ایزاک نیوتن فرزند یک کشاورز بیسواد و کاشف نیروی گرانش بود. او انسانی گوشهگیر بود و در مورد آثارش اکثرا پنهانکاری میکرد. در این مقاله میخواهیم از علایق او در مورد کیمیاگری، و از شغلی که او را وارد کرد چندین نفر را پای چوبهدار بفرستد، آگاه شویم.
۱. در کریسمس سال ۱۶۴۲ نیوتن در انگلیس متولد شد. چند ماه قبل از تولد او پدرش از دنیا رفته بود. در سن سهسالگی مادر ایزاک نیوتن با کشیش ثروتمدی به نام باناباس اسمیت «Barnabas Smith» ازدواج کرد، اما این کشیش فرزندی او را نپذیرفت و سرانجام نیوتون به خانهی پدر و مادربزرگش، رفت. در دوران نوجوانی، او لیستی از گناهانی که در گذشته انجام داده بود را در دفترچهای یادداشت کرد. در بین نوشتههایش این آرزو بسیار به چشم میخورد: آقای اسمیت و مادرم را آتش میزنم و خانه را روی سرشان خراب میکنم. او در بزرگسالی مشغول کار خود بود، هیچ سرگرمی و تفریحی نداشت، و هرگز ازدواج نکرد.
۲. در دوازده سالگی، اسمش را در مدرسهای در گرنتم نوشتند. چون راه خانه تا مدرسه زیاد بود، نیوتن در منزل یک داروفروش اقامت گزید. سه سال بعد، مادرش از او خواست مدرسه را ترک کند و به خانه برگردد، چون برای بار دوم بیوه شده بود. مادرش میخواست ایزاک کشاورزی کند، اما او اصلا کشاورزی را دوست نداشت. سرانجام با پادرمیانی مدیر مدرسه، نیوتن همانجا ماند و به درسش ادامه داد. او در سال ۱۶۶۱ پس از پایان تحصیلات مقدماتی، به دانشگاه کمبریج رفت و برای همیشه از شر کشاورزی رها شد.
۳. در ۱۶۶۹ هنگامی که ۲۷ سال داشت، به عنوان استاد رشتهی ریاضیات دانشگاه کمبریج انتخاب شد. کمبریج یکی از قدیمیترین دانشگاههای جهان است که تاسیس آن به ۱۲۰۹ میلادی برمیگردد. نیوتن با این که حدود ۳۰ سال در این دانشگاه بود، چندان علاقهای به درس دادن نداشت و بیشتر سرگرم کارهای پژوهشی خودش بود. او کار چندانی با دانشجویان نداشت و معمولا سخنرانیهایش با اقبال کمی مواجه شد.
۴. در سال ۱۶۹۶، نیوتون رئیس ضرابخانهی سلطنتی شد که سکههای رایج انگلستان در آن ضرب میشد. او تا زمان مرگ در آن شغل باقی ماند. نیوتن در دوران تصدیاش، مسئولیت جمعآوری سکههای قدیمی رایج را به عهده گرفت تا سکههای جدید و معتبرشان را جایگزینشان کند. طی این روند، پیگیری ماجرای جعل سکهها را نیز به او سپردند که در این گیرودار، ناچار شد چند نفر را به چوبهی دار بسپارد. اتفاقی که تاثیر منفی بزرگی روی روحیهاش گذاشت.
۵. نیوتن علاوه بر تلاشهای علمیای که بیشتر شهرتش را مدیون آنهاست، به کیمیاگری بسیار علاقه داشت و هدفش پیداکردن اکسیری بود تا بتواند فلزات کمارزش مثل سرب و آهن را به طلا تبدیل کند. او در مورد تجربیاتش پنهانکار بود و بیشتر دستآوردهایش را به شکل رمز مینوشت یا هرگز از آنها سخن نمیگفت.
۶. او از سال ۱۶۸۹ و ۱۶۹۰ به عنوان نمایندهی دانشگاه کمبریج به مجلس میرفت. دراین مدت، اصول کلی منشور حقوق شهروندان از تصویب مجلس گذشت. این قانون اختیارات سلطنت را محدود میکرد و اختیارات بیشتری به مجلس میداد. از قرار معلوم نیوتن نقش موثری در مجلس نداشت و میگویند فقط یک بار حرف زد. آن هم از کسی خواست تا پنجرهای را ببندد، چون سردش بود! نیوتن یک بار دیگر (از سال ۱۷۰۱ تا ۱۷۰۲)، دوباره به مجلس رفت و مثل دفعهی قبل نقش چندانی ایفا نکرد.
۷. وقتی پای رقبا در میان بود، نیوتن حسود و کینهتوز میشد. در میان کسانی که با او خصومت داشتند، نام ریاضیدان آلمانی گوتفرید لایبنیتس «Gottfried Leibniz» هم به چشم میخورد. این دو، در مورد ابداع حساب دیفرانسیل با هم بگومگوها داشتند. نیوتن در دههی ۱۶۶۰، روش خود از حساب دیفرانسیل را ارائه کرد، اما آن را به چاپ نرساند. سال ۱۶۷۴ بود که لایبنیتس کار روی حساب دیفرانسیل را آغاز و شیوهی حساب دیفرانسیل خود را در سال ۱۶۸۴ منتشر کرد. پس از آن، نیوتن ادعا کرد دانشمند آلمانی دست به سرقت علمی زده است. او میگفت لایبنیتس توانسته به نوشتههای او که برای انجمن سلطنتی خلاصه شده بود، دسترسی پیدا کند. سرانجام لایبنیتس برای دفاع از حقوق خود شکایتی به انجمن سلطنتی ارائه کرد. در سال ۱۷۱۲ نیوتن که ریاست این انجمن را بر عهده داشت، موافقت کرد یک هیاتمصنفه به این پرونده رسیدگی کنند. او نه فقط هیاتمنصفه را پر از طرفدارانش کرد، بلکه متن گزارش هیات را نیز خود نوشت و نتیجه ماجرا را به نفع خود رقم زد. هر چند امروزه شیوهی حساب دیفرانسیل لایبنیتس همه جا کاربرد دارد.
۸. در سال ۱۷۰۵ نیوتن لقب «سر» گرفت. آن موقع دو اثر مهم او چاپ شده بودند؛ کتاب «اصول ریاضی فلسفه طبیعی» (۱۶۸۷) و «اپتیک» ( ۱۷۰۴). ۲۲ سال بعد و در سال ۱۷۲۷ نیوتن در ۸۵ سالگی درگذشت و او را در صومعهی وست مینستر به خاک سپردند. جایی که بعدا افراد سرشناس دیگری مثل چارلز داروین و چارلز دیکنز نیز در آن جا آرمیدند.
منبع: گجتنیوز