقف، برای ایجاد رطوبت لازم داخل ساختمان استفاده میشود. علاوه بر اینها، با سفید کردن تمام دیوارهای این مجتمع، برای روشن کردن آنها به هنگام تاریکی هزینه کمتری میشود.
دیتاسنتر IBM، سیراکیوس، نیویورک، ایالات متحده
این دیتاسنتر، در فضای دانشگاه سیراکیوس در نیویورک قرار دارد. مدیران IBM در صورتی راضی به ساخت این دیتاسنتر میشدند که طراحان آن بتوانند ساختمانی برای این دیتاسنتر طراحی کنند که در مقایسه با مورد مشابهش، ۵۰ درصد کمتر انرژی مصرف کند.
این ساختمان در سال ۲۰۰۹ تکمیل شده و تبدیل به فرصتی برای دانشجویان شد تا از نزدیک در چند و چون کار یکی از بزرگترینهای صنعت آیتی قرار گیرند. این دیتاسنتر به وسیله انرژی تولیدی خودش کار کرده، که این انرژی از گازی که در ۱۲ میکروتوربین برق تولید میشود بهدست میآید. نوع ویژه انرژی تولیدشده این دیتاسنتر، نسبت به موارد مشابهش، دارای ۶۰ درصد بهرهوری در مصرف انرژی است.
اخیرا انتشار شایعات در مورد گوگل گلس بسیار قوت گرفته است. این گجت پوشیدنی که غول جستجو، عرضهی نسل اول آن را زمستان سال گذشته متوقف کرد، هماکنون در حال طی فرآیند طراحی و تولید نسل دوم است. آخرین خبر منتشر شده در این خصوص نشان از این دارد نسل بعدی این گجت پوشیدنی در شکل یک گجت یک چشم روانهی بازار خواهد شد.
براساس آخرین اخبار منتشر شده، نسل بعدی گوگل گلس که اخیرا اخبار متعددی از آن منتشر شده، در قالب یک عینک یک چشم روانهی بازار خواهد شد. احتمال عرضهی این گجت در قالبی که به آن اشاره کردیم برگرفته از پتنتی است که هفتهی گذشته برای گوگل به ثبت رسیده است.
همانطور که در تصویر مربوط به این پتنت نیز مشاهده میکنید، بازوی این عینک روی یک گوش قرار گرفته و نمایشگر آن نیز در بالای چشم کاربر قرار میگیرد. تصاویر منتشر شده از این گجت پوشیدنی در قالب سند مربوط با توضیحاتی همراه شده است. گوگل عنوان گجت پوشیدنی با ساختار ورودی و خروجی را برای آن برگزیده است.
براساس اطلاعات ارائه شده این گجت قادر است تا روی گوش یک کاربر قرار گرفته و براساس فرم سر وی تنظیم شود؛ در استفادههای بعدی نیز نیازی به تنظیم مجدد نیست؛ چرا که این گجت حالت خود را حفظ میکند. این گجت را میتوان با بهرهگیری از قابلیت منشورمانند صفحهی نمایش آن به عنوان یک هدآپ دیسپلی نیز استفاده کرد.
نسل اول گوگل گلس در سال ۲۰۱۲ معرفی و در سال ۲۰۱۳ به عنوان نسخهی توسعهی دهندگان روانهی بازار شد. با وجود هیجان اولیهی ناشی از عرضهی این گجت پوشیدنی به بازار، گوگل موفق نشد دستاورد چندانی را با آن کسب کند. این گجت پوشیدنی نگرانیهای بسیاری را در میان شماری از کسب و کارها نظیر رستورانها ایجاد کرد؛ بهطوریکه شماری از رستورانها ورود افراد با گوگل گلس را به مکان خود ممنوع کرده بودند. وجود دوربین روی این گجت باعث شده بود تا بسیاری از بابت ثبت تصاویر و زیر پا گذاشتن حریم خصوصی افراد اظهار نگرانی کنند.
غول جستجو پس از توقف تولید این عینک هوشمند، مسئولیت تولید آن را به تونی فدل داد که پس از تصاحب نست راهی گوگل شده بود. تونی فدل فردی است که زمانی در اپل کار کرده و آیپاد را باید خلق این متخصص خواند.
تضمینی نیست که گوگل از این طراحی در نسل بعدی گوگل گلس استفاده کند و تمام موارد ذکر شده تنها گمانهزنیهایی است که با شواهد موجود رقم خورده است.
این روزها با توجه به حجم سرقت اطلاعات در فضای آنلاین و جاسوسیهای مداوم برخی نهادهای اطلاعاتی به بهانههای مختلف از کاربران ـکه البته وسعت و حد و مرز تعریف شدهای هم نداردـ مهمترین موضوع در حفظ حریم و اطلاعات شخصی، موضوع رمزگذاری است؛ اما در آغاز کار، نکاتی درباره این موضوع وجود دارد که هر کاربری در دنیای امروز باید از آنها با خبر باشد.
رمزگذاری پدیده جدیدی نیست و قدمت آن به چندین قرن پیش باز میگردد؛ اما آنچه به مرور زمان و طی این چندین قرن تغییر کرده نحوه به کارگیری رمزگذاری و بروز شدن تکنولوژیهای آن از یک سو و پیچیدگی عملیات رمزگذاری با استفاده از قدرت محاسباتی رایانههاست.
اما در مورد این پدیده چند نکته پایهای وجود دارد؛ نکاتی که به ویژه در دنیای پر مخاطره آنلاین امروزی، دانستن آنها کمک فراوانی به صیانت و حفاظت از حریم شخصی شما میکند.
۱- رمزگذاری یا رمزگذاری به شکل ساده عبارتست از فرایند به هم ریختن ارتباطات به گونهای که تنها دو طرف مورد نظر ارتباط قادر به دریافت و فهم پیام اصلی باشند.
طی فرایند رمزگذاری یک پیام واضح و مشخص به روشهای خاص تبدیل به متنی به هم ریخته و غیر قابل درک میشود که تنها دارندگان کلید اصلی برای باز کردن رمز متن، قادر به واضح ساختن و خواندن پیام هستند.
یک متن رمزنگاری شده شبیه به متنی آمیخته با حروف الفبا و اعداد و نمادها به شکل اتفاقی و در کنار هم است.
۲– عملیات رمزگذاری به وسیله یک کلید رمز صورت میگیرد که این کلید در واقع محور اصلی رمزگذاری پیام و همچنین باز کردن رمز پیام است. هر چقدر کلید رمزگذاری طولانیتر باشد، زمان و قدرت محاسباتی بیشتری برای رمزگشایی متن لازم است.
۳– همه رمزگذاریها یکسان نیستند. رمزگذاریهای ارائه شده توسط نهادهایی نظیر گوگل و اپل، در مواقع لازم و بنا به خواست این شرکتها قابل رمزگشایی است.
اما نوع دیگر رمزگذاری که معروف به Ent-to-End Encryption است (E2EE) از هر گونه مداخله شخص ثالث برای کشف متن جلوگیری میکند، زیرا مستقیم از فرستنده به دست گیرنده میرسد. نوع رمزگذاریها وابسته به چگونگی تولید و اشتراکگذاری آنهاست.
الف) رمزگذاری متقارن یا Symmetric: تنها از یک کلید رمز استفاده میکند. هر دو طرف فرستنده و گیرنده از همین کلید برای رمزگذاری و رمزگشایی متن استفاده میکنند.
ب) رمزگذاری نامتقارن یا Asymmetric: در این حالت از یک جفت کلید رمز استفاده میشود؛ یکی عمومی و دیگری خصوصی.
کلید عمومی در اختیار همه است و فرستنده نیاز دارد که کلید عمومی گیرنده را بداند تا یک پیام را برای وی رمزگذاری کند.
اما کلید خصوصی تنها در اختیار گیرنده است و این کلید خصوصی، پیامهایی را که برای گیرنده و با استفاده از کلید عمومی رمزگذاری شده، رمزگشایی میکند.
۴– به تازگی برخی نهادهای اطلاعاتی و حکومتها نظیر ایالات متحده درخواستهایی را از شرکتهای بزرگ نظیر گوگل و اپل و همچنین از برخی سازندگان نرمافزارهای پیامرسانی که از رمزگذاری بهره میبرند، درخواست کردهاند که این سیستم رمزگذاری را با استفاده از Backdoorها ضعیف کنند.
در واقع Backdoor فرآیندی است که طی آن و از طریق برخی ابزارها ـ اغلب بدافزار ـ شخص ثالث قادر به مداخله در ارتباط شده و میتواند به محتوای ارتباطهای رمزگذاری شده دسترسی پیدا کند.
Backdoor همانند کلیدی است که زیر گلدان جلوی منزل قرار داده میشود و از این روی هیچ اطمینانی وجود ندارد که به غیر از نهادهای اطلاعاتی و پلیس، فرد دیگری به آن دسترسی نداشته باشد.
بعد از گذشت مدتی از ارائهی نسخه آزمایشی نهمین بروزرسانی از سیستمعامل اپل، بر آن شدیم تا با بررسی جامع این نسخه همراه شما باشیم و شما را بیشتر با مزایا و موارد اضافه شده به این نسخه آشنا کنیم.
اپل با بروزرسانی جدید خود ثابت کرد هنوز هم دنبالهرو ایجاد بهترین تجربه ممکن است. اگر نگاهی به چند بروزرسانی اخیر سیستمعامل اپل (در واقع از iOS6 به این سمت) بیندازیم، علاوه بر تغییرات ظاهری سیستمعامل که به صورت کامل در iOS7 و با سرپرستی جانی آیو صورت گرفت و ظاهر سیستمعامل را نسبت به نسخههای پیشین به طور کامل باز طراحی کرد، شاهد حرکت این طراحی جدید در مسیر تکامل و بهبود بودهایم.
اضافه کردن شاخ و برگهای جدید و پربارتر کردن سیستمعامل و ایجاد تجربه بهتر در تجربه کاربری برای سیستمی که طراحی اختصاصی و قابل قبولی برای خود دارد، مسیر کم خطرتر و سریعتری برای دسترسی به موفقیت برای برندی به بزرگی اپل است. به همین خاطر بعید به نظر میرسد که به این زودیها شاهد یک طراحی جدید در سیستمعامل اپل باشیم، ولی همین بروزرسانیها و اضافه کردن امکانات و شاخ و برگهای جدید در راضی نگاه داشتن کاربران وفادار اپلی محسوب میشود.
از این صحبتها و مقدمهچینیها که بگذریم، نوبت به بررسی امکانات جدیدی میرسد که اپل برای کاربران iOS اضافه کرده است. همانطور که گفتیم تغییرات ظاهری چندان زیاد نیستند، ولی در کارآیی سیستم عامل، خصوصا در آیپد تغییرات بسیار خوبی صورت گرفته که در اولین قدم از این بررسی، سراغ طراحی ظاهر کلی سیستمعامل رفتهایم. با ما همراه باشید.
طراحی ظاهری
همانطور که قبلا در رابطه با این موضوع صحبت کردیم، در نهمین نسخه نیز همان طعم خوشایندی که در طراحی iOS7 به این سمت مزه کردهایم را دوباره خواهیم دید. هر چند این طراحی تغییراتی جزئی داشته است. برای مثال زمانی که یک نوار منو در سیستمعامل بالا میآید، گوشهها گرد شده و نمایش بهتری را در بر دارد. همچنین فونت سیستم نیز با فونت دیگری عوض شده است که واقعا هم فونت بسیار مناسبی برای استفاده در سیستمعامل است.
مولتی تسکینگ جدید
تغییرات گسترده در سیستمعامل، در بخشهایی همچون مولتیتسکینگ دیده میشود. در هنگام باز کردن مولتی تسکینگ به جای دیدن کارتهای کنار هم در نسخههای قبلی، با کارتهایی که بر روی هم قرار دارند و هر یک نمایانگر یک اپلیکیشن باز شده هستند، روبرو خواهید شد. همچنین در مولتیتسکینگ جدید، خدا رو شکر خبری از محبوبترین یا مخاطبین اخیر نیست و همه چیز مربوط به اپلیکیشنها میشود.
البته در این رابطه نمیتوان به انیمیشن بسیار زیبایی که در حین گشت و گذار از بین اپلیکیشنهای باز شده تعبیه شده، اشاره نکرد. قابلیتی که کمک میکند به راحتی در سیستمعامل جابجا شوید و همه چیز را به صورت زنده در اپلیکیشنها مشاهده نمایید.
Spotlight هوشمندتر برای یک جستجوی هوشمندتر
در iOS9 هوشمندی حرف اول را میزند. این موضوع را خصوصا میتوان در نسخه جدید جستجوگر Spotlight مشاهده نمود. حالا شما میتوانید در Spotlight هر چیزی را که میخواهید جستجو نمایید.
تغییر ظاهر این قسمت در کنار امکانات جدید آن سبب شده تا با یک نسخهی کامل از این جستجوگر را که شباهت به Google Now در اندروید دارد، شاهد باشیم. در این قسمت وقتی چیزی را جستجو میکنید، جستجوگر به صورت هوشمند بهترین پیشنهادها را به شما نشان میدهد. مثلا میداند که از چه اپلیکیشنی بیشتر استفاده میکنید یا با کدام یک از مخاطبانتان بیشتر در ارتباط هستید یا ایمیل چه افرادی برای شما پراهمیت است. بدین ترتیب نتایج بر اساس تاریخچهی رفتاری شما به صورت هوشمند چیده میشود تا بتوانید نهایت استفاده را از دستگاه هوشمند خود داشته باشید.
مصرف باتری بهینهتر
علاوه بر بهبودهایی که در مصرف بهینهتر باتری در iOS9 صورت گرفته است، یک قابلیت مهم که تا پیش از این در تلفنهای اندرویدی مورد استفاده قرار گرفته بود و از قضا بسیار هم مورد پسند کاربران این سیستمعامل بود، به این نسخه اضافه شده است و آن هم چیزی نیست جز قابلیت Low Power Mode! این قابلیت درست در زمانهایی که شارژ دستگاه شما کم است و دسترسی به شارژر ندارید به کمکتان میآید و دستگاه شما را برای حداقل نگه داشتن سه ساعت شارژ بیشتر تنظیم میکند.
در استفادهی ما از این قابلیت، تاثیر این حالت بر روی شارژ دستگاه به وضوح قابل مشاهده بود. شیوهی کار نیز بدین صورت است که دستگاه با حذف یا غیرفعال کردن یک سری از قابلیتها همچون ریفرش منظم اپلیکیشنهای مختلف یا غیرفعال کردن انیمیشنها، مدت زمان بیشتری را برای شما فراهم میکند. البته ممکن است در این حالت در استفاده از برخی اپلیکیشنها با کندی محسوسی مواجه شوید که آن هم احتمالا ناشی از کم شدن قدرت پردازشگر در این حالت است. به هر حال اضافهشدن این قابلیت نکته مهم و حیاتی بود که یک قدم رو به جلو برای اپل محسوب میشود.
جستجو در Setting
اضافه شدن نوار جستجو به بخش Setting دستگاه، شاید در نگاه اول موضوع کوچکی به چشمتان بیاید ولی با یکبار استفاده از آن به شدت بدان حس خوبی پیدا خواهید کرد. حتما برای شما هم پیش آمده که به دنبال یک تنظیم خاص مدتها را صرف جستجو در بخش تنظیمات دستگاه کنید! این تازه در حالی است که اپل در بخش تنظیمات سعی کرده همه چیز را ساده کند؛ ولی در عین حال پیدا کردن برخی موارد در این تنظیمات کار سادهای نیست.
اما حالا با کمک این نوار جستجو تنها کاری که باید انجام دهید وارد کردن تنظیم مورد نظر است! مثلا با تایپ کلمه Wifi میتوانید تمامی تنظیماتی که مربوط به این بخش میشود را یکجا مشاهده کنید.
کیبورد
کیبورد iOS در آیفون هر چند تغییرات چندانی ندارد، ولی در آیپد تغییرات بسیار بیشتری به همراه دارد (تغییرات کیبورد آیپد را در قسمت ویژگیهای آیپد مطالعه نمایید).
مهمترین تغییر صورت گرفته در کیبورد آیفون آن است که با فشردن دکمه Shift در کیبورد، کلمات به صورت حروف بزرگ نمایش داده میشوند. در حالیکه در نسخههای پیشین با فشردن این دکمهها حروف به همان شکل همیشگی دیده میشدند و فهمیدن تفاوت بین اینکه الان قرار است حروف بزرگ نوشته شود یا کوچک اندکی دشوار میشد.
به هر صورت بزرگترین تغییرات صفحه کلید در iOS9 بر روی آیپد صورت گرفته است که در ادامه بدان پرداختهایم.
تغییرات دوربین
تا به اینجای کار تغییر شگرفی در دوربین iOS9 دیده نشده ولی بهبودهایی در این بخش حاصل شده که از جمله آن میتوان به قابلیت زوم در حین فیلمبرداری اشاره نمود. این موضوع البته قابلیت چندان ویژهای نیست، ولی نبود آن هم نکته منفی قابل توجهی در بخش دوربین محسوب میشد.
یک موضوعی که در حین بررسی دوربین بدان برخوردیم و امیدواریم تنها یک باگ باشد، آن است که امکان عکسبرداری با کمک دکمههای جانبی افزایش/کاهش صدا وجود نداشت. این قابلیت یکی از مهمترین قابلیتهایی بود که عکاسی با آیفون را بدون وجود دکمه شاتر بسیار ساده میکرد. به هر صورت امیدواریم این قابلیت در نسخه نهایی مجددا دیده شود.
اپلیکیشن Photos
اپلیکیشن photos نیز در iOS9 دچار تغییراتی جزئی شده است. اولین تغییر اضافه شدن آلبومی به نام آلبوم Selfie است که مربوط به تصاویری است که توسط دوربین جلو گرفته میشوند. همچنین امکان مخفی کردن تصاویر نیز اضافه شده است که البته تصویر مخفی شده همچنان در لیست آلبومها دیده میشود.
اپلیکیشن Maps
نقشههای اپل هر چند برای ما ایرانیها تغییر شگرفی نداشته است، ولی در کل تغییرات قابل توجهی داشته است که از جمله آن اضافه شدن مسیرهای حمل و نقل در برخی کشورها است.
دکمه Back
یکی از قابلیتهای جالبی که در iOS9 مطمئنا توجهتان را به خود جلب خواهد کرد، دکمه بازگشت است که در بالای صفحات اپلیکیشن ظاهر میشود. این دکمه البته تنها زمانی ظاهر میشود که شما به هر دلیلی از یک اپلیکیشن وارد اپلیکیشن جدیدی میشوید. مثلا با کلیک بر روی یک لینک و باز شدن مرورگر در هنگام خواندن ایمیل یا فرستادن مسیج زمانی که در مخاطبین هستید، این دکمه در بالای صفحه ظاهر میشود و شما با کلیک بر روی آن میتوانید به سرعت به جایی که بودید بازگشته و ادامه کار خود را سر بگیرید.
حضور این دکمه به شدت بر تجربه و بالا رفتن سرعت شما در سوییچ بین اپلیکیشنها کمک میکند و یکی از کوچکترین، ولی بهترین تغییرات در iOS9 محسوب میشود.
اپلیکیشنهای جدید برای کاربران جدید
در سیستمعامل iOS9 اپلیکیشنهای جدید بسیاری مهمان شما خواهند بود. با اضافه شدن سرویس جدید اپل موزیک به اپلیکیشن پیشفرض Music، بهتر است آن را هم یک اپلیکیشن جدید در نظر بگیریم که زمین و آسمان با نسخهی قبلی تفاوت دارد. دیگر اپلیکیشنهایی که به صورت پیشفرض خواهید دید، اپلیکیشن News، اپلیکیشن Music با سرویس اپل موزیک، اپلیکیشن Find Friends، اپلیکیشن Wallet و اپلیکیشن Find My iPhone که همان قابلیتهای قبلی را در قالب یک اپلیکیشن ارائه میکند، اشاره نمود. همچنین اپلیکیشن Health و feedBack را که در نسخههای قبلی معرفی شده بودند را در نظر نگرفتهایم.
اپلیکیشن موزیک:
اولین باری که وارد اپلیکیشن موزیک شدیم، طراحی جدید آن توجهمان را به خودش جلب کرد. اپلیکیشن موزیک تا حد زیادی باز طراحی شده و البته تجربهی بسیار سریعتر و روانتر و البته هوشمندتری را از پخش موسیقی در اختیارتان قرار میدهد. امکان پخش سریع موسیقی با کمک دکمه پلی/پاوس بر روی آیکون هر آهنگ در بخش موسیقیها و امکان لایک کردن موسیقیها و همچنین طراحی ظاهری که به نرمافزار آیتونز بیش از پیش نزدیک شده است، سبب میشود تا اپلیکیشن موزیک را هوشمندتر و سریعترین نسخهی این نرمافزار در بین نسخههای مختلف iOS بدانیم.
در بخش آلبومها، طراحی به صورت کامل تغییر کرده و به طراحی نرمافزار آیتونز نزدیک شده است. شما با رفتن به هر آلبوم یا نام خواننده، به لیست آهنگها دسترسی خواهید داشت. همچنین با لایک کردن یک موسیقی یا گوش کردن به آن می توانید اپل را از سلیقه خود برای پیشنهاد موسیقی آگاه کنید.
از سوی دیگر تبهای دیگری که قبلا در اپلیکیشن موزیک دیده میشد، جای خود را به تبهای جدیدی از سرویس اپل موزیک دادهاند تا هر چه بیشتر توجه شما را به سمت استفاده از این سرویس جلب نمایند.
اما این تمامی ویژگیهایی نیست که اپلیکیشن موزیک با خود به همراه دارد. از سوی دیگر اضافه شدن سرویس اختصاصی اپل موزیک به این دستگاه و معرفی هوشمند موسیقیهایی که همرده و همسطح موزیکهای شما هستند و همچنین دسترسی به آرشیو بیش از هزاران موسیقی با قیمتی نه چندان زیاد، موضوعی است که از آن نمیتوان به سادگی رد شد. به هر حال یکی از برترین بخشهایی که در iOS 9 با آن مواجه خواهید شد، سرویس جدید اپل موزیک است که البته هر چند سه ماه استفاده از آن به صورت آزمایشی رایگان است، ولی برای اکانتهایی که کردیت کارت در آنها ثبت نشده، ناچار به پرداخت یک گیفت کارت حداقل ۱۰ دلاری(معادل مبلغ ماهانه سرویس بعد از ۳ ماه) هستید. هر چند این گیفت کارت تا انتهای دوره آزمایشی مصرف نخواهد شد و بعد از آن هم میتوانید آن را پیش خود نگاه دارید، ولی به هر صورت اپل قوانین سختگیرانهای را در این باره وضع کرده است.
اپلیکیشن News
یکی دیگراز اپلیکیشن های مهمی که در iOS9 میهمان آی دیوایس شما خواهد بود، اپلیکیشن خبرخوان اختصاصی اپل است. هر چند این سرویس شباهت بسیاری با اپلیکیشنهای معروف این رده همچون flippboard دارد، ولی اپل با قرار دادن این سرویس قدم بلندی را برای کشاندن کاربرانش از سوی این اپلیکیشنها به سرویسهای اختصاصی خودش برداشته است.
در نسخهی آزمایشی، این اپلیکیشن هنوز در نسخه بتا قرار داشت و چندان تجربه رضایت بخشی از آن مشاهده نکردیم. ولی در کل امکانات قابل قبول و خوبی دارد که میتواند شما را برای خواندن خبرها مجاب کند.
در اولین استفاده، اپلیکیشن News از شما میخواهد تا بنگاههای خبری و اطلاعاتی دلخواهتان را انتخاب کنید و در مرحلهی بعد موضوعاتی که مورد علاقهی شماست را نیز از شما سوال میکند. سپس در قالب مجلهی خبری تمامی این اطلاعات را به شما نمایش خواهد داد.
قالب نمایش اخبار در این اپلیکیشن با فرمت اختصاصی اپل است و بنگاههای خبری بزرگ برای همکاری مستقیم با اپل برای ایجاد و ارائهی مطالبشان در این اپلیکیشن وارد همکاری شدهاند.
رد پای هوشمندسازی سیستمعامل را در این اپلیکیشن نیز میتوان جستجو نمود. در واقع اپل با بررسی مطالبی که شما بیشتر مطالعه میکنید، سعی میکند تا چینش و ارائهی اخبار را مطابق سلیقه شما انجام دهد. همچنین تگهایی که اپل بر روی اخبار وارد میکند کمک میکند تا به سرعت بتوانید اخبار مرتبط را از بنگاههای خبری مختلف دنبال نمایید.
نکتهی قابل توجه دیگر در این زمینه حذف اپلیکیشن NewsStand و جایگزینی آن با اپلیکیشن News است. بدین ترتیب روزنامهها و مجلات موجود در فروشگاه برنامه اپل به صورت یک اپلیکیشن جداگانه نصب خواهند شد و دیگر در زیرشاخهی اپلیکیشن NewsStand قرار نمیگیرند.
هر چند در استفادهی ما از این اپلیکیشن بسیاری از این موارد چندان قابل اجرا یا کامل نبود و دلیل آن هم طبیعتا آزمایشی بودن و در دست توسعه بودن این اپلیکیشن است. امیدواریم درنسخهی نهایی شاهد تغییرات بیشتری در عملکرد این اپلیکیشن باشیم.
مرورگر Safari
یکی از مهمترین تغییراتی که در مرورگر سافاری قابل مشاهده بود، امکان تبدیل کردن تمامی صفحات به فایل PDF و ذخیره در iBooks بود که سبب میشود بتوانید نسخه PDF شده از سایتهایتان را بعدا و به صورت آفلاین مطالعه کنید که خصوصا برای ما ایرانیها که چندان قصد استفاده از اینترنت دستگاهمان را نداریم ویژگی بسیار قابل توجهی است.
اپلیکیشن Notes
یکی از تغییرات بزرگ و قابل توجه در بروزرسانی جدید iOS در اپلیکیشن Notes صورت پذیرفته است. این اپلیکیشن حالا با نسخهی ساده و با امکانات اندک قبلی تفاوتهای بسیاری دارد و میتوان آن را مشابه نمونههای معروفی همچون ever Note یا نرمافزارهای همرده آن محسوب کرد.
در این اپلیکیشن میتوانید یادداشتهای خود را در پوشههای مختلف دستهبندی کنید، بدانها فایل و عکس پیوست کنید و همچنین با دست نوتهای سریع بکشید. در کل اپلیکیشن نوت نشان میدهد که دیگر ویژگی سادگی محض در سیستمعامل اپل جوابگو نیست و قرار است سهولت استفاده همراه با قابلیتهای اساسی بیشتر همراه شود.
اپلیکیشن Findfriends
این اپلیکیشن هم به تازگی به جمع اپلیکیشنهای پیش فرض iOS اضافه شده است و در واقع به شما کمک میکند تا با کمک AirDrop و موقعیت جغرافیایی خود، نزدیکترین افرادی که در حوالی شما قرار دارند را پیدا کنید! هر چند دلیل اپل برای قرار دادن این اپلیکیشن هنوز چندان مشخص نیست، ولی به هر صورت این هم یکی از سرویسهای تازه اپل محسوب میشود.
اپلیکیشن find My iPhone
سرویس Find My iPhone یکی از سرویسهای مهم و امنیتی اپل است که تا به امروز در زیر بخش iCloud در تنظیمات سیستمعامل از دید بسیاری پنهان مانده بود. اپل در این نسخه با اختصاص یک اپلیکیشن مجزا به این سرویس، کمک میکند تا با سرعت و سهولت بهتری دستگاه خود را در حین دزدیده شدن یا گم شدن ایمن کنید. از جمله قابلیتهای این اپلیکیشن امکان حذف اطلاعات، ردیابی یا قفل کردن دستگاه در صورت دزدیده یا گم شدن آن است.
ویژگیهای iOS9 برای آیپد:
در بررسی خود سعی کردیم تا به نسخهی ویژه آیپد هم بپردازیم و امکانات متفاوت و جدید آن را نیز زیر ذرهبین ببریم. در واقع iOS9 ویژه آیپد یکی از بهترین بروزرسانیهای این سری محسوب میشود که تجربه استفاده از آیپد را به تجربه مک نزدیکتر میکند و یک سیستمعامل بهینهتر برای صفحهنمایش بزرگ محسوب میشود.
Slide Over
شما حالا در آیپد میتوانید دو برنامه را به صورت همزمان اجرا کنید و از هر دوی آنها به صورت Side By Side استفاده نمایید. این ویژگی از جمله امکانات بسیار مهمی است که پیش از این در تبلتهای گلکسی سامسونگ استفاده شده بود و کاربران اپلی نیز با کمک توییکهای جیلبریکی از آن بهرهمند شده بودند. این قابلیت حالا به عنوان یک ویژگی پیشفرض در iOS9 مورد استفاده قرار گرفته است و شما تنها کافیست اپلکیشن دلخواه خود را از بین اپلیکیشنهایی که از این قابلیت استفاده میکنند انتخاب کنید (در حال حاضر تنها چند تا از اپلیکیشنهای پیشفرض همچون Mail ،Safari ،Notes ،Maps و Messages قابل استفاده هستند). برای این کار هم کافیست تا با کشیدن دستتان به سمت چپ از گوشه سمت راست دستگاه، لیست آنها را ببینید و انتخاب کنید. بدین ترتیب اپلیکیشن جدید یک سوم تصویر سمت راست را میگیرد. البته در این حالت اپلیکیشنی که قبلا در حال اجرا بود تا زمانی که مشغول اپلیکیشن دوم هستید، به حالت Freeze یا از کار افتاده قرار میگیرد.
هر چند در حال حاضر و با توجه به آزمایشی بودن سیستمعامل در دست بررسی، لیست اپلیکیشنهایی که از این قابلیت استفاده میکردند محدود بود، ولی اپل وعده داده که در نسخهی نهایی با همکاری توسعهدهندگان اپلیکیشنهای بیشتری از این قابلیت استفاده خواهند کرد. بدین ترتیب این یکی از بهترین ویژگیهایی است که کاربردپذیری در آیپد را به طور وسیعی افزایش میدهد، بدون شک Slide Over است.
Split View
در حالت Slide Over مشکل اصلی اینجاست که با اجرای یک اپلیکیشن، اپلیکیشن اول از کار میافتاد و در هر حالت یکی از اپلکیشنها قابل استفاده نبود. اما اگر شما از آیپد Air 2 بهرهمند باشید میتوانید با نگاه داشتن دستتان بر روی خط جداکننده دو اپلیکیشن صفحه را به دو قسمت مساوی تقسیم کنید و از دو اپلیکیشن همزمان استفاده کنید. مثلا در حالی که در حال وبگردی در سافاری هستید، جواب مسیج۷هایتان را بدهید یا با یکی از دوستانتان چت کنید؛ بدون آنکه ناچار شوید بین اپلیکیشنها سوییچ کنید.
مهمترین مشکل در این رابطه آن است که این قابلیت تنها محدود به iPad Air 2 است و دستگاههای قدیمیتر از آن پشتیبانی نمیکنند. امیدواریم تا ارائهی نسخه نهایی فکری به حال رفع این مشکل شده باشد.
Picture in Picture
حالا در آیپد میتوانید در هر کجا که دوست دارید فیلم تماشا کنید. با کمک این قابلیت فیلمهای شما بیوقفه در تمامی اپلیکیشنها باز خواهد شد و میتوانید بدون قطع شدن آنها به کارهایتان هم برسید. پخش فیلمها روان است و مشکلی در اجرای آنها وجود نداشت. همچنین شما میتوانید فیلمهایتان را در جای به جای صفحهنمایش قرار دهید.
به علاوه امکان برقراری تماس از طریق فیستایم به این شکل نیز وجود دارد و در صورت تمایل میتوانید تماس ویدیویی خود را در دیگر اپلیکیشنها یا محیط سیستمعامل نیز ادامه دهید.
آنطور که معلوم است این قابلیت تنها محدود به ویدیوهای دانلود شده از آیتونز یا اپلیکیشن ویدیو نیست و اپلیکیشنهای بیشتری با آمدن نسخه نهایی iOS9 از این قابلیت پشتیبانی خواهند کرد.
کیبورد جدید:
یکی از بزرگترین بهروزرسانیها مربوط به نسخه جدید کیبوردهای آیپد میشود. در این بروزرسانی شما میتوانید با نگاه داشتن دو انگشت بر روی کیبورد آیپد آن را به یک ترک پد تبدیل کنید و متنهای دلخواهتان را به شیوهای تازه در آیپد یادداشت کنید.
همچنین میانبرهای اساسی در کیبورد اضافه شده که از جمله آن میتوان به قابلیت Cut یا Copy یا دفتر نقاشی اشاره نمود که کار شما را در نوت برداری یا وبگردی بسیار راحتتر میکند. کیبورد اپل با این بروزرسانیها یک قدم به ویژگیهای لازم برای یک تبلت که قرار است جایگزین لپتاپ و کامپیوتر در امور روزانه باشد نزدیک میشود.
iOS9 در یک نگاه:
در بروزرسانیهای ارائه شده در هر نسخه از iOS، قدمی تازه در ایجاد تجربهای بهتر از سیستمعامل برداشته میشود. تجربهای که با کمک طراحی خوب و رابط کاربری مهندسی شده، سعی در ایجاد بهترین تجربه در ارائه امکانات تازه دارد.
در iOS9 و به طور کلی همانند بروزرسانیهای سیستمعامل اندروید (مثلا بروزرسانی اندروید M) شاهد بودهایم، تغییرات ظاهری که یکدفعه شما را وارد دنیای جدید کند، خبری نیست. در عوض هر بروزرسانی کولهباری از امکانات جدید را به همان قالب و کالبد قبلی اضافه میکند. البته درستش هم همین است. چرا که معرفی دوباره و ناگهانی یک سیستمعامل و اضافه کردن محیط کاربری جدید در سیستمعامل نیازمند طی کردن مراحل مختلف و همچنین آزمون و خطاهای بسیار برای دستیبابی به کمال نهایی در آن طراحی است.
در کل iOS9 با اضافه کردن اپلیکیشنهای پیشفرضی همچون Find freinds، سرویس Apple Music و خبرخوان News سعی شده تا جای خالی سرویسهایی که تا پیش از این توسط سرویسهای شرکتهای دیگر ارائه میشد، را اشغال کند و کاربران را بار دیگر از نصب اپلیکیشنها و سرویسهای بیگانه بینیاز سازد. البته با توجه به آزمایشی بودن نسخه در دست بررسی، نمیتوان با قاطعیت در رابطه با کاربرد این اپلیکیشنها و سرویسها و موفقیت آنها در جذب کاربرانی که تاکنون زیر پرچم سرویسهایی همچون Spotify در زمینه پخش موزیک یا Flipboard در بخش خبرخوانها بودهاند، نظر داد. آنچه در نگاه اول دیده میشود، امکانات تازه و بیشماری است که همه چیز را به سیستمعامل شما میآورد.
از اپلیکیشنهای تازه اضافه شده که بگذریم، اپلیکیشنهای پیشفرض قبلی نیز حسابی دچار تغییر شدهاند. از جمله مهمترین اپلیکیشنهای تغییر پیدا کرده اپلیکیشن Notes است که برخلاف نسخههای قبلی که یک اپلیکیشن بسیار ساده محسوب میشد، کاملا دگرگون شده و در قالب همان ظاهر پیشین، به یک نسخهی کامل مشابه با Ever Note تبدیل شده است.
موضوع دیگری که کاملا در حین کار کردن با iOS9 به چشم میخورد هوشمندتر شدن سیستمعامل و راحت تر شدن کار با آن است. این هوشمندی را میتوان در بخش جستجو یا همان Spotlight Search مشاهده کرد. برای مثال با تایپ یک حرف یا محل یا ایمیل، اپل با کمک Siri و اطلاعاتی که از رفتار شما در خود ثبت کرده است، همه چیز را مطابق رفتار شما پیشنهاد میکند. این پیشنهاد میتواند مربوط به مکانها، اپلیکیشنهایی که بیشتر استفاده میکنید یا هر چیز دیگر باشد. برای مثال زمانی که شما کلمه ابتدایی اسم دوستتان را تایپ میکنید، سیستم آن اپلیکیشن یا کاربری که فکر میکند بیشتر با آن تماس میگیرید یا بیشتر آن را باز میکنید در بخشی به نام Top Hits نمایش میدهد.
کار کردن با سیستمعامل خصوصا در حین فرآیند مولتیتسکینگ راحتتر شده است. از تغییرات ظاهری کلی که در بخش مولتیتسکینگ صورت گرفته بگیرید تا امکان بازگشت از یک اپلیکیشن به اپلیکیشن قبلی که در بررسی خود توضیح دادهایم.
iOS9 در آیپد را میتوان بزرگترین تغییر در عملکرد آن از زمان عرضه این محصول دانست. در واقع همیشه بروزرسانیهای iOS در نسخههای آیپد و آیفون تفاوتهای شگرفی با یکدیگر نداشتهاند؛ ولی در iOS۹ این رویه تغییر کرده است. بدین ترتیب برای اولین بار در عمر آیپد، شاهد اضافه شدن امکاناتی به آن هستیم که سبب شده آیپد چند قدمی برای نزدیک تر شدن به یک جایگزین قابل قبول برای کامپیوترها نزدیک شود. از اجرای همزمان دو اپلیکیشن گرفته تا کیبورد بهبود یافته که کاملا ضروری بود و نیاز بدان احساس میشد.
در کل، هر چند همه چیز در نسخهی آزمایشی رنگ و بوی تازهای نداشت، ولی امکانات و ویژگیهای اضافه شده در این نسخه، رابط کاربری را یک قدم به سمت جلو حرکت میدهد. از اپلیکیشنها و سرویسهای جدید گرفته تا تغییرات اپلیکیشن های سیستمعامل و هوشمندتر شدن جستجو! پس از همین حالا منتظر رسیدن نسخه نهایی iOS9 و بروزرسانی دستگاههایتان باشید.
هوش مصنوعی علمی مهیج، کارگشا، پیچیده، ترسناک و خطرناک قلمداد میشود. بسیاری از دانشمندان و صاحبنظران اعتقاد دارند هوش مصنوعی آینده بشریت را دگرگون خواهد ساخت. بسیاری از مشکلات بشر را حل خواهد نمود. به عنوان مثال؛ در گذشته مردم برای کسب دانش یا اطلاعاتی مجبور بودند ساعتها در کتابخانههای مختلف وقت بگذرانند، با انسانهای زیادی مشورت کنند و در نهایت احتمالا به اطلاعات مورد نظر دست پیدا میکردند. امروزه مردم برای کسب دانش از ابزاری قدرتمند (فعلا به نظر قدرتمند) به نام اینترنت استفاده می کنند. برای این منظور معمولا ساعتها پشت رایانه به جستجو میپردازیم و از لابهلای سایتهای معتبر و غیر معتبر، اطلاعاتی را که میخواهیم کسب میکنیم، در حالی که در آینده من و شما در لحظه میتوانیم اطلاعاتی را که میخواهیم بدست آوریم.
در رابطه با هوش مصنوعی ترس های بسیاری نیز وجود دارد . از فیلم های تخیلی که در رابطه با هوش مصنوعی ساخته می شوند ، تقریبا اکثر آنها این نتیجه می رسند که هوش مصنوعی روزی بر انسان پیروز خواهد شد و انسان را شکست خواهد داد .الون ماسک (ELON MUSK) موسس دو شرکت تسلا موتورز و شرکت فضایی SpaceX ، چندی پیش در مصاحبه خود اعلام نمود مشکلات ناشی از روند پیشرفت روبات ها و توسعه های نرم افزاری در حوزه هوش مصنوعی تا ۲۰ سال آینده خطرناک تر از بمب های هسته ای است ! الون در مصاحبه خود اعلام کرد که هوش مصنوعی لزوما در ساختار انسانی ظهور نخواهد کرد و در حال حاضر هم ما تا حدودی کنترل زندگی عادی خود را از دست داده و این بخش از کنترل خود را به دست ماشین ها سپرده ایم. وی برای اثبات این گفته خود مثال شبکه های بانکی را عرضه کرد و بیان کرد که هم اکنون کنترل انتقالات و امور بانکی بدون استفاده از شبکه های رایانه ای مطلقا در شبکه بانکی امریکا ناممکن شده است و این یعنی برتری ماشین بر انسان. چنین پیشرفتی توسط ماشین ها می تواند در آینده به تدریج افزایش هم پیدا کند.
برنده جایزه نوبل فیزیک «هاوکینگ» معتقد است ، دستاورد تاریخی در توسعه این فناوری میتواند آخرین موفقیت انسان محسوب شود، اگر بشر نحوه برخورد و اجتناب از خطرات هوش مصنوعی را یاد نگیرد.
کشورهای در حال توسعه به دنبال ساخت سیستمهای تسلیحاتی خودکار هستند ، همزمان سازمان ملل به دنبال ممنوعیت استفاده از این تجهیزات است و از سویی دیگر IBM در حال توسعه تراشههای هوشمند است که مسیر را برای ساخت شبکههای حسگر با قابلیت تقلید ادراک، رفتار و افکار مغز انسان هموار می کند.
در اینصورت امکان ساخت ماشینهای هوشمند با مغز که از هوشی فراتر از انسان برخوردار هستند، فراهم میشود.این ماشین ها می توانند در جنگ ها نیز مورد استفاده قرار گیرند .
«هاوکینگ» خاطر نشان کرد، اگر با خطر حمله موجودات بیگانه طی چند دهه آینده مواجه باشیم، تا زمان حمله آنها صبر نکرده و اقدامات دفاعی اضطراری انجام خواهیم داد؛ بنابراین باید تا پیش از توسعه ماشینهایی با هوش ابرانسانی که تهدید جدی برای آینده بشریت محسوب میشوند، اقدامات پیشگیرانهای انجام دهیم که از وقوع فاجعه جلوگیری کند.
از سویی دیگر بر اساس تحقیقاتی که در ژاپن انجام گرفته ۵۲ درصد از محققان و کارشناسان معتقدند با ورود هوش مصنوعی به زندگی انسان ها نه تنها به زندگی انسان ها چیزی اضافه نمی شود بلکه این ورود به معنای پایان و ویرانی زندگی انسان هاست.
دانشمندان نوروساینس در دانشگاه پلی تکنیک لوزان در سویس در حال شبیه سازی مغز هستند. این گروه از محققان به سرپرستی هنری مارکرام تا به حال فاز اول این پروژه بلند پروازانه یعنی کپی کامل مغز انسان بر روی ابرکامپیوتر دوم جهان یعنی بلوژن-ال را مدتی قبل کامل کرده اند. آنها نورون به نورون مغز را بر روی بلوژن کپی می کنند. تقریبا می توان گفت هر تراشه مسئول شبیه سازی کار یک نورون است.
در یک اتفاق عجیب مرکز تحقیقاتی این پروژه در ساحل دریاچه ژنو واقع شده است؛ همان جایی که ماری شلی شخصیت داستانش دکتر فرانکشتاین را در آنجا تصور کرده. فرانکشتاین هیولایی انسان مانند میسازد که دارای نیرویی مخرب میشود و در نهایت خالقش را میکشد. آیا این تخیل به واقعیت خواهد پیوست ؟
از سویی دیگر بسیاری از کارشناسان و مخصوصا مسئولین حقوق بشر نسبت به نقض حریم شخصی هشدار داده اند . با همه گیر شدن اپلیکیشن های هوشمند ، افکار ، فعالیت ها ، علاقمندی ها و بسیاری از ویژگی های خصوصی انسان توسط اپلیکیشن های هوشمند دیده می شود . این امر می تواند حریم شخصی انسان ها را نقض کند .
قطعا همه این تفکر و ترس ها به علت قدرت هوش مصنوعی است . به خاطر همین است که در جستجو هایی که درباره هوش مصنوعی انجام می دهید بیشتر با این ترس ها آشنا می شوید . اما واقعا آینده هوش مصنوعی چیست ؟
بسیاری از شرکت ها و محققان در نقطه مقابل نظریات بالا ، هوش مصنوعی را نجات دهنده بشر می دانند . ۴۸% محققان و کارشناسان در ژاپن معتقدند ورود هوش مصنوعی به زندگی انسان ها گریز ناپذیر است پس باید با آغوش باز به استقبال آن رفت.
ری کورزویل، آینده گرا و مدیر بخش مهندسی گوگل نگاه مثبتی به آینده فناوری داشته و می گوید: “در سال های آتی و با برنامه های نرم افزاری مختلفی که نوشته می شوند، کاربران قادر به ارائه پرسش و پاسخ با گوگل خواهند بود. کارشناسان گوگل پیش بینی کرده اند که تا سال ۲۰۳۰ میلادی، هوش مصنوعی جایگزین هوش انسان شده و قادر به حل مسائل پیچیده خواهد بود .
پژوهشگران بسیاری پیش بینی می کنند که به کمک فناوی نرم افزاری جدید شبکه های عصبی و هوش مصنوعی بتوان پیش بینی های بسیار دقیقی از بازار سهام به عمل آورد و پیش بینی های دقیق تری مانند مکان فیزیکی سیاره ها درسال های آتی و اوضاع کره زمین از نظر شرایط زیست محیطی و غیره نیز میسر خواهد شد.
اما بهترین راه برای پیش بینی آینده هوش مصنوعی پیگیری پروژه های در دست انجام فعلی در این موضوع است . هرچه بیشتر درباره هوش مصنوعی جستجو کنید ، بیشتر به پروژه های شرکت گوگل برخورد می کنید . این شرکت غول فناوری اطلاعات پروژه های بسیاری را در دست اقدام دارد که مهمترین آن پروژه تعامل انسان با محیط است . برای پیش بینی هوش مصنوعی در آینده به بررسی بعضی از این پروژه ها می پردازیم .
بسیاری از شرکت ها امروزه به سراغ پوشیدنی های هوشمند رفته اند . کامپیوترهای پوشیدنی، ابزارهای الکترونیکی کوچکی هستند که توسط کاربر پوشیده میشوند که به هدف توسعه تکنولوژی اطلاعات ایجاد شدهاند. وقتی به کامپیوترهای پوشیدنی فکر میکنیم – عینکهای هوشمند مانند Google Glass یا ساعت مچیهای هوشمند مانند Pebble – کامپیوترهای موبایل بسیار کوچکی که به بدن یا لباس ما متصل هستند، به ذهن میآیند. ویژگی اصلی این ابزارها به اعتقاد ما کوچکسازی و راحتی استفاده از این ابزارها است. مثلا یک ساعت هوشمند، شما را از زحمت حمل یک گوشی برای چک کردن پیامها نجات میدهد. اما واقعیت این است که این ابزار ها امکانات فوق العاده زیادی برای ما به همراه دارند .
پروژه REFRESH : پروژه Refresh گوگل ، تقریبا مانند اپلیکیشن اپل عمل می کند . این برنامه برای ارائه «پرونده سوابق» یا چکیده اطلاعات در مورد افراد مختلف طراحی شده است . چون نسخه Google Glass اپلیکیشن Refresh روی چشم شما قرار میگیرد، میتوان آن را نمونه سادهای از عملکرد ابزارهای پوشیدنی در آینده دانست؛ یعنی هر چه را بخواهید بدانید کشف میکند و در اختیار شما قرار میدهد.
به عنوان مثال، ابزارهای پوشیدنی میتوانند کمک کنند که بیشتر در مورد افرادی که ملاقات میکنید اطلاعات داشته باشید، بدانید که قبلا آنها را دیدهاید و سابقه آشنایی، علایق و تاریخچه مشترکی با آنها دارید یا نه.
این قابلیت بسیار کوچکی از این ابزار است. اما آیندهای را تصور کنید که هر چه میخواهید بدانید به سادگی و بدون هیچ تلاش و اقدامی از سوی شما، پیش چشمتان ظاهر شود. میتوانید در حال غذا خوردن در یک رستوران باشید و Google Glass ناگهان به شما اطلاع میدهد که مثلا این همان مکانی است پدرتان از مادرتان خواستگاری کرده است؛ یا اگر با دوستتان قرار دارید، به شما اطلاع میدهد که او به علت ترافیک سنگین کمی دیر میرسد؛ شارژ کارت پارکینگ شما تا ۲۰ دقیقه دیگر به پایان میرسد و یا دستشویی در طبقه بالای رستوران سمت راست قرار دارد. تصور کنید این اطلاعات در همان لحظهای که میخواهید آن را بدانید، به سادگی جلوی چشمتان ظاهر میشوند. این آینده تکنولوژی کامپیوترهای پوشیدنی است. به همین دلیل است که انقلاب ابزارهای پوشیدنی بیشتر انقلاب هوش مصنوعی محسوب میشود. هوش مصنوعی، حوزهای از علم کامپیوتر است که بر آفرینش دستگاههای هوشمندی که عملکرد و واکنش انسانی دارند تاکید میکند. برخی از فعالیتهایی که کامپیوترهای مجهز به هوش مصنوعی دربرمیگیرند، عبارتند از: شناسایی صدا، آموزش، برنامهریزی و حل مشکلات. هوش مصنوعی جزئی ضروری از صنعت تکنولوژی است. ظهور این پدیده به اوایل دهه ۵۰ میلادی برمیگردد. آن چیزی که در مورد رایانش پوشیدنی جالب است، کاری است که سرورهای پشتیبان انجام میدهند تا کشف کنند شما چه چیزی را میخواهید بدانید و سپس به آن اطلاعات دست مییابند. در این صورت دیگر چیزی برای بخش انتقال اطلاعات به مغز باقی نمیماند.
اپلیکیشنهای آینده، به جای اینکه مانند Refresh موضوعات مورد علاقه شما را فقط از طریق چک کردن تقویم موبایلتان کشف کنند، علاوه بر آن، ایمیل، شبکههای اجتماعی، تماسهای تلفنی و کلیه منابعی را که به دوستان و همراهان شما متصلاند، چک میکنند. همچنین این اپلیکیشنها تاریخچه اقدامات و حرکات شما را زیر نظر خواهند گرفت و سپس با فشردهسازی اعداد، اطلاعاتی را که میخواهید بدانید، به شما منتقل خواهند کرد.
شرکت گوگل برای ورود هرچه بیشتر به دنیای هوش مصنوعی ، شرکتی به نام DeepMind را تملک کرده است، که تکنولوژی هوش مصنوعی تولید میکند و خیلی سریع به سوی تولید کامپیوترهایی حرکت میکند که مثل بشر تفکر میکنند.
گوگل برای اینکه قابلیتهای DeepMind را نشان دهد، این سیستم را در بازیهای رایانهای مستقر در مکانهای عمومی بکار گرفته است. شرکت DeepMind میداند چگونه این بازیها را اجرا کند و سپس بر آنها تسلط یابد.
این تکنولوژی مورد استفاده گوگل قرار میگیرد تا نسخههای آینده Google Now را قدرتمندتر کند. Google Now دستیار شخصی هوشمندی است که در سیستم عامل اندروید قابل استفاده است. به محض اجرای این برنامه اطلاعات فراوانی در اختیار کاربران قرار میگیرد؛ از نتایج مسابقات ورزشی گرفته تا وضعیت آب و هوا، رستورانهای خوب و غیره. این سرویس با ارائه اطلاعات به شما و نظارت بر اینکه چگونه از این اطلاعات استفاده میکنید، اولویتها، تمایلات و کنجکاویهای شما را میداند. همچنین در طول زمان دقیقا درمییابد چه نوع اطلاعاتی را در چه زمانی میخواهید بدانید و سپس این اطلاعات را به ابزار پوشیدنی شما منتقل میکند.
قدرت هوش مصنوعی برای کشف اطلاعاتی که میخواهید بدانید (و البته زمان آن) وقتی تقویت میشود که کامپیوترهای پوشیدنی این اطلاعات را به سادگی به شما منتقل میکنند.
شما با یک PC، لپتاپ، تبلت یا تلفن میتوانید به دنبال اطلاعات بروید یا با انجام اقدامی به هشدارها واکنش نشان دهید. انقلاب تکنولوژی پوشیدنی اطلاعات را بدون اینکه هیچ تلاشی انجام دهید ارائه میکند. این اطلاعات به سادگی ظاهر و سپس محو میشوند. فرقی هم که ایجاد میکند مساله راحتی است.
امروزه همه در مورد «واقعیت افزوده» (نمایی زنده از محیط فیزیکی دنیای واقعی که عوامل آن با ورودیهای حسی تولید شده توسط کامپیوتر مانند صدا، ویدئو، گرافیک یا جیپیاس افزوده میشوند) صحبت میکنند. اما باید گفت این واقعیت نیست که افزوده میشود، بلکه واقعیت امری بسیار ساده است. در واقع این ذهن شما است که افزوده میشود (با دانشی که جایگزین نادانی میکنید). تجربه و زندگی شما است که افزوده میشود.
به همین دلیل است که انقلاب رایانش پوشیدنی انقلاب بکارگیری هوش مصنوعی و دادههای شخصی است که اطلاعات را وقتی به آن نیاز دارید در اختیار شما قرار میدهد. بخش رایانش پوشیدنی این اطلاعات را به سادگی و مستقیمترین شکل ممکن در ذهن شما جا میدهد.
تعامل انسان با محیط
شیوه ارتباط انسانها با کامپیوتر در چند سال اخیر بهشدت دستخوش تغییر و تحول شده است. از کوچ غالب ابزارهای همراه به رابطهای لمسی گرفته تا واسطهای گرانقیمتی که امکان کنترل تجهیزات دیجیتال را با امواج مغزی فراهم میکنند، همه نشانههای این تغییر و تحول هستند.
نکته تازه این است که این روند تغییر و تحول رابط کاربری اکنون از «دستگاهها» بهسوی سرویسها و خدمات آنلاین و آفلاین کشیده شده است و بیشترین تلاشها در این عرصه، در جهت پردازش (شاید مهمتر از آن درک) زبان طبیعی یا بهاصطلاح NLP (سرنام Natural Language Processing) صورت میپذیرد. این حرکت که شاید نخست با Siri اپل رنگ کاربردی شدن به خود گرفت، به قدری مهم شده است که غول دیگر دره سیلیکون یعنی گوگل را هم وادار کرده است تا با تکیه بر دانش و خلاقیت کسی مانند ری کرتزوایل، بحث پردازش زبان طبیعی را با جدیت دنبال کند.
سیری اپل بهرغم پیشرفت روز به روزش، دامنه تأثیر به نسبت اندکی دارد که به دارندگان محصولات اپل و حوزههایی خاص از مکالمات روزمره (تنظیم قرار ملاقاتها، اطلاعات ورزشی، مکانهای تفریحی و موارد مشابه) محدود است. در مقابل اهمیت حرکتی که گوگل در حال انجام آن است، به دو دلیل بسیار بیشتر خواهد بود.
نخست آنکه دامنه نفوذ گوگل در میان کاربران در سراسر دنیا بسیار وسیعتر است و تعداد سرویسهای گوگلی هم که میتوانند از چنین توانمندی بهره ببرند، بسیار زیاد است. تا پیش از این هم کاربران میتوانستند به صورت صوتی و مثلاً با گفتن نام محل مورد نظر از سرویسی مانند نقشه گوگل استفاده کنند. اما این سیستمتعامل صوتی تنها محدود به تبدیل اصوات به کلمات و پس از آن اجرای جستوجویی ساده روی آن کلمات بود. با راه افتادن سیستم پردازش زبان طبیعی، کاربر خواهد توانست از طریق صحبت با کامپیوتر با تمام سرویسهای قدیمی و جدید گوگل «تعامل» کرده و حتی بسته به مورد، جوابش را بشنود.
دلیل دوم اما بیش از سرویسهایی که گوگل ارائه میدهد، به زیرساخت و ابزاری که دراختیار دارد مربوط میشود. اگر این شرکت بتواند سیستم تشخیص زبان طبیعی را روی خزنده وباش (Web Crawler) پیاده کند، میتواند محتوای میلیاردها صفحهای که ایندکس میکند را «بفهمد» به سیستمی قابل درک برای ماشین تبدیل کند. به این ترتیب گراف دانش گوگل دیگر تنها به ارتباط دو شیء یا صفحه محدود نخواهد بود، بلکه میتواند معانی و مفاهیم نیز را در این میان دخیل کند. در این صورت شاید بتواند اطلاعات صفحات را به هم ربط دهد و از آنها «دانش» استخراج کند. هماکنون هم یکی از سادهترین راههای یافتن جواب هر پرسشی، جستوجوی گوگل است! اما در آن صورت شاید گوگل بتواند موضوعات پیچیده را نیز برای کاربر بهصورت جامع «توضیح دهد.»
کرتزوایل اعلام کرده است که قصد دارد با این پروژه سیستمی بسازد که «درباره همه چیزهایی که میبیند و میخواند خبره باشد و این خبرگی را دراختیار تمام دنیا قرار دهد».
این کار شاید ادامه کاری باشد که آیبیام با واتسون آغاز کرد. اما در برابر واتسونی که تمام دانشش را از ویکیپدیا گرفته بود و بهصورت آفلاین کار میکرد، سیستم گوگل به صورتی پویا هر روز با «مطالعه بیشتر وب» بر میزان دانش خود خواهد افزود.
اما آنچه در این میان برای من جذاب و تفکر برانگیز است، کلمه Natural و امکان تعمیم آن به سایر جنبههای تعامل انسان و ماشین و بهخصوص فرم و شکل ماشینها است. از بدو تکامل ذهن انسان و توانایی او در ساخت و به کارگیری ابزار، این انسان بوده است که خود را با نحوه کار یک ابزار تطبیق داده است. شاید نهایت فناوری این باشد که ابزار بتواند خود را با زندگی روزمره و «طبیعی» ما تطابق دهد.
در بیشتر داستانها و فیلمهای علمیتخیلی با رباتهایی برخورد میکنیم که با درجههای متفاوت شباهت، همانند انسان ساخته شدهاند. این امر شاید تنها حاصل سادهانگاری ذهن خالق اثر نباشد که خواسته است هیئتی انسانی را مکانیکی کند. شاید این درستترین شیوه کار باشد.
کامپیوتر، ابزار محاسب، دستیار دیجیتال یا هر ابزار فناورانه دیگری را که در نظر بگیریم، برای کار در محیطی ساخته شده است که ما انسانها در آن زندگی میکنیم و برای بدن و تناسبات اندامی ما بهینه شده است. به این ترتیب شاید آن ابزار هم باید به شکل و ابعادی مانند ما درآید و با سیستمی شبیه ما با محیط و خود ما تعامل کند. اگر این ماشین علاوهبر فیزیک «طبیعی» رابط کاربری طبیعی نیز داشته باشد، پذیرش، برقراری ارتباط و استفاده از آن بسیار سادهتر و بهینهتر خواهد بود.
فراموش نکنیم هدف فناوری سادهتر و بهتر کردن زندگی ما انسانها است. پس شاید بهتر باشد به جای آنکه ما تعامل با ماشین را یاد بگیریم، ماشین به گونهای ساخته شود که با سیستم ذاتیمان با ما تعامل کند. شاید واقعاً «آر دنیل اولیواو» آسیموف فقید واقعاً بهترین ماشینی باشد که تاکنون ساخته شده است!
آینده هوش مصنوعی :
قطعا نمی توان پیش بینی نمود در آینده چگونه هوش مصنوعی پیشرفت خواهد نمود ، اما می توان پیش بینی نمود در چه حوزه هایی پیشرفت خواهد کرد .
هوش مصنوعی در چه حوزه هایی پیشرفت خواهد نمود :
۱- رباتیک : هرچه بیشتر زمان می گذرد ، ربات هایی بیشتر شبیه انسان تولید می شود . ممکن است این پیشرفت تا جایی باشد که ربات ها از انسان پیشی گیرند . ربات های آتش نشان ، ربات های فوتبالیست ، ربات های اکتشافی ، ربات های جاسوس ، ربات های حسابدار ، صندوقدار ، ربات های آشپز و …. ربات در آینده به کمک هوش مصنوعی وجود خواهند داشت .
۲- شبیه سازی مغز : تا به امروز تلاش های بسیار زیادی برای شبیه سازی مغز انسان و هوش انجام گرفته است.بطور یقین این تلاش ها تا رسیدن به نتیجه مطلوب ادامه پیدا خواهد نمود . شاید روزی بتوان مغزی قوی تر از مغز انسان توسط انسان تولید شود !
۳- تشخیص گفتار : گوگل ، اپل و چندین شرکت دیگر تمرکز خود را برروی تشخیص گفتار انسان انجام داده اند و به موفقیت هایی نیز درست یافته اند . اینکه این تشخیص گفتار ، کاملا گفتار انسان های متفاوت را به درستی درک و تجزیه و تحلیل نماید گام بعدی هوش مصنوعی در این زمینه در سالهای آتی خواهد بود .
۴- درک احساس متفاوت انسان ها توسط ماشین : پیش بینی می شود ماشین ها با تشخیص زبان هایی به جز زبان انگلیسی و با تشخیص علائمی به جز زبان ( حرکت ، لب خوانی ، صدا) بتوانند مانند انسان ادراک و رفتار کنند . در یک مهد کودک در نزدیکی دانشگاه کالیفرنیا سان دیاگو ، یک ربات به نام روبی وجود دارد که صحبت کودکان را درک می کند ، سر و صورت آنها را نوازش می کند و به حرف آنها گوش می دهد .
۵- ربات هایی برای استفاده در جنگ و امنیت : متاسفانه هوش مصنوعی در ساخت سلاح های کشتار جمعی ، ربات های کماندو هوشمند نیز کاربرد زیادی دارد . به راحتی می توان متصور شد جنگ های آتی جنگ هایی با خرابیهای هدفمند ، همراه با ربات هایی جنگجو خواهد بود . همچنین این ربات ها در امنیت مرزها و کشور ها نیز به کار گرفته خواهند شد .
۶- حمل و نقل هوشمند : امروزه کمپانی های بزرگ خودرو سازی و البته شرکت گوگل به دنیال ساخت خودروهای هوشمند هستند . همانطور که چندی پیش دیدیم ، گوگل خودرو هوشمند خود را آزمایش کرد و شرکت بنز نیز تریلر سنگین هوشمند خود را آزمود . پس دور از ذهن نخواهد بود که هوش مصنوعی در این زمینه نیز کمک زیادی به انسان ها خواهد نمود .
۷- بازاریابی هوشمند : در آینده قطعا با دستگاه هایی مانند گوگل گلس ، بازاریابی شکل جدید خواهد گرفت . دیگر احتمالا از تبلیغات مزاحم پیامکی ، تلویزیونی یا شهری خبری نخواهد بود و هر کسی با توجه به فکر و نیازی که دارد ، تبلیغات برایش به نمایش در خواهد آمد .
قطعا اتفاقات بسیار بیشتری در دنیای هوش مصنوعی خواهد افتاد که در این گفتار بیان نشد ، اما قطعا همین نکات بیان شده نیز قابل تامل خواهد بود.
یکی از بزرگترین اتفاقهای چندسالهی کنفرانس توسعهدهندگان اپل در سال ۲۰۱۴ را میتوان معرفی زبان برنامه نویسی تازه SWIFT دانست. زبانی که در کنار امکانات تازه سیستمعامل iOS، دست برنامهنویسان و توسعهدهندگان بزرگ و کوچک را در خلق اپلیکیشنهایی متفاوت و کاربردیتر باز میگذارد. با ما برای آشنایی بیشتر با این زبان برنامه نویسی و امکاناتی که برای توسعهدهندگان همراه میآورد، همراه شوید.
همانطور که از نام کنفرانس WWDC و کلمه D آن میتوان پی برد، این کنفرانس تنها برای توسعهدهندگان و معرفی امکانات تازه برای کدنویسها و آنهایی که به تلفنهای هوشمند ارزش حقیقی میبخشند، برگزار میگردد؛ نه کاربران تشنه سخت افزار! بنابراین تعجبی ندارد که بسیاری از کاربران دنیای وب، بخاطر عدم معرفی آیفون جدید یا iWatch، کنفرانس توسعهدهندگان امسال اپل به مذاقشان چندان خوش نیامده باشد. هر چند که این مراسم یکی از بهترین کنفرانسهای اپل برای توسعهدهندگان در چند سال اخیر به شمار میرود.
مهمترین و جذاب ترین بخش کنفرانس امسال WWDC را سوای امکانات iOS 8، در زبان برنامه نویسی تازه اپل میتوان جستحو نمود. زبان برنامه نویسی که نوشتن و ساخت اپلیکیشنها را آسانتر میسازد و به برنامه نویسان قدرت تولید اپلیکیشنهایی با کاربرد ییشتر ضمن راحتی و سرعت بالاتر را فراهم میآورد.
قبل از آنکه بیشتر با زبان برنامه نویسی SWIFT آشنا شویم، بهتر است تا نگاهی به انواع زبانهای برنامهنویسی داشته باشیم.
انواع زبانهای برنامه نویسی:
زبانهای برنامه نویسی چه برای کامپیوترها باشند چه برای اپلیکیشنهای تلفنهای هوشمند، دو نوع اصلی دارند: زبانهای سطح پایین، زبانهای سطح بالا!
زبانهای برنامهنویسی سطح پایین:
اگر با برنامهنویسی آشنا باشید، راههای زیادی برای اینکه دیوایستان را وادار کنید تا کارهای مورد علاقهتان را انجام دهد، وجود دارد. اما وادارکردن دیوایسها به انجام دستورات شما و در واقع بهتر است بگوییم فهماندن دستوراتتان به دیوایسها نیازمند کدنویسی است. این کد نویسی میتواند به کمک زبانهای سطح پایین یا سطح بالا صورت بگیرد. میتواند به کمک زبانهایی که در آن توسط بایتها و اسمبلرها صحبت میشود، باشد و شما را وادار سازد تا خط به خط را به نوشته و به زبان کامپیوتر ترجمه کنید! مثلاً در کدام لحظه کدام پیکسل خاموش شود، کدام شماره در حافظه تغییر پیدا کند و …! البته برنامهنویسان قدرتمند، توانایی اجرا و خلق اپلیکیشنهای قدرتمندی را با کمک همین خط به خطهای پیچیده دارند؛ اما همانطور که از توضیحات گذشتهمان بر میآید نوشتن یک برنامه به این شیوهی کاری سخت و طاقت فرساست و البته زمان و انرژی زیادی را از برنامهنویسها تلف میکند.
اینجاست که زبانهای برنامهنویسی سطح بالا به کمک توسعهدهندگان میآیند…
زبانهای برنامه نویسی سطحبالا
در زبانهای برنامهنویسی سطح بالا دیگر خبری از کدنویسی خط به خط نیست. در عوض اینها، شما دستورات از قبل تعیین شده را به زبان برنامهنویسی مورد نظرمیدهید و دیگر ناچار نیستید تا خط به خط این دستورات را برای کامپیوتر ترجمه کنید.
در واقع زبانهای برنامهنویسی سطح بالا همانند زبانهای واقعی، قواعد و اصطلاحات مخصوص خود را دارند! در آنها جزئیات و بنیادهای ثابت و از پیش تعیین شدهای طراحی شده که استفاده و یادگیری آنها را قابل فهم و سادهتر میسازد! این زبانها برای شما همانند یک رابط بین زبان صفر و یکی کامپیوتر و دستورات برنامهنویسی هستند و هر چه شما در زبان برنامهنویسی خود مینویسید، آنها به زبان صفر و یکی ماشین ترجمه میکنند. از جمله معروفترین این زبانها میتوان به زبان C اشاره نمود.
حالا میخواهیم تفاوت بین زبانهای برنامهنویسی سطح بالا و سطح پایین را در یک مثال روزمره بهتر برایتان توجیه و تفسیر کنیم. تصور کنید که از فردی میخواهید تا برایتان کار سادهای همچون خرید یک نوشابه از مغازه را انجام دهد. در زبان برنامهنویسی سطح بالا میتوانید بگویید: «برو و از مغازه، برای من یک عدد نوشابه بخر.» اما در زبان سطح پایین همین دستور راباید بدین شکل بگویید:« دو تا پاهایت را بر روی زمین بگذار، از دستهایت برای بلندشدن از زمین کمک بگیر؛ پای راست را انتخاب کن، اندکی آن را جلوتر از پای چپ قرار بده و …» بدین ترتیب برای اجرای یک دستور ساده ناچار هستید تا دهها دستور دیگر را به زبان کامپیوتر ترجمه کنید تا به هدف نهایی خود دست پیدا نمایید.
زبان برنامهنویسی C، یکی از همین زبانهای برنامهنویسی سطح بالاست. Objective C نیز که یکی دیگر از زبانها بر پایه C محسوب میگردد، تا به امروز به عنوان انتخاب اصلی اپل در زبان اصلی برنامهنویسی برای اپلیکیشنهای مخصوص محصولات این شرکت محسوب میشد. حالا جالب اینجاست که زبان برنامهنویسی C بیشتر از ۴۰ سال و Objective C بیشتر از ۳۰ سال عمر دارند. به همین دلیل است که به نظر میآید دیگر زمان ظهور یک زبان نو فرارسیده باشد.
حالا در کنار این زبانهای برنامه نویسی، زیر مجموعهای به نام «Scripting» وجود دارد که وظیفهاش را هر چند توضیح آن چندان ساده نیست، ولی در ادامه با صرف نظر از توضیحات پیچیده برایتان شرح میدهیم.
زمانی که شما یک کد جدید برای اپلیکیشن تازهتان مینویسید، اپلیکیشن شما پیش از اجرا نیاز به یک کامپایلر دارد تا کدهای شما را به زبان ماشین تبدیل و اجرا کند. در واقع کامپایلر تمامی دستوارات ساده مثل خریدن، گرفتن و … را که در مثال خرید نوشابه برایتان زدیم را به زبان قابل فهم برای کامپیوتر، یعنی همان صفر و یکها تبدیل میکند. بدون این مرحله، سیستم قادر به خواندن کدهای نامفهوم و اجرای دستوراتتان نیست. در کمال تأسف، فرآیند کامپایلکردن کدها در برنامهنویسی اغلب آهسته بوده و وقت و انرژی برنامهنویس را هدر میدهد. همچنین امکان دیدن عملکرد اپلیکیشنها تا قبل از ترجمه آنها توسط کامپایلر وجود ندارد.
به دلایلی که بدانها اشاره شد، حذف فرآیند کامپایل میتواند نقش بسیار بالای در افزایش سرعت تولید اپلیکیشنها داشته باشد. حالا زبانهای برنامه نویسی Scripting میتوانند خط به خط فرمانهای شما را همزمان اجرا کنند. بدین ترتیب شما میتوانید نتیجه کارهایتان را همزمان مشاهده نمایید و بدین ترتیب سرعت تولید اپلیکیشنها نیز به طور قابل توجهی افزایش پیدا میکند. اما این تنها روی خوش قضیه است. در طرف بد قضیه زبانهای اسکریپتینگ قابلیتهای محدودی دارند و معمولاً برای کارهای ساده مورد استفاده قرار میگیرند. بنابراین نمیتوان از آنها در بسیاری از پروژهها استفاده نمود.
نمونهی بارز این نوع زبانها، Python است که برنامهنویسهای موبایل با آن آشنایی کافی دارند و از قضا اپل در کنفرانس امسالش، با زبان برنامه نویسی خود مقایسه نموده است.
زبان برنامه نویسی SWIFT:
آیا SWIFT مجموعهای کامل از مهمترین و بهترین نیازهای یک زبان برنامهنویسی است و جنبههای مثبتی را که در بالا بدان اشاره کردیم را در بر میگیرد؟ پاسخ این سؤال هنوز قطعی نیست؛ ولی به زودی با نقدهای برنامهنویسهایی که با آن کار میکنند، به پاسخ آن خواهیم رسید.
زبانهای اسکریپتینگ، همچون Python طراحی شدهاند تا با آنها برنامه نویسی آسانتر باشد و همچنین تست و اجرای برنامهها نیز سادهتر صورت بپذیرد؛ اما این زبانها ایدهآل نیستند و نمیتوان از آنها در اپلیکیشنهای بزرگ یا مثلاً بازی که از تمام قدرت تلفنهوشمند شما استفاده میکند، بهرهمند شد. در طرف دیگر زبانهای برنامهنویسی سنتی همچون C Objective دست شما را برای استفاده از تمامی توان دستگاه بازتر میگذارند و شما بهتر میتوانید اپلیکیشنهای خود را مدیریت نمایید؛ ولی مشکلات آنها به مواردی همچون یادگیری سخت و مراحل طاقتفرسای کامپایل و تست اپلیکیشن باز میگردد.
اما در این بین، SWIFT قول میدهد که تمام خوبیهای لازم را داشته باشد و در آن خبری از نقطه بد نباشد! این وعده اپل به برنامهنویسهاست وشواهد اثبات آن را میتوان در نتایج بنچمارکهایی که نشان از سرعت بیشتر این زبان برنامهنویسی نسبت به C Objective و Phyton داشت، جستجو کرد.
ولی وجه تمایز اصلی SWIFT در قابلیتی با نام playgrounds نهفته است. قابلتی که برنامه نویسها در محیط کاربری Xcode اجازه میدهد تا تیجه و حاصل کدهایشان را به صورت ریلتایم یا همزمان مشاهده کنند، درست مانند یک زبان برنامه نویسی اسکریپت!
برای مثال، اگر بخواهید یک بازی بنویسید که در آن یک بالون در یک آسمان آبی به پرواز در بیاید. برای این کار در زبان برنامه نویسی SWIFT تنها باید یک تابع ریاضی ساده بنویسید که در آن پترن مورد نظرتان جهت حرکت بالون مشخص شده باشد. همچنین میتوانید نتیجه کارهایتان را همان لحظه و بدون نیاز به کامپایلکردن کدها، به صورت زنده مشاهده کنید و اگر جایی نیاز به نغییر یا اصلاح داشت، همان لحظه دست به تغییرات مورد نظرتان بزنید.
این در حالی است که در زبانهای سنتی، ناچارید تا ابتدا کدها را بنویسید،سپس به کامپایلر جهت ترجمه کدها به زبان ماشین مراجعه کنید و بعد از آن عملکرد اپلیکیشن را مشاهده کنید. فرآیندی که بسته به نوع اپلیکیشن میتواند وقت زیادی را از شما برای هر بار تست بگیرد.
سرعتبخشیدن به فرآیند برنامهنویسی:
این موضوع مزیتهای بسیاری را برای برنامهنویسی با سوئیفت به ارمغان میآورد. از جمله این مزیتها میتوان به امکان تست و اجرای اپلیکیشنها به صورت فوری توسط برنامهنویس اشاره نمود که در نتیجه آن، ساخت و تست اپلیکیشنهای یپیچیده دیگر طاقتفرسا نخواهد بود و سریعتر و راحتتر صورت میپذیرد.
به علاوه، سوئیفت زبان برنامهنویسی سادهای است! درست مثل زبان برنامهنویسی Python، شما برای اجرای بسیاری از فرامین نیازی نیست که دهها خط کد بنویسید. بدینترتیب تولید اپلیکیشنها باز هم سرعت بیشتری به خود میگیرند.
در نهایت، اگر سوئیفت همانطور که اپل میگوید سریع و آسان باشد، امکان افزایش جلوههای گرافیکی بیشتر و بهتر به بازیهای موبایل نیز افزایش پیدا میکند. همچنین این عوامل سبب میشود تا امکان تعامل و پاسخگویی بشتر برنامهها نیز بدون نیاز به ارتقای سختافزارهای قدیمی، افزایش پیدا کند.
جنبههای منفی:
اما تمامی صحبتهای بالا تنها یک روی مثبت قضیه محسوب میشوند. روی منفی این موضوع را میتوان در نیاز به یادگیری یک زبان کاملاً جدید برای برنامهنویسها دانست. هر چند توسعهدهندگان، بدون شک علاقمند به یادگیری و نمایش تبحر خود در زبانهای جدید دارند؛ اما آن موقع تنها یک زبان برنامهنویسی برای آیفون وجود خواهد داشت که برنامهنویسی که در این حوزه قصد فعالیت داشته باشد ناچار است تا آن را فرا بگیرد. البته شما هنوز هم میتوانید با زبان C Objective برنامههای خود را بسازید؛ ولی در آیندهای نزدیک احتمال اینکه دیگر کسی حتی به برنامههای شما نگاهی نیندازد، کم نیست.
نگرانی دیگری که ناشی از آسانسازی توسعه اپلیکیشنها توسط این زبان برنامهنویسی وجود دارد، از آنجا ناشی میشود که سادهشدن ساخت اپلیکیشنها با کمک این زبان برنامهنویسی، سبب میشود تا توسعهدهندگانی که دانش کافی ندارند، پا به عرصه بگذارند و با توسعهی اپلیکیشنهای نه چندان کامل، این حوزه را تحتتأثیر منفی قرار دهند.
نتیجهگیری:
اپلیکیشنها، یکی از بنیادیترین بخشهای تلفنهوشمند و تبلتها را شامل میشوند. در واقع تلفنهای هوشمند بدون وجود اپلیکیشنهایشان هیچگاه محبوبیت فعلی که از آن بهره میبرند را به دست نمیآوردند. حال، اگر سوئیفت، همان چیزهایی را داشته باشد که اپل میگوید، پس اپلیکیشنهای بیشتر، بهتر و با سرعت بالاتر در راه هستند.
در مجموع، اپل همیشه در کنفرانسهایش با ارائه بنچمارکها و مقایسههای بسیار، سعی در نمایش بهترین و مثبتترین حالت از محصولات خود را دارد. اما این بار با یک تغییری به بزرگی زبان برنامهنویسی اپلیکیشنها روبرو هستیم. تغییری که جهشی بزرگ محسوب میشود و میتواند اثرات سوء یا مثبت بسیاری به همراه داشته باشد.
در حال حاضر، هنوز برای قضاوت در مورد اثر این تغییر، اندکی زودهنگام است و باید منتظر نظر برنامهنویسان و توسعهدهندگان در آزمایش آن باشیم.