اگرچه انجام آیین چهارشنبه سوری امروزه شکلی عجیب و غریب به خود گرفته که برازنده این آیین زیبای کهن نیست، ولی تا روزگار نه چندان دور پیش، آیینهای زیبایی به فراخور این شب برپا میشده است. اگرچه امروز هم می توان ردپای این آیینها را در برخی از مناطق ایران مشاهده کرد، با این حال سخن از آیینهایی که هر روز کمرنگتر میشوند و ضرورت احیای آنها برای مقابله با شکل نازیبای جدید و بیهویت امروزی آن، نیازی است که بیش از پیش احساس میشود.
در این مقاله تلاش ما این است که آیینهای زیبایی که امروزه بسیار کمرنگ شدهاند را بازگو کنیم. مجبوریم بارها و بارها از این آیینهای زیبا بگوییم تا شاید برای احیای دوباره آیینهای چهارشنبه سوری به خود آییم و این شب زیبا را همانطور که باید و شایسته آن است جشن بگیریم.
«سوری» از نظر معنا و مفهوم با سرخی و گرما هم معنی است. بنابراین واژه «چهارشنبه سوری» را میتوانیم چهارشنبه سرخ و گرم معنا کنیم، که رفتن سرما و آمدن فصل بهار و گرمای تموز را نوید میدهد. در این روز باید پوسته سرد زمستان را شکافت و از آن بیرون آمد و نوید بهار را داد. غیر از پریدن از روی آتش که آیین اصلی و مشترک چهارشنبه سوری است آیینهای زیر هم در چهارشنبه سوری برگزار میشود.
خواندن شعر چهارشنبه سوری
شعری که هنگام چهارشنبه سوری و پریدن از روی آتش خوانده میشود، عمدهترین آیین عامیانه مردم بوده است که علاقه زیادی به آن داشتهاند و از گذشته تا امروز هم نسل به نسل منتقل شده است. «زردی من از تو / سرخی تو از من». در واقع مردم با این شعر، آرزوی خوشبختی و تندرستی و بهزیستی میکردند و به واسطه آن زردی؛ افسردگی؛ ضعف یک سال زندگی را دفع و به جای آن گرمی، سرخی آتش و سلامتی را جایگزین میکردند.
آجیل چهارشنبه سوری
یکی از رسوم قدیمی در شب چهارشنبه سوری تهیه و خوردن آجیل چهارشنبه سوری است. این آجیل در استانهای مختلف به شکلهای مختلفی تهیه میشود. این آجیل شور و شیرین مانند آجیل مشکلگشاست، یعنی علاوه بر مواد اصلی بو داده شور و شیرین، مانند آجیل، برگه هلو و زردآلو، قیسی، کشمش سبز، مویز، باسلـُق، پسته و بادام، فندق بو نداده، نقل، شکر پنیر و مغز گردو هم به آن اضافه می کنند.
در مراسم قاشقزنی، دختران دم بخت کاسه و قاشقی به دست میگرفتند و چادر بسر می کردند و به در منازل همسایگان میرفتند و از آنان هدیه یا آجیل درخواست میکردند.
این گروه معمولا هفت نفره از دختران، چادرهایشان را عوض میکردند تا شناخته نشوند و معمولا خوراکیهای شفابخش میخواستند، یا به در هفت مغازه میرفتند، اگر پول دریافت میکردند با آن لوازم آش شلهقلمکار میخریدند و آتش تهیه شده را به بیماران میخوراندند.
فالگوش
در این آیین شخصی بر سر کوچه، خیابان یا محل گذر میایستاد و کلید را زیر پایش پنهان میکرد و همزمان در دل نیتی میکرد و گوشهایش را تیز می کرد و گوش به زنگ بود. اولین کلماتی که از رهگذران میشنید با نیت خود مطابقت میداد و پاسخ خودش را به این روش میگرفت.
کوزه شکستن
از جمله مراسم دیگر چهارشنبه سوری میتوان مراسم شکستن کوزه را نام برد. در این مراسم کوزههای کهنه را از روی پشت بامها بر زمین میاندازند و به جای آن، کوزه نو میخرند، چون معتقدند ارواح از آب این کوزهها مینوشند. بنابراین کوزهی نو را جایگزین کوزه کهنه میکنند و میگویند: «نحسی برو و برنگرد و تمام نحوست را با خود ببر».
آجیل مشکل گشا (هفت مغز)
در گذشته زنانی که نذر و نیازی میکردند، در شب چهارشنبه آخر سال، آجیل هفت مغز به نام «آجیل مشکلگشا» از یک دکان رو به قبله میخریدند و پاک میکردند و میان خویش و آشنا پخش میکردند و خود نیز از آن میخوردند و به هنگام پاک کردن آجیل، قصه مخصوص آجیل چهارشنبه، معروف به قصه «خارکن» را نقل میکردند. امروزه آجیل چهارشنبه سوری جنبه نذرانهاش را از دست داده و از تنقلات شب چهارشنبه سوری شده است.
بودادن و خوردن دانهها پس از چهارشنبه سوری
در گیلان در گذشته پس از پایان آتشافروزی، اهل خانه و خویشاوندان گرد هم میآمدند و آخرین دانههای نباتی مانند تخم هندوانه، تخم کدو، پسته، فندق، بادام، نخود، تخم خربزه، گندم و شاهدانه را که از ذخیره زمستان باقی مانده بود، روی آتش بو داده و میخوردند.
نقارهزنی
عضدالدوله دیلمی آیین نقارهزنی را مرسوم کرد و فرمان داد هر چهارشنبه پایان سال در طلوع و غروب و هنگام نماز، کرنا، دهل و شیپور بزنند. این رسم بیشتر در مشهد مقدس رایج بود، اما در تهران هم در برخی مناطق نواختن نقاره گزارش شده است.
نمک دادن
پیشینه رسم نمک دادن به شهر شیراز برمیگردد. در این رسم، مردم سبدی محتوی بستههای نمک روی سرگذاشته و در کوچههای شهر میگشتند و به هر رهگذری که برخورد میکردند، یک مشت نمک میدادند و در قبال آن پول میگرفتند و فردای آن روز (چهارشنبه) آش میپختند و برای دوستان خود میفرستادند.
منبع: تبیان