ورزش

ورزش کردن قبل از خوردن صبحانه شما را از بیماری در امان نگه می‌دارد

محققان دریافته‌اند که ورزش کردن قبل از خوردن صبحانه می‌تواند فواید بسیاری برای سلامت فرد داشته باشد و خطر ابتلا به بیماری‌های مختلف را کاهش دهد.

محققان دانشگاه Bath و دانشگاه Birmingham طی یک مطالعه جدید به تحقیق درباره‌ی این موضوع که آیا خوردن صبحانه بهتر است قبل از ورزش صبحگاهی باشد یا بعد از آن، پرداخته‌اند. گرچه یک قاعده یا قانون محکم در مورد این که کدام یک بهتر است وجود ندارد، اما مطالعات نشان می‌دهند که ورزش کردن قبل از خوردن صبحانه، ممکن است شانس به وجود آمدن ۲ وضعیت جدی و رایج در سلامتی افراد را به طور قابل ملاحظه‌ای کاهش دهد.

افرادی که برنامه خواب منظمی دارند و سعی می‌کنند با شکم پر به رختخواب نروند، یا به عبارت دیگر بین آخرین وعده غذایی روز قبل و اولین وعده غذایی روز بعدشان چندین ساعت یا بیشتر فاصله است، دارای قند خون متعادلی هستند. زیرا در این مدت زمان، سطح قند خون کاهش می‌یابد و منجر به کاهش سطح هورمونی می‌شود که قند خون و انسولین را تنظیم می‌کند.

ارتباط ورزش کردن پیش از خوردن صبحانه و سلامت

ورزش کردن قبل از صبحانه نشان‌ می‌دهد که بدن در حال  فعالیت است، با آنکه در این موقع سطح انسولین پایین است، اما این مطالعه نشان می‌دهد که این کار مفید است. زیرا با ورزش کردن قبل از خوردن صبحانه میزان چربی سوزی بدن در مقایسه با کسانی که بعد از صبحانه ورزش می‌کنند، ۲ برابر است. شاید این کار موجب تفاوت در کاهش وزن نشود اما از دیگر تاثیرات قابل توجه آن نمی‌توان چشم پوشی کرد.

براساس این مطالعه ۶ هفته‌ای، محققان دریافتند که ورزش کردن قبل از خوردن صبحانه باعث افزایش چشمگیر توانایی بدن در کنترل سطح قند خون می‌شود. این تیم یاد آور می‌شود که به دلیل کنترل سطح قند خون، ورزش قبل از خوردن صبحانه ممکن است خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی عروقی و دیابت نوع ۲ را کاهش دهد.

هر دو گروه شرکت کنندگان میزان کاهش وزن و تناسب اندام یکسانی را تجربه می‌کنند. اما این مطالعه و تحقیق که مدت ۶ هفته طول کشید، نشان داد که وقتی فردی قبل از خوردن اولین وعده غذایی روز خود ورزش می‌کند، مزایای فراوانی را تجربه خواهد کرد.

وبلاگ نویسی

سه چالش وبلاگ نویسی سایت و سه راه‌حل تضمینی

تولید محتوا یکی از بهترین راهکارهای بهبود سئو سایت است. ولی همواره با چالشهایی روبرو بوده است. سه راه حل تضمینی این موارد در این مقاله آمده است.

تولید محتوا و وبلاگ‌نویسی یکی از اصول اولیه سئو است و شما هم به خوبی می‌دانید که پیدا کردن یک محتوای مناسب برای وبلاگ بسیار سخت‌تر شده است. شما به عنوان یک کسب و کار هم باید با این چالش‌ها روبرو شوید. چون رقبای زیادی دارید، کسب و کارهای مرتبط زیادی در حوزه‌ی کاری شما فعالیت می‌کنند و این مشکل تقریبا دغدغه‌ی تمام کسب و کارها و حتی کسب و کارهای بزرگ است.

سه چالش در تولید محتوا برای بلاگ سایت در ادامه آورده شده‌اند و سه راه حل مناسب و قطعی برای حل این مشکلات معرفی شده‌اند که کار شما را تا حد زیادی راحت‌تر می‌کنند.

چالش اول: ایده و تحقیق کلیدواژه

صدها و هزارها برند مشابه شما وجود دارند. هزاران بلاگر در جای جای دنیا در حیطه‌ی کاری شما فعالیت دارند و هر روز صدها هزار عنوان و مقاله منتشر می‌شوند و مهم‌تر اینکه میلیون‌ها کلیدواژه در گوگل و موتورهای جستجو نوشته می‌شوند و افراد به دنبال حل مشکلات‌شان هستند. پیدا کردن یک ایده‌ی مناسب و کلیدواژه‌ای که بتوانید به وسیله‌ی آن کاربران را جذب کنید تقریبا مثل پیدا کردن سوزن در انبار کاه است.

با یک مثال آغاز کنیم: این کلیدواژه را در نظر بگیرید: بهترین راه برای ساخت پادکست

این کلیدواژه تقریبا Long-Tail و طولانی محسوب می‌شود. بالای قیف بازارایابی قرار دارد و یک راه مناسب است تا شما کاربران را به سمت سایت‌تان بکشانید، ترافیک بگیرید و برند خود را شناخته شده‌‌تر کنید.

اما آمارهای Ahrefs چیز دیگری می‌گویند. شما حداقل به ۱۱۸ بک لینک نیاز دارید تا در ۱۰ نتیجه‌ی اول گوگل قرار بگیرید. آیا ارزشش را دارد؟ شاید نه. چیزی که مهم است پر شدن و اشباع شدن کلیدواژه‌های مهم و بالای قیف بازاریابی هستند و هر روز هم برندها و سایت‌های بزرگ این کلیدواژه‌ها را به خودشان اختصاص می‌دهند. سایت‌های خبری هم یک معضل دیگر هستند چون اتوریتی بالایی دارند و معمولا محتوایی که منتشر می‌کنند رتبه‌ی خوبی می‌گیرد و کسب و کارها کمی عقب می‌مانند.

حالا چکار باید کرد؟ چگونه می‌توانیم برای وبسایت خود ترافیک جذب کنیم؟ اصلا چنین امکانی وجود دارد؟

راه حل: کلیدواژه‌ها را فراموش کنید.

در دنیایی که هر روز کلیدواژه‌های مختلفی در حیطه‌ی کاری شما استفاده می‌شوند و بسیاری از کلیدواژه‌های مهم قبلا توسط وبسایت‌های بزرگتر گرفته شده‌اند شانس شما برای رتبه گرفتن در کلیدواژه‌های پرترافیک کمتر است. اگر شما به دنبال چند ایده یا موضوع خوب هستید که هنوز می‌توانند به شما در گرفتن ترافیک کمک کنند از تمرکز بیش از حد روی کلیدواژه‌ها خودداری کنید و به جای آن:

  • از زاویه‌ای جدید به موضوعات نگاه کنید.
  • کلیدواژه‌های خاص خودتان ایجاد کنید.
  • تحقیقات مشتریان و مخاطبان خود را گسترش دهید.

اگر از یک زاویه‌ی جدید به یک موضوع نگاه کنید احتمال اینکه در نتایج جستجوی گوگل بیشتر دیده شوید زیادتر است. اگر دقت کرده باشید کلیدواژه‌هایی که با چرا یا چگونه یا روش‌هایی که برای هر مسئله بیان می‌شوند در گوگل اشباع شده‌اند. اما شما همچنان می‌توانید نقطه نظرات جالب‌تر، دیدگاه‌های جالب‌تر، روش‌های کمتر شنیده شده و … را بررسی کنید و به عنوان یک پست وبلاگ ارزشمند منتشر کنید تا بیشتر و بیشتر دیده شوید. روی هدلاین‌ها و عناوین سئو هم تمرکز کنید. سعی کنید عنوان‌هایی بنویسید که کاربران کنجکاو شوند و روی آن کلیک کنند. در این موارد حتی اگر شما رتبه‌های اول گوگل را به خود اختصاص ندهید همچنان شانس بالاتری در نرخ کلیک خواهید داشت.

ساختن کلیدواژه‌های خاص خودتان هم کاملا مشابه است و یک مفهوم ثابت شده است. وبسایت معتبر Backlinko یک مثال برای این نوع کلیدواژه‌هاست. برایان دین موسس و نویسنده‌ی این وبسایت عبارت «تکنیک آسمان خراش» را وارد دنیای سئو کرد و حالا حدس بزنید چه اتفاقی افتاده است؟ میزان جستجوی عبارت SkyScraper Technique در گوگل به ماهانه ۱۰۰۰ جستجو هم رسیده است.

وقتی شما به یک کلیدواژه نام و هویت می‌بخشید هم در نرخ تبدیل شما و  هم بازگشت سرمایه و نرخ کلیک شما تأثیر خواهد گذاشت. برای کلیدواژه‌های جدیدی که می‌سازید لینک خارجی بسازید، رپورتاژ بگیرید در شبکه‌های اجتماعی آن را وایرال کنید و سعی کنید این کلیدواژه‌ها را به نام خودتان در ذهن مخاطبان و بازار هدف‌تان ثبت کنید. در این حالت خودبخود بک لینک خواهید گرفت و محتوای شما به یک محتوای ارزنده تبدیل خواهد شد که رتبه‌ی اول را در این کلیدواژه‌ها به خود اختصاص خواهد داد.

سعی کنید جستجو  و تحقیق را همواره در کنارتان داشته باشید. چرا که بلاگرها و کسب و کارها به داده‌ها نیاز دارند تا ادعاهای خودشان را ثابت کنند و بازاریابان دیجیتال هم به ایده‌های جدید و تازه نیاز دارند تا مخاطبان را جذب کنند. سعی کنید هم در حوزه‌ی کیفیت محتوا و هم کیفیت فعالیت‌های سئو خود جستجوگری خلاق باشید و جدیدترین ترندهای روز دنیا را روی محتوای خود پیاده کنید.

چالش دوم: نوشتن پست‌های بیش از ۲۰۰۰ کلمه

با اینکه طول محتوا کاملا دلخواه است اما بارها دیده شده که محتوا با بیش از ۲۰۰۰ کلمه معمولا رتبه‌ی بهتری کسب می‌کنید، لینک‌های بیشتری دریافت می‌کند و در نتیجه ترافیک بالاتری را جذب می‌کند. وقتی شما در یک پست تمام مشکلات و سوالات کاربران را حل می‌کنید آن‌ها نیازی نمی‌بینند تا از سایت شما خارج شوند و دوباره به صفحه‌ی نتایج گوگل برگردند. اما یک مشکل وجود دارد: نوشتن محتوای طولانی که عملا هیچ ارزشی تولید نمی‌کند و صرفا استفاده از کلمات بی‌معنی و جمله‌بندی‌های تکراری و خسته کننده به هیچ دردی نمی‌خورد.

با اینکه تحقیقات نشان داده‌اند که محتوای طولانی معمولا رتبه‌ی بهتری می‌گیرد اما به این معنا نیست که همیشه جواب می‌دهد. این بیشتر به کیفیت محتوای شما بستگی دارد. آیا آن چیزی که کاربران به دنبال آن هستند را در محتوای خود گنجانده‌اید؟ یا پاسخی برای سوالات مخاطبان در محتوای طولانی خود دارید؟ آیا زیرعنوان‌ها، لیست‌ها، محتوای بدنه و عکس‌هایی که استفاده کرده‌اید می‌توانند ارزش جدیدی اضافه کنند؟

راه حل: ساختار محتوای خود را با توجه به جریان SERP و نیازهای مخاطبان طراحی کنید.

هیچ معجزه‌ای وجود ندارد و هیچ چیز قطعی در مورد طول محتوای بیش از ۲۰۰۰ کلمه وجود ندارد. اینکه شما یک محتوای بیش از ۲۰۰۰ کلمه تولید می‌کنید هیچ سیگنالی مبنی بر اینکه محتوای شما باکیفیت است به گوگل ارسال نمی‌شود. هر بخش و هر پاراگراف محتوای شما باید مشکلات کاربران را حل کند و مطابق با نیاز کاربران باشند.

می توانید در ابزارهایی مانند Ahrefs یا SEMrush موضوعات خود را مشخص کنید تا کلیدواژه‌های موردنیاز مخاطبان و سوالات آن‌ها را پیدا کنید. LSI یا کلیدواژه‌هایی که گوگل حین جستجو به شما پیشنهاد می‌دهد هم از اهمیت بسیار زیادی برخوردارند. باید بدانید مشکلات کاربران چه چیزهایی هستند و سعی کنید در زیرعنوان‌ها و محتوای بدنه جوابی برای این سوالات ارائه کنید.

یک نکته‌ی نسبتا مهم: در محتوای طولانی یا بلند سعی کنید کلیدواژه‌ی اصلی خود را در عنوان، پاراگراف اول و یکی از زیرعنوان‌ها بیاورید. غلظت کلیدواژه هیچ اثری ندارد. کلیدواژه‌های مهم و مرتبط دیگر را هم در زیرعنوان‌ها و هدینگ‌ها بیاورید.

سعی کنید در نوشته‌های طولانی خود از لیست‌های عددی استفاده کنید. روش پیشنهاد بدهید و مشکلات را حل کنید. سعی کنید به عمق موضوعات بروید و آن را با جزئیات کامل بررسی کنید. کاربر را خسته نکنید و با تکنیک‌های زبانی و اضافه کردن ریتم به محتوا او را در موضوع نگه دارید. کمی جذابیت‌های بصری به محتوای خودتان اضافه کنید. عکس‌ها و اینفوگرافی‌ها و ویدیوها می‌توانند معجزه‌ی محتوای طولانی شما باشند.

چالش سوم: جذب ترافیک

تولید محتوا بخش آسان کار است. اینکه بتوانید افراد را جذب کنید تا محتوای شما را بخوانند و از صفحات وبلاگ شما بازدید کنند سخت و فرسایشی است. حالا که تعداد بک لینک‌ها یک فاکتور بسیار مهم در رتبه بندی سایت‌ها در گوگل هستند گرفتن رتبه و در نتیجه گرفتن لینک بسیار سخت تر شده است. چگونه کاربران را جذب خواهید کرد که محتوای شما را ببینند و بخوانند؟

راه حل: پروموت، ترافیکی غیر از گوگل، صدا و ویدیو

شما باید محتوای خود را پروموت کنید تا دیده شود. گوگل همه‌ی ماجرا نیست. شما باید پروموت کردن محتوا و معرفی آن به افراد و گروه‌ها و کامیونیتی‌های مختلف را وارد فرایند بازاریابی محتوایی خود کنید. به نظر شما چه تفاوتی بین کاربری که در توییتر روی لینک سایت شما کلیک می‌کند تا محتوای شما را بخواند و کاربری که از طریق گوگل روی آن کلیک می‌کند وجود دارد؟ هیچ تفاوتی وجود ندارد و هر دو می‌توانند مشتریان و مخاطبان احتمالی شما باشند.

محتوای خود را در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک بگذارید. در گروه‌های تخصصی کارتان به محتوایی که تولید کرده‌اید ارجاع بدهید. لیست ایمیلی و خبرنامه هم جاهای بسیار مهمی هستند که مخاطبان زیادی را جذب می‌کنند. تنها و تنها به گوگل بسنده نکنید. روی نقاطی دست بگذارید که رقبای شما هنوز موفق نشده‌اند آنجا را فتح کنند و یا حتی نمی‌دانند که می‌توانند از این پتانسیل‌ها هم استفاده کنند.

اگر محتوای متنی شما نمی‌تواند در گوگل رتبه بگیرید شما هنوز دو جای دیگر در گوگل دارید. جستجوی تصاویر و جستجوی ویدیوها. روی این دو کانال تمرکز کنید. آمارها نشان می‌دهند که بازاریابی ویدیویی بسیار تاثیرگذارتر از بازاریابی متنی است. چرا که چشم و گوش و حواس پنجگانه با آن درگیر می‌شوند و امکان جذب کاربران بسیار بیشتر است. در حال حاضر پادکست‌ها هم در گوگل ایندکس می‌شوند. یک آمار جالب: در حال حاضر تنها و تنها ۲ میلیون پادکست در جهان منتشر شده‌اند و در گوگل ایندکس شده‌اند. حالا این آمار را مقایسه کنید با میلیون‌ها میلیون پست وبلاگ که روزانه در جهان منتشر می‌شوند. کجا شانس بیشتری برای رتبه گرفتن دارید؟

جمع بندی

این سه چالش سه تا از مهم‌ترین مواردی بودند که بلاگرها و کسب و کارها در تولید محتوا به آن بر می‌خورند و معمولا حل کردن آن‌ها هم سخت و فرسایشی است. اما شما حالا سه راه حل قطعی و تضمینی دارید که می‌توانید در بلاگ سایت خود پیاده کنید و راه‌های جدیدی را برای جذب ترافیک سایت پیدا کنید. حالا نوبت شماست که سهم خودتان را از گوگل بگیرید.

منبع: سئوکار

تولید پوست مصنوعی با پشتیبانی از بازخوردهای لمسی

محققان سوییسی موفق به تولید پوست مصنوعی و انعطاف‌پذیری شده‌اند که با پشتیبانی از بازخوردهای لمسی می‌توان از آن در واقعیت مجازی و موارد پزشکی استفاده کرد.

بازخوردها در قالب ۱۰۰ پالس در هر ثانیه به کاربر منتقل می‌شوند.

پوست مصنوعی مذکور از سیلیکون و الکترودهای انعطاف‌پذیر تشکیل شده و توسط موسسه پلی‌تکنیک فدرال لوزان سوییس (EPFL) ساخته شده است. به دلیل برخورداری از خاصیت ارتجاعی می‌توان پوست مصنوعی مذکور را به دور انگشتان نوک یا مچ دست کاربر پیچید و بازخوردهای لمسی را در قالب فشار یا ویبره دریافت کرد. همچنین چند سنسور در آن تعبیه شده که با تشخیص تغییر شکل یا دفرمه شدن شدت بازخوردها را تغییر داده و آنها را به واقعیت نزدیک‌تر می‌کنند.

«Harshal Sonar»، محقق ارشد در ساخت پوست مصنوعی و یکی از پژوهشگران موسسه مورد بحث در مورد این پوست مصنوعی می‌گوید:

«این اولین باری است که موفق به ساخت یک پوست مصنوعی با سنسور و فعال‌کننده می‌شویم. این دو فاکتور به ما کمک می‌کنند تا یک سیستم کنترلی جامع به وجود آورده و بازخوردهای دریافتی توسط کاربر را دقیق‌تر و مطمئن‌تر کنترل کنیم. از این پوست مصنوعی می‌توان در مصارف پزشکی و برای آگاهی از میزان هوش بیمار از محیط اطراف خود نیز استفاده کرد.»

باید به خاصیت ارتجاعی بسیار بالای پوست مصنوعی مذکور نیز اشاره کرد به طوری که می‌توان آن را تا چهار برابر طول اصلی خود کش آورد که استفاده روزمره از آن را میسر کرده و بیمارانی که حس لامسه خود را از دست داده‌اند می‌توانند از آن بهره‌مند شوند. علاوه بر مصارف پزشکی می‌توان به کمک آن محتواهایی طبیعی‌تر برای واقعیت مجازی تولید کرد.

«Sonar» می‌گوید او و تیمش در قدم بعدی قصد دارند یک نمونه آزمایشی کاملاً پوشیدنی برای استفاده در مراکز توانبخشی و همچنین به کارگیری در واقعیت افزوده و مجازی تولید کنند. از این نمونه آزمایشی در دانش علوم اعصاب یا نوروساینس (Neuroscience) برای شبیه‌سازی بدن انسان نیز استفاده شده و محققان می‌توانند فعالیت‌های فعال مغزی در آزمایشات رزونانس مغناطیسی را مطالعه کنند.

منبع: دیجیاتو

 

 

کشف آسیب پذیری جدید در سیم‌کارت‌های موبایل/جاسوسی با ارسال پیامک

محققان امنیت سایبری از وجود یک آسیب‌پذیری جدید در سیم‌کارت‌ها خبر دادند که می‌تواند به مهاجمان راه دور اجازه دهد تا گوشی‌های هدف را به خطر انداخته و فقط با ارسال پیام کوتاه، جاسوسی کنند.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از مرکز ماهر، این آسیب‌پذیری که SimJacker نام دارد، در مجموعه ابزارهای پویای مرورگر S@T (SIMalliance Toolbox) وجود دارد که در بیشتر سیم‌کارت‌های مورد استفاده در اپراتورهای تلفن همراه، حداقل در ۳۰ کشور جهان تعبیه شده است. کارشناسان دریافتند که سوءاستفاده از این آسیب‌پذیری، مستقل از مدل تلفن مورد استفاده‌ قربانی است.

به‌گفته‌ محققان، یک شرکت نظارت خصوصی از حداقل دو سال پیش، از این نقص روز صفرم آگاه است و به‌طور جدی از این آسیب‌پذیری برای جاسوسی از کاربران تلفن همراه در چندین کشور استفاده می‌کند.

مرورگر S@T روی چندین سیم‌کارت از جمله eSIM، به‌عنوان بخشی از ابزارهای سیم‌کارت (STK) نصب شده است. این مرورگر، سیم‌کارت را قادر می‌سازد تا اقداماتی که برای انواع خدمات با ارزش افزوده استفاده می‌شود، انجام دهد.

مرورگر S@T مجموعه‌ای از دستورالعمل‌های STK شامل تماس، راه‌اندازی مرورگر، تهیه‌ داده‌های محلی، اجرای دستورات و ارسال داده‌ها را اجرا می‌کند که با ارسال پیام کوتاه به تلفن، قابل اجرا هستند.

حمله‌ اصلی Simjacker شامل یک پیام کوتاه حاوی نوع خاصی از کدهای جاسوسی است که به یک تلفن همراه ارسال می‌شوند و سپس به سیم‌کارت داخل تلفن دستور می‌دهد تا تلفن همراه را بازیابی کند و دستورات حساس را انجام دهد.

مهاجم می‌تواند از این نقص سوءاستفاده کند تا به اهداف زیر برسد:

• بازیابی اطلاعات مکان و اطلاعات IMEI دستگاه هدف

• ارسال پیام‌های جعلی از طرف قربانیان و انتشار اطلاعات غلط

• کلاه‌برداری از نرخ حق بیمه با شماره‌گیری شماره‌های حق بیمه

• جاسوسی از محیط اطراف قربانیان با راهنمایی دستگاه برای تماس با شماره‌ تلفن مهاجم

• انتشار بدافزار با مجبور کردن مرورگر تلفن قربانی برای بازکردن یک صفحه‌ وب مخرب

• انجام حملات انکار سرویس با غیرفعال کردن سیم‌کارت

• بازیابی اطلاعاتی مانند زبان، نوع رادیو، میزان باتری و غیره

به‌گفته‌ کارشناسان، حملات SimJacker علیه کاربران با محبوب‌ترین دستگاه‌های تلفن همراه تولیدشده توسط اپل، گوگل، هواوی، موتورولا و سامسونگ مشاهده شده است و همه‌ سازندگان و مدل‌های تلفن همراه در معرض این حمله قرار دارند؛ زیرا این آسیب‌پذیری از یک فناوری جاسازی‌شده روی سیم کارت‌ها بهره می‌برد که مشخصات آن از سال ۲۰۰۹ به‌روز نشده و به‌طور بالقوه می‌تواند بیش از یک میلیارد کاربر تلفن همراه را در سراسر جهان شامل آمریکا، آفریقای غربی، اروپا، خاورمیانه، در معرض خطر قرار دهد.

کارشناسان کشف خود را به انجمن GSM و اتحادیه سیم‌کارت گزارش دادند و توصیه‌هایی را برای تولیدکنندگان سیم‌کارت منتشر کردند.

اپراتورهای تلفن همراه می‌توانند با تجزیه و تحلیل و مسدود کردن پیام‌های مشکوک حاوی دستورات مرورگر S@T، میزان این حمله را کاهش دهند.

منبع: خبرگزاری مهر

دنیای دیجیتال چطور باعث حواس‌پرتی و از بین رفتن خلاقیت ما می‌شود؟

دنیای امروز تا حد زیادی با تکنولوژی پُر شده است و کمتر کسی می‌تواند از این امکانات رو به‌ پیشرفت استفاده نکند. حتما شما هم از جمله کاربران این دنیای جذاب هستید. آیا تا به‌ حال دچار حواس‌پرتی دیجیتال شده‌اید؟ طوری که انگار زمان از دست‌تان در رفته است و نمی‌دانید چند ساعت با گوشی یا کامپیوتر خود سرگرم بوده‌اید؟ شاید فکر کنید که کاش راهی برای از بین بردن اثرات منفی حواس‌پرتی دیجیتالی وجود داشت و میزان شادی، سلامتی و خلاقیت را در زمان استفاده از این امکانات بالا می‌برد. در این مقاله، رویکردهایی کاربردی، جالب و بسیار مؤثر در این مورد مطرح شده است. با ما همراه باشید.

آیا باید همیشه آنلاین باشیم؟

بسیاری از ما در طول شبانه‌روز از دستگاه‌های دیجیتال مختلفی استفاده می‌کنیم. هرکدام از این دستگاه‌ها به‌طریقی ما را از رسیدن پیام‌های جدید مطلع می‌کنند. اعلان‌های ناشی از برنامه‌های مختلف در رایانه شخصی‌مان، صدای زنگ گوشی هوشمند یا هشدار لرزشی ساعت هوشمندی که به مچ دست‌مان بسته‌ایم، به‌شکل مداوم ما را ترغیب می‌کنند تا پیام‌ها و اعلان‌های جدید را بررسی کنیم و به‌قول معروف، همیشه «آنلاین» باشیم.

این سبک زندگی در عصر دیجیتال اثرات نامطلوبی بر خلاقیت، بهره وری و سلامت ذهن و جسم ما دارد و به‌همین‌دلیل نگرانی‌هایی ایجاد کرده است. در نتیجه، به‌تدریج شاهد افزایش تعداد افرادی هستیم که ما را تشویق می‌کنند با فاصله گرفتن از ارتباطات دیجیتالی، بیشتر به‌دنبال برقراری ارتباطات آفلاین باشیم و درباره زمانی که برای کار با دستگاه‌های دیجیتال از جمله رایانه و تلفن‌همراه صرف می‌کنیم بیشتر فکر کنیم.

تعادل، تعادل و باز هم تعادل!

طرزفکر فاصله گرفتن از ارتباطات دیجیتالی کاملا عاقلانه است و همه می‌توانند از آن حمایت کنند؛ اما توجه به این نکته نیز مهم است که کسانی که کسب و کار آنها به فنّاوری‌های دیجیتال وابسته است (به‌ویژه شرکت‌های بازاریابی دیجیتال که با مشتریانی از سراسر جهان کار می‌کنند)، نمی‌توانند بدون ارتباط دیجیتال کار کنند (گذشته از اینکه خوشایندشان هم نیست).

جالب اینکه کسب‌وکار شرکت‌های بازاریابی دیجیتال بر این اساس بنا شده است که به برندهای مختلف، از استارتاپ های سمج گرفته تا پیشگامان صنایع شناخته‌شده، کمک کند تا بتوانند در عصر دیجیتال پیشرفت کنند. یک گزارش تحقیقاتی که اوایل امسال یکی از تیم‌های بازاریابی دیجیتال منتشر کرد، دربردارندۀ یافته‌هایی است که نشان می‌دهد چطور برندها می‌توانند با استفاده از فنّاوری، در پیدا کردن مشتری، درگیر کردن و نیز حفظ مشتری بهتر عمل کنند. با اینکه در دنیای دیجیتال زندگی می‌کنیم، اما برقراری تعادل همچنان اهمیت دارد. با برقراری تعادل می‌توانیم قدردان نقش ارزشمندی باشیم که فنّاوری در زندگی شخصی و شغلی‌مان ایفا می‌کند؛ در عین حال، علاوه بر اینکه از اثرات منفی آن دور می‌مانیم، از شادی، سلامتی و خلاقیت بیشتری بهره‌مند خواهیم شد.

کتاب مقیاس زندگی، راهکاری برای دور شدن از حواس‌پرتی دیجیتال

ردّپای این تعادل بخصوص را می‌توان در کتاب پرفروش «مقیاس زندگی» (Lifescale) اثر برایان سولیس (Brian Solis) متخصص انسان‌شناسی دیجیتال (digital anthropologist) یافت. اگر بگوییم که این کتاب پر از یافته‌هایی ارزشمند، تأمل‌برانگیز و حتی عمیق است، چندان بیراه هم نگفته‌ایم. نحوه تقریر نویسنده هم درست مانند پیامی که انتقال می‌دهد، با شوخ طبعی همراه است، کاملا عملی و بی‌نهایت جذاب است. او در کتابش از تصاویر و نقشه‌هایی سرگرم‌کننده و در عین حال فوق‌العاده استفاده کرده است؛ بخش‌هایی را در بین متن گنجانده است که از نظر گرافیکی الهام‌بخش هستند و سایر جلوه‌های هنری را هم در آن به کار برده است. [آنچه که سبب جذابیت شیوه بیان آقای سولیس می‌شود روشی است که او برای نشان دادن خلاقیتش استفاده می‌کند، خلاقیتی که آن را با ابزارهایی کاملا عملی و ملموس به ما ارائه می‌کند.]

با این زمینه ذهنی، در این مطلب برخی از پندهای آموزندۀ این کتاب برای دو ماندن از حواس‌پرتی دیجیتال و داشتن زندگی شاد، سالم، خلاقانه و هدفمند در دنیای فنّاوری‌محور امروز را به شما ارائه می‌کنیم.

انکار حواس‌پرتی دیجیتال راحت است

در دنیایی که فناوری مزایای زیادی را به ما عرضه می‌دارد، به‌سختی می‌توان دردسرهای ناشی از آن را به‌روشنی دید. سولیس ما را وادار می‌کند که درباره رابطه‌ای که با فنّاوری داریم با خودمان روراست باشیم. حتی اگر شده باید به‌دقت احساسات و انگیزه‌های‌مان را بررسی کنیم تا بتوانیم فهرستی صادقانه از عادت‌های دیجیتال‌مان تهیه کنیم.

سولیس می‌نویسد: «هنگامی‌که پای منطق به میان می‌آید، تلاش‌های ما برای رهایی از چنین شرایط سختی، اغلب به انکار می‌انجامد. همۀ انواع حواس‌پرتی‌های مربوط به فنّاوری این کار را برای‌مان راحت‌تر می‌کنند؛ چرا که آنها طوری طراحی شده‌اند که مفید و آموزنده به نظر برسند.»

فهمیدن اینکه آیا فنّاوری مفید است یا مضر، آموزنده است یا بیهوده، کاملا به نحوۀ استفاده ما از آن بستگی دارد.

حواس‌پرتی دیجیتال خلاقیت را از بین می‌برد

خلاقیت یکی از اصلی‌ترین صفات انسانی و در واقع یکی از ارزشمندترین مهارت‌ها برای خلق و ایجاد چیزهاست. هنگامی‌که دچار حواس‌پرتی دیجیتال می‌شویم (یعنی زمانی‌که مراقب نحوۀ استفاده‌مان از فنّاوری نیستیم)، خلاقیت‌مان کاهش می‌یابد یا در مجموع از دست می‌رود.

وقتی خلاقیت‌مان را به‌دلیل حواس‌پرتی دیجیتال از دست می‌دهیم، واقعا چه اتفاقی می‌افتد؟ سولیس برای درک بهتر این موضوع از یک فیلم کوتاه انیمیشن به نام «همانند» (Alike) استفاده می‌کند. این فیلم داستان پدر و پسری است که در آن، پدر به‌رنگ آبی و پسر به‌رنگ نارنجی است. این دو در دنیایی زندگی می‌کنند که چشم‌اندازش تقریبا خاکستری است و ساختمان‌ها و مردم آن هم به‌رنگ خاکستری هستند. هرچه پدر و پسر از ابعاد خلاقانه و «رنگارنگ» زندگی دورتر می‌شوند و با بی‌مبالاتی به اصول یکنواختی که برایشان مقرر شده است خو می‌گیرند، بیشتر و بیشتر شبیه ربات‌ها رفتار می‌کنند و رنگ‌های با طراوت‌شان آرام‌آرام در رنگ خاکستری محو می‌شود.

به‌گفتۀ سولیس، «واضح است که خلاقیت هدیۀ نادری نیست که فقط برخی افراد خوش‌شانس از آن لذت ببرند؛ خلاقیت بخشی طبیعی از تفکر و رفتار انسان است. در بسیاری از ما، این خلاقیت (به‌خاطر حواس‌پرتی دیجیتال) به بن‌بست می‌رسد؛ اما می‌توان سدّ پیش‌ِروی آن را برداشت. به جریان انداختن دوبارۀ خلاقیت می‌تواند پیامدهای مثبت زیادی برای خودتان، سازمانی که در آن کار می‌کنید و جامعه‌تان داشته باشد.»

هدف، بهترین راه مقابله با حواس‌پرتی دیجیتال

هنگامی‌که هدفی کاملا مشخص داریم، خیلی راحت‌تر می‌توانیم حواس‌پرتی‌های دیجیتال را که به ما و هدف‌مان کمکی نمی‌کنند شناسایی کنیم و از آنها خلاص شویم.

سولیس می‌نویسد: «هنگامی که از حواس‌پرتی رو برگردانیم و روی تعیین اهداف و دست‌یابی به آنها تمرکز کنیم، احساس توانایی و موفقیت می‌کنیم. همچنین، داشتن هدف ما را از تمرکز بر چیزهای مخرب بازمی‌دارد و سبب می‌شود احساس کنیم بخشی از چیزی بزرگ‌تر در پیرامون‌مان هستیم. هدف داشتن ما را از قید و بند افکار منفی درباره خودمان و گذشته‌ها رها می‌کند و وادارمان می‌کند در مسیر روبه‌رو و آینده باقی بمانیم و به این فکر کنیم که در چه چیزهایی می‌توانیم سهم‌مان را ادا کنیم.»

در دنیای فنّاوری‌محوری که به‌راحتی می‌توان دچار حواس‌پرتی دیجیتال شد، «مقیاس زندگی» راهنمایی کاربردی برای بهبود روابط ما با فنّاوری است. این کتاب الهام‌بخش به ما کمک می‌کند که به‌عنوان فرد، سازمان یا جامعه در ابعاد بزرگ‌تر بتوانیم کمی دست نگه داریم، تأمل کنیم و سپس ارتباطمان را با خلاقیت و هدف عمیق‌تری بهبود بخشیم که برای شاد زیستن، برخورداری از زندگی سالم و کسب موفقیت نیاز داریم.

منبع: چطور